خبرگزاری کار ایران

«متاستاز» یک مهمان ویژه داشت؛

علیرضا نادری: سرطان وجهی از اهریمن است

نادری گفت: سرطان وجهی از اهریمن در وجود من و مایی‌ست که می‌بیند داروخانه‌دار برای ارائه داروهای کمیاب چه درخواست‌هایی مطرح می‌کند و هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نمایش «متاستاز» شب گذشته، سه‌شنبه - 17 آذر ماه - در حالی اجرا شد که یک میهمان ویژه داشت. هنگام اجرای این نمایش بازیگران یکی از هنرمندان صاحب‌نام تئاتر را برای حضور روی صحنه دعوت کردند تا برای تماشاگران حاضر در سالن رودکی از تجربه هم‌پا بودن با یک بیمار مبتلا به سرطان بگوید.

علیرضا نادری، نمایش‌نامه نویس‌، کارگردان و مدرس دانشگاه در مقطعی از اجرا زیر نور صحنه ایستاد و برای تماشاگران از روزهای تلخ مقاومت و امید فرزند جوانش گفت.

دشتی بعد از پایان اجرا نیز روی صحنه رفت و ضمن درخواست از حاضران برای ماندن در سالن گفت: دو سال قبل یکی از استاتید و هنرمندان برجسته تئاتر کشور که فرزندش با «متاستاز» دست‌وپنجه نرم می‌کرد برای همه ما از امید و معجزه می‌گفت. امشب بیستمین اجرا و آخرین شب حضور این نمایش در سالن رودکی است و بسیار خوشحالم که میزبانی علیرضا نادری عزیز هستیم که به همراه همسر و دیگر فرزند پسرش سال‌ها تجربه هم‌پایی را سپری کردند.

این هنرمند سپس در حرکتی قابل تحسین با تقدیم چند شاخه گل و تقدیرنامه عوامل متاستاز به علیرضا نادری خطاب به این هنرمند اظهار کرد: به نوبه خود از شما عذر می‌خواهم که در تمام این سال‌ها رنج شما را دیدم و کمتر به این توجه کردیم که به عنوان یک هم‌پا در چه شرایطی به‌سر می‌برید.

کارگردان نمایش «متاستاز» سپس از نادری درخواست کرد تا چند دقیقه‌ای برای تماشاگران صحبت کند. نادری گفت: در شرایطی حیات داریم که شری گریبان ایران را گرفته و معتقدم حالا حالاها دست از سر ما برنخواهد داشت.

او ادامه داد: تازه امروز، روزگار خوش را سپری می‌کنیم و سونامی سرطان همچنان قربانی خواهد گرفت و شرایط طی ۱۰ سال آینده بسیار سخت‌تر نیز خواهد شد.

علیرضا نادری ضمن ابراز خوشحالی از اینکه یک گروه تئاتری به ستیز با این بیماری برخاسته‌اند، خاطرنشان کرد: فراموش نکنیم من با امکانات بسیار به جنگ این بیماری و تامین داروهای فرزندم رفتم. زمانی تمام وقت پول تولید می‌کردم و مادرش به شیوه دیگر هم‌پای سینا بود و من پابه‌پا می‌رفتم.

12

این هنرمند تصریح کرد: دوست داشتم درباره خانواده‌هایی صحبت کنم که در شرایطی متفاوت به جنگ این بیماری می‌روند و توان مالی تامین داروهای گران‌قیمت را ندارند.

نویسنده و کارگردان نمایش «سعادت لرزان مردمان تیره روز» با ابراز امیدواری از اینکه هیچ خانواده‌ای درگیر مبارزه با سرطان نشود اظهار کرد: زمانی شش شبانه‌روز برای نگارش فیلمنامه بیدار بودم و کار می‌کردم تا بتوانم هزینه‌های درمان را تامین کنم و تمام افرادی که دستی بر نوشتن دارند گواهی خواهند داد که این کار از کسانی که در معدن مشغول به کار هستند سخت‌تر است. اما امید داشتم.

نادری سپس به جمله‌ای که فرزندش در دوران مبارزه با سرطان به او گفته بود اشاره کرد و افزود: سینا گفت: «تنها کسانی می‌فهمند که رسالت فهمیدن داشته باشند.» و او دستور می‌دهد ما امیدوار باشیم چون آینده روشن است.

این مدرس دانشگاه سپس سرطان را وجهی از اهریمن توصیف کرد و ادامه داد: این اهریمن، اهریمنی است که می‌بیند اما فقط تماشاگر است و تماس نمی‌گیرد تا جویای احوال افراد باشد. که می‌بیند داروخانه‌دار در برابر درخواست داروهای نایاب و کمیاب از سوی مردم چه درخواست‌هایی مطرح می‌کند و هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. 

او افزود: بخشی از سرطان جهل است. چیزی در ما جابه‌جا شده و معتقدم آن باید سر جایش بازگردد تا کار درست شود.

این نمایش‌نامه نویس گفت: یاد خداوند نزدیک است؛ او را بخوانیم. امیدوارم همه به خانواده‌های بیماران مبتلا به سرطان فکر کنند.

کد خبر : ۳۲۸۵۳۸