خبرگزاری کار ایران

"این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد" نقد و بررسی شد

نشست نقد و بررسی رمان "این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد"، نوشته محمد حنیف عصر دوشنبه بیست و دوم آذرماه در محل کانون ادبیات ایران برگزار شد.

به گزارش ایلنا، در آغاز این نشست نویسنده بخشی‌هایی از رمانش را برای حاضران قرائت کرد و سپس حسن میرعابدینی ضمن بیان توضیحاتی درباره کلیت اثر، رمان این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد، نوشته محمد حنیف را یک رمان تاریخی دانست.

از نگاه میرعابدینی این رمان با بیان چگونگی نوشته شدن داستان، فرم متافیکشن یا فراداستان پیدا کرده، یعنی داستانی که چگونگی نوشته‌شدن آن کنار داستان پیش می‌رود.

این منتقد ادبی در ادامه گفت: نویسنده جا به جا فصل‌هایی را که می‌نویسد، به شخصیت داستانش می‌دهد. او هم می‌خواند و بین آنها دائما مکالمه و گفت‌وگویی در جریان است. در این قسمت، حضور حنیف به عنوان نویسنده‌ای است که دارد داستان می‌نویسد و ارتباطات او با شخصیت خودش در داستان، فرم متافیکشنی داستان را پیش می‌برد اما مشکل از جایی پیدا می‌شود که محمد حنیفِ حقیقی هم وارد داستان می‌شود..

نویسنده کتاب صد سال داستان‌نویسی در ایران ضمن اضافه دانستن حضور حنیف در بخشی از داستان که مسائل خود را طرح می‌کند، در بخشی دیگری از سخنانش کنار هم قرار دادن داستان جدایی بحرین از ایران و پیشبرد این روایت با قصه جدایی سیما از پسرش را کار جالب نویسنده در اشاره‌ به جدایی بحرین از مام میهن عنوان می‌کند.

 میرعابدینی ضمن شعاری دانستن برخورد پاسبان با سیما در مسافرخانه گیلان‌نو و زیاد پرداختن به انگیزه روانشناسانه گذشته شخصیت‌ها، بر این باور است که احساس گناه شخصیت‌هایی چون دادخواه و حنیف با مساله روشنفکری پیوند می‌خورد و حنیف خیلی هوشیارانه شخصیت نویسنده را روی دیگر شخصیت دکتر دادخواه قرار می‌دهد و از این طریق بر محکومیت بخشیاز جریان روشنفکری ایرانی تاکید می‌ورزد.

از نگاه میرعابدینی، در واقع در پایان رمان از طریق همین حس گناه، داستان خود را صحنه محاکمه آن جریان روشنفکری قرار می‌دهد که بر  خلاف جریان اعتقادی خودش عمل می‌کند. البته این وضعیت یعنی احساس گناه، در نهایت به یک عصیان منتهی می‌شود.

میرعابدینی با این نکته سخنان خود را پایان داد که: رمان این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد، یک رمان تاریخی است، قصه سرگرم‌کننده‌ای دارد و نویسنده در عین حال، اثرش را کارگاهی برای آزمایش فرم‌های مختلف کرده، از فراداستان گرفته تا رئالیسم جادویی ولی مشکل عمده من با بعضی تکرارها بود.

محمدرضا گودرزی نیز در ادامه بررسی این رمان گفت: اثر حنیف با شیوه‌های روایت متداول متفاوت است.

گودرزی هم این رمان را از نظر ژانر، فراداستان قلمداد کرده و در ادامه گفت: دلایل فراداستان بودن این رمان این است که نویسنده با نام خودش در متن حضور دارد. همچنین بر متن بودن متن و چگونه شکل گرفتن اثر روایت تأکید می‌کند، البته از نظر اندیشه‌ای که متن قرار است ارائه بدهد، اثر فراداستانی نیست. اندیشه در واقع رئالیستی است. در پس‌زمینه تاریخی، مسائل اجتماعی و روانشناختی مطرح شده است. در بخش‌هایی از اثر هم از تمثیل استفاده شده است.

این مدرس داستان‌نویسی ضمن اشاره بر شلوغ بودن داستان و تأکید غیرضروری نویسنده بر پیچیدگی فرم، بر این باور بود که حنیف در رمان این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد، از نظر راوی و طرح مباحث اجتماعی خیلی باز عمل کرده است. همچنین فنون مختلف داستان‌نویس در آن به کار گرفته شده است. از نظر محتوایی هم مباحث خیلی عمیقی در رمان وجود دارد.

گودرزی بر این باور بود که این رمان حنیف، رمان تاریخی نیست، هرچند از تاریخ در رمانش به صورت داستانی استفاده کرده است.

از نگاه این منتقد ادبی، مهارت حنیف در این است که تاریخ را در طرح داستان درانداخته است.

