خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از محمود گبرلو؛

مردم هشدارهای آقازاده را جدی بگیرند/ حاکمیت ترس را کنار بگذارد

asdasd
کد خبر : ۱۰۲۰۳۱۵

محمود گبرلو (منتقد سینما و مجری سابق برنامه «هفت») در نوشتاری تحلیلی به ابعاد مختلف سریال «آقازاده» پرداخته است.

«آقازاده» در شرایط امروز ایران سریال درجه یکی است و شخصا معتقدم به هر طریقی شده باید فضایی تبلیغاتی ایجاد کنیم تا مردم حتما آن را ببینند. سریال به موضوعاتی اشاره می‌کند که بخشی از غصه‌ها و دردهای جامعه امروز است ولی متاسفانه در سینه‌ها حبس شده و کمتر بیان می‌شود. البته از حق نگذریم مدتی است اتفاقاتی در مورد کسانی که اختلاس و دزدی می‌کنند رخ داده اما هنوز به آن میزان نتیجه مثبتی نرسیده که مردم به آرامش برسند. 

«آقازاده» خیلی بدون رودربایستی وارد حوزه‌ای می‌شود که هنوز هم حرف زدن درباره‌اش در جامعه ایران خطرناک محسوب می‌شود و اگر واقعا کسی بخواهد وارد این حوزه بشود معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا می‌کند. در این سال‌ها بحث دزدی و اختلاس در ایران آنقدر به طور جدی مطرح شده که اغراق نیست اگر بگوییم بخش مهمی از افکار جامعه را در برگرفته و مردم نسبت را به حاکمان خودشان دچار شک و تردید کرده است. بسیاری دیگر نمی‌دانند به چه کسی اعتماد کرد و نمی‌توانند با وجود ظاهرهایی فریبنده آدم‌های منفی جامعه را از آدم‌های مثبت تشخیص دهند. 

سریال «آقازاده» از این زاویه به آرامش جامعه کمک می‌کند که مردم احساس می‌کنند درددل‌هایشان در این سریال مطرح شده و لااقل در بطن داستان سریال از مدل برخورد با مفسدان احساس رضایت می‌کنند. از اینکه جرائم بخشی از متخلفین و مفسدین اقتصادی که از آقازاده‌ها هستند افشا می‌شود و هر چه لازم باشد برایشان تنبیه در نظر گرفته شده و به نوعی تقاص اشتباهات و کارهای خلاف خود را می‌بینند. 

به گمان بنده ما نباید در مقابل سریال «آقازاده» گارد بگیریم و احساس کنیم این سریال کل حیثیت حاکمیت یا نظام را زیر سوال می‌برد و اشکال جدی به آن وارد است؛ اتفاقا برعکس. از این جهت که سریال به لایه‌های پنهان جامعه وارد شده و آدم‌هایی که ظاهرفریب هستند و سعی می‌کنند در سیستم‌های مالی نظام ورود پیدا کنند و دست به اختلاس و دزدی بزنند افشا کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. این سریال به شکل جدی به همه کسانی که در این سیستم کار می‌کنند تذکر می‌دهد که مراقب خودتان باشید چون ممکن است هنرمندانی که جرائم شما را می‌بینند در آثارشان افشایتان کنند. 

«آقازاده» درباره نمونه پرونده‌هایی حرف می‌زند که سال‌های سال در حد اطلاعات جزئی و برخی اخبار شفاهی به مردم منتقل می‌شد. نه سیستم قضایی خیلی سعی کرد که آن‌ها افشا کند نه روزنامه‌نگارها به آن شکل جدی پیگیرش بودند. البته ممکن است به یک عده بربخورد و طبیعی هم هست. اما معتقدم تنها دو گروه از این سریال ناراحت می‌شوند. دسته اول عده‌ای که با ظاهر فریبی در حال تخلف هستند. این سریال نشان می‌دهد در سیستم دلسوزانه‌ای که نظام جمهوری اسلامی دارد ممکن است آدم‌هایی باشند که با این ظاهر فریبنده مشغول کلاهبرداری و اختلاس هستند. خب برای این عده نشان دادن تصاویر خودشان ناخوشایند است. گروه دوم هم کسانی‌اند که فکر می‌کنند این سریال ممکن است باعث شود مردم نسبت به حاکمان خودشان احساس ناامنی کنند یا احساس کنند کل دستگاه حاکمیت دزد و اختلاس‌گر هستند. به نظر من این هم اشکالی ندارد. هنرمندان با این آثار به نوعی تذکر می‌دهند که ممکن است در سیستم حاکمیتی افراد متخلفی وجود داشته باشند و خوب است که نهادهای نظارتی حواسشان باشد. به نظرم این تذکر خوبی است. سریال به مردم نشان می‌دهد که هشیار و مراقب باشند و اگر مورد مشکوکی دیدید پیگیر باشند و به مقام مربوطه اطلاع دهند. به طور طبیعی نباید متولیان حاکمیت از این سریال ترس داشته باشند. اگر واقعا خلافی نداشته باشند این سریال به آن‌ها آسیب نمی‌زند. در واقع این سریال به مسوولین تذکر می‌دهد که اگر نظارت نباشد ممکن است فساد در آن به وجود بیاید. 

