جنگ مدیریتی بالا گرفت؛ من مدیر آبیهام!
حاشیه در استقلال قبل از دربی حساس و سرنوشت ساز
بعد از اینکه علی فتحاللهزاده برای سومین بار استعفا داد که ظاهراً این بار استعفای او جدیتر از دفعات قبل است، گفته شد موسوی که اکنون در حکم اسپانسر در باشگاه استقلال فعالیت میکند، به عنوان مدیرعامل برگزیده خواهد شد.
به گزارش ایلنا، احتمال مدیرعاملی موسوی نیز از داخل تیم استقلال به رسانهها کشیده شده و برخی بازیکنان که از دست به جیبی موسوی خوششان آمده از مدیرعاملی او در استقلال رونمایی کردهاند و خبرش را به دوستان رسانهای خود دادهاند اما واقعیت این است که تصمیمسازان باشگاه استقلال در وزارت ورزش بیشتر ترجیح میدهند موسوی همان نقش اسپانسری را در استقلال بازی کند.
فقدان کاریزمای مدیریتی در باشگاه بزرگی همچون استقلال که با طیف عظیمی از هواداران مواجه است و نداشتن تجربه و مقبولیت کافی اصلیترین دلیلی است که موجب شده از موسوی در قامت همان مرد محبوب حوزه مالی بهره گرفته شود تا شخصی که مدیرعامل چنین باشگاه پرحاشیهای باشد. البته احتمال مدیرعاملی موسوی را نباید به طور کلی مردود دانست و همچنان باید درصدی شانس برای او قائل بود اما مدیرعاملی فردی که از حضورش در بدنه باشگاه استقلال دو ماه هم نمیگذرد بیشتر میتواند به مثابه یک شوخی باشد تا یک واقعیت. نقشی که اکنون موسوی در آن قرار دارد و با پاداشهای دلاری، پرداخت هزینه ترانسفر تیم به بازیهای پلیآف آسیا و هزینههای دیگر میکوشد میان بازیکنان جای خاصی باز کند را اسماعیل خلیلزاده هم پیش از شروع نیم فصل دوم در استقلال بازی میکرد. خلیلزاده نیز در حقیقت همان کاربردی را در استقلال دارد که موسوی دارد و موازی بودن نقش این دو در استقلال ممکن است به یک رقابت جذاب مالی که سودش به جیب مجموعه بازیکنان و اعضای کادرفنی خواهد رفت، تبدیل شود. خلیلزاده تا قبل از اینکه موسوی به خواست فرهاد مجیدی سر از استقلال درآورد مرد اول هزینههای این باشگاه به حساب میآمد و وزیر ورزش و جوانان نیز از او قول گرفته بود تمام امور مالی باشگاه را با پرداختهای خود مدیریت کند اما با ورود موسوی شاید از بعد مالی کار برای خلیلزاده نیز قدری آسانتر هم شده باشد.
با این حال حضور فردی همچون موسوی سبب شده تا احتمال مدیرعاملی خلیلزاده در استقلال نیز کاهش یابد و لااقل در هفتههای اخیر نگاهها معطوف به موسوی هم باشد و خلیلزاده تا حد زیادی از دید خارج شود، هرچند که درباره مدیرعامل شدن خلیلزاده در استقلال به طور کلی از موانع قانونی صحبت به میان میآید اما با توجه به اینکه سابقه نشان داده در باشگاههای بزرگ همواره اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد نباید شانس او را برای نشستن روی صندلی مدیریت باشگاه استقلال نیز به طور کلی از ذهن دور کرد. با این حال رقابت ایجاد کردن میان موسوی و خلیلزاده ممکن است یک تاکتیک کاملاً تخصصی از سوی وزیر ورزش و جوانان باشد تا استقلال از نظر مالی به ثبات برسد و در آینده وزیر آن شخصی که خود مد نظر دارد را به عنوان مدیرعامل برگزیند. مدیرعامل آینده استقلال ممکن است از میان همین دو نام باشد و شاید هم علی فتحاللهزاده که روابطش با وزیر در ماههای اخیر رو به بهبودی گذاشته. شاید اگر وزیر تمایلی به فتحاللهزاده نداشت بعد از استعفای آخر رسماً با آن موافقت میکرد اما روابط حسنه این دو باعث شده تا استعفای جدید فتحاللهزاده نیز به مانند قبل بیپاسخ گذاشته شود. به نظر میرسد پاسخ همه این ابهامها را باید از ذهن خلاق آقای وزیر بیرون کشید؛ سلطانیفر برای استقلال چه نقشهای دارد؟