وی ضمن اشاره بر پس و پیش شدن متعدد زمان داستانی و تکرار برخی مباحث غیرلازم، استفاده نویسنده از خرده‌روایت‌هایی چون تیتان و میتان و پری‌دریایی را از ویژگی‌های خوب اثر قلمداد می‌کند زیرا این کار از نگاه وی سبب شده که یک نوع بینامتنیت در رمان حنیف ایجاد شود.

گودرزی در ادامه گفت: این رمان تا حدی مثل رمان‌های مدرن سخت‌خوان است. جابجایی زمان، تعویض راوی، رخدادهای موازی، پیچ در پیچ شدن روابط شخصیت‌ها (اگرچه در آخر این پیچیدگی حل می‌شود) باعث شده تا رمان حنیف مخاطب خاص داشته باشد. مخاطب این رمان باید از فرم شناخت داشته باشد. از فراداستان اطلاعاتی داشته باشد و روایت‌ها را بشناسد چون پیچیدگی زمان‌ها و روابط تا حدودی به سمت مخاطب نخبه رفته است.

گودرزی همچنین گفت: حنیف در این اثر از تکنیک تأخیر زیاد استفاده کرده، از این‌رو تعلیق در داستان او نقش مهمی دارد. همچنین اطلاعات تاریخی رمان خیلی جالب است. یعنی از وجه تخصصی نویسنده استفاده شده و نشان می‌دهد که نویسنده کاملا به تاریخ سلطه دارد ولی از تاریخ به عنوان یک داستان‌نویس سود برده نه به عنوان یک مورخ. تاریخ پس‌زمینه رمان است. همچنین هویت مکانی و زمانی رمان خوب هستند و در این داستان، مکان‌ها و زمان‌ها تشخص دارند.

وی در ادامه ضمن انتقاد از پیچیده‌شدن رمان حنیف، گفت: کسانی رمان‌شان را پیچیده می‌کنند که معمولا حرفی برای گفتن ندارند ولی نویسنده‌ای که خیلی حرف برای گفتن دارد، دلیلی برای پیچیده کردن رمان خود ندارد. رمان حنیف از نظر فرهنگی، فلسفی، سیاسی و روان‌شناسی خیلی حرف برای گفتن دارد به همین دلیل اگر نویسنده آن را ساده‌تر می‌نوشت بهتر بود چون جذابیت‌های خودش به قدری هست که نیازی به پیچیدگی ساختار و حتی برخی ماجراها نداشته باشد.

این منتقد ادبی ضمن تأکید بر این نکته که رمان "این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد"، از نظر شخصیت‌پردازی نقص ندارد و همه شخصیت‌های اصلی و فرعی داستان را می‌توان تصورشان کرد، شخصیت دادخواه را جالب‌ترین شخصیت میان 24 شخصیت رمان قلمداد می‌کند.

از نگاه گودرزی، این شخصیت کاملا با دیدگاه‌های مدرن و پست‌مدرن درباره شخصیت همخوانی دارد: یعنی دادخواه با اینکه مأمور امنیتی است، قضاوت درباره او سخت است و این مهارت نویسنده امروز است. تحول دادخواه از معلمی حق‌طلب به مأموری رذل و روایت گذشته او یک نوع همدردی و شفقت را نشان می‌دهد. با اینکه شخصیت کارهای ناگواری می‌کند، گاهی به او حق می‌دهیم. و این مهارت نویسنده را می‌رساند. تأثیر جنگ و انقلاب در متن خیلی آشکار نیست و اصولا حوادث قبل از انقلاب بارزتر از حوادث بعد از انقلاب هستند. با دلائل مهاجرت یک‌جانبه برخورد نشده و علت‌ها ریشه‌یابی شده است. در این رمان بن‌مایه مختلفی وجود دارد که برخی از آنها تکرارشونده هستند. یکی از بن‌مایه‌‌های رمان، تقابل فرزندان و پدران است که در کشمکش بین سرهنگ و سیما به صورت دلالت‌مند نشان داده شده است. مادر گمشده و عشق مادر به فرزند هم از بن‌مایه‌های تکرارشونده رمان است. اینکه مظلوم به اندازه ظالم تقصیر دارد نیز از دیگر بن‌مایه‌های متن است که خیلی جالب در مورد حوادث ده ملوسان آمده است.

 گودرزی در پایان گفت: من هم مثل آقای میرعابدینی معتقدم تو در تو بودن روایت‌ها کمی متن را شلوغ کرده، با این حال، این اثر را از جمله آثار موفق و خوب می‌دانم. در مجموع هم در شیوه استفاده‌اش از تاریخ در داستان موفق بوده، هم نویسنده تجارب متفاوت متنی و آگاهی‌های روایی خودش را در این اثر استفاده کرده و اثری پدید آورده که خواننده خاص دارد و در نهایت این رمان قوی‌ترین اثر داستانی محمد حنیف محسوب می‌شود.

کد خبر : ۴۳۸۵۷۵