از طرف دیگر سریال از لحاظ ساختاری اثری پلیسی-معمایی محسوب می‌شود و مردم به طور طبیعی به سریال‌هایی از این دست اگر داستان جذابی داشته باشند علاقه نشان می‌دهند. این‌گونه سریال‌ها همیشه مخاطب خوبی در میان جوان‌ها، نوجوان‌ها و حتی خانواده‌ها دارد. 

در سریال دو نماینده از نسل دوم انقلاب اسلامی را می‌بینیم که نسل اولشان در یک زمانی دور هم جمع شده بودند تا بتوانند به آرمان‌ها و ارزش‌های کشور خدمت کنند و بعد از پایان جنگ و دفاع از هویت و مرز ایران هر کس به سوی خودش رفت. سریال «آقازاده» این واقعیت را صریح مطرح می‌کند که آدم‌هایی داریم که یک زمانی در دوران جنگ خیلی ارزش‌مدار بودند و رزمنده در میدان نبرد ولی بعد از جنگ آشکارا مسیر زندگی‌شان تغییر کرد و الان هم که جامعه ما به شدت گرفتار همان‌هایی است که برخلاف گذشته‌شان این بار به ظاهر ادعای ارزش‌مداری و دفاع از مرز و بوم می‌کنند. این به نظر من خیلی خوب است که «آقازاده» درباره اینها هم هشدار می‌دهد. 

همچنین در سریال این را به وضوح می‌بینیم نسل دوم انقلاب اگر کنترل و هدایت نشوند ممکن است در نهایت به مسیر انحرافی و غلطی بیفتند درست شبیه نیما بحری. حاج رضا جایی در صحبت‌هایش خطاب به امیر بحری می‌گوید: «نیما یک امانت بود اما بد تربیتش کردی» نیما می‌توانست به عنوان یک آقازاده‌ای که احساس می‌کند فرزند آدم درست و مومنی است زندگی سالمی داشته باشد اما به خاطرعدم نظارت و رها شدن و بی‌توجهی به فعالیت‌هایش از سوی پدر، به یک جریان مخرب و فاسد تبدیل می‌شود. در مقابلش شخصیتی مثل حامد را هم در این سریال داریم و این دلیلی است که می‌گویم «آقازاده» منصفانه رفتار می‌کند. در کنار پرداختن به آقازاده‌های متقلب، آقازاده‌های دلسوز را هم نشان می‌دهد. نسل دوم انقلاب هم مثل پدرانشان دو گروه هستند. گروهی متخلف و گروهی پایبند ارزش‌ها و هویت‌های دوران دفاع مقدس. این گونه می‌توان از مردم خواست یک طرفه قضاوت نکنند و همه را به یک چشم نبینند. کافی است افراد سالم و درست و اخلاق‌مدار را از آدم‌هایی که اصطلاحا آقازاده هستند تشخیص بدهند. 

به طور طبیعی داستان در «آقازاده» به گونه‌ای است که حق را به آدم‌های خلافکار نمی‌دهد. حتی با صراحت آشکار یک وزیر در نظام جمهوری اسلامی را به محاکمه می‌کشاند و به نظرم درست‌ترین کاری که سریال انجام می‌دهد همین است. شخصیت‌هایی را در کنار هم چیده که مردم می‌توانند مابه‌ازای آن‌ها را ببینند و ممکن است هر فردی را به یک فرد دیگر تشبیه کنند که این بستگی به ذهنیت تماشاگر دارد. مثلا شخصیتی مثل حاج حسن که آدم متشرعی به نظر می‌رسد اما می‌فهمیم که فرمانده مفسدین است، مردم اگر چنین شخصیتی را در جامعه ببینند می‌توانند تشخیص بدهند که این حاج حسن داستان همان آدمی است که در این حوزه تخلف می‌کند. 

مسئله دیگری که سریال نشان می‌دهد و مطابق با شرایط جامعه است داستان دختری است که از شهرستان به تهران می‌آید و گول یک سری افراد را می‌خورد که نمونه‌های واقعی این معضل در خیلی جاها دیده می‌شود. نمی‌توانیم بگوییم نیست. شما اخبار حوادث را مرور کنید نمونه همین پیرنگ‌ها و خرده داستان‌های سریال «آقازاده» زیاد می‌بینید. دختری مثل راضیه، فردی مثل حاج حسن یا افرادی که در سیستم قضایی حضور دارند و به ظاهر آدم‌های درستی به نظر می‌آیند ولی عملا باج‌گیر از افراد مفسد هستند و نشان می‌دهد هنوز هم در سیستم قضایی مشکلات جدی داریم و حتما تذکری هست که به این موارد با دقت بیشتری توجه شد. این سریال بهانه‌ای شد که افرادی که در نظام هستند یک بار دیگر خودشان را مورد کنکاش و بررسی قرار دهند. 

به نظر من زود قضاوت کردن به امثال این سریال خیلی ضربه می‌زند و متاسفانه در جامعه ما و در میان برخی منتقدین که صاحب‌نظر هم هستند صبر و تحمل کمی وجود دارند برای اینکه بتوانند ابتدا یک سریال را تا پایان ببینند و بعد آن قضاوت کنند. خیلی سریع نقد می‌کنند. در صورتی که در سریال‌های ایرانی و حتی سریال‌های خارجی ممکن است هر لحظه با تدوین یا نگرش، قصه به سمت دیگری برود. بنابراین ما باید صبر و تامل کنیم و مجموع قصه را قضاوت کنیم. بنابراین من فکر می‌کنم همین الان هم زود است درباره «آقازاده» قضاوت کنیم و باید به نتیجه‌گیری سریال هم توجه کنیم. 

البته گاهی برخی به لحاظ ساختاری اشکالاتی جدی به سریال می‌گیرند که در این زمینه خود من هم انتقاداتی دارم. مثلا به ساختار پلیسی معمایی این سریال یک مقدار اشکال وارد است. خیلی حرفه‌ای انجام نشده. قاب‌بندی و تدوین مشکلاتی دارد. جاهایی یک شخصیت رها می‌شود و دو هفته بعد ناگهان به سریال اضافه می‌شود در حالی که ممکن است تماشاگر گذشته را ندیده باشد، این اشکال جدی‌ای است که البته ضعف مرسوم بسیاری از سریال سازان ایرانی است. هنوز فرمول حرفه‌ای سریال‌سازی در دنیا را نتوانسته‌ایم پیدا کنیم. به همین دلیل سریال «آقازاده» جدا از فیلمنامه و موضوع خوبش که من واقعا تحسین می‌کنم از لحاظ ساختاری نشان داده که خیلی مسلط به مجموعه سریال‌های معمایی و پلیسی نیست. یا استفاده خیلی بد از بعضی بازیگرها ضربه جدی به سریال می‌زند. مثلا حاج رضا آدم مثبت سریال است اما همیشه پرخاشگر و عصبانی است. در بازی‌های اغراق‌آمیز آقای تارخ اشکال به کارگردان برمی‌گردد. دلیلی ندارد شخصیتی که مومن و مذهبی است پرخاشگر نشان داده شود یا مثلا رابطه عاشقانه خوبی بین حامد و همسرش نمی‌بینیم. حامد همسرش را به عنوان یک عشق پذیرفته و به او اعتماد پیدا کرده ما این اعتماد را در چهره حامد نمی‌بینیم. حامد به نظرم بازی تخت و سردی دارد که لحظه‌های متناسب با شخصیت‌هایی که در درام درمی‌آید در آن نمی‌بینیم. در عزا و زندان و خانه و حتی تعقیب و گریزها ما تفاوتی در چهره او نمی‌بینیم. این یک ایراد کلی است که به نظرم کارگردان نتوانسته از این بازیگران حرفه‌ای و خوب درست بازی بگیرد. 

«آقازاده» تنها سریالی است که طی ده، پانزده سال گذشته به نقد ساختار درون حاکمیت پرداخته. اما الان نکته مهم این است که به نظرم در این زمینه ما در سریال‌سازی از سریال‌های دنیا بسیار عقب‌تر هستیم. سریال‌هایی که در دنیا ساخته می‌شود درباره سیاست‌های نظام، نه حاکمیت و دولت، خیلی صریح‌تر عمل می‌کنند و گاهی حتی در حین پخش سریال در ساختار و محتوا تغییراتی می‌دهند و حتی مسیر قصه را اصلاح می‌کنند. چون بازخورد سریال در میان مردم خیلی مهم است و براساس آن در دنیا گاهی مسیر سریال تغییر می‌کند و کارگردان یا نویسنده ضعف‎های خودش را پیدا و اصلاح می‌کنند.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز