خبرگزاری کار ایران

بهاره منصوری در گفت‌وگو با ایلنا:

اولین زنی هستم که در وزارت کشور اجازه کنسرت گرفتم/ زنان برای قرارداد با اسپانسرها محدویت‌ دارند/ خوانندگان مرد ایران را ترجیح می‌دهند و زنان به مهاجرت می‌اندیشند

asdasd
کد خبر : ۹۷۴۸۴۹

سرپرست گروه موسیقی رخساره می‌گوید: ما فقط مجازیم در تالار وحدت و فرهنگسرای نیاوران کنسرت برگزار کنیم که این اتفاق نیز دشواری‌ها و سختی‌های خودش را دارد. شما حساب کنید آقایان برای برگزاری کنسرت‌هایشان اسپانسر می‌گیرند اما بانوان اجازه تبلیغات ندارند، به همین دلیل ترغیب اسپانسرها برای ما کار راحتی نیست.

به گزارش خبرنگار ایلنا، کمتر نوازنده و خواننده زن را می‌توان سراغ داشت که نسبت به فضای موجود در موسیقی معترض نباشد و از نحوه برخورد مسئولان با افراد و گروه‌های مختص به بانوان انتقاد نکند. به طور کلی هنرمندان زن فعال در مقایسه با مردان، برای تولید اثر و برگزاری کنسرت‌ها از شرایط ضعیف‌تری برخوردارند. به همین دلیل طی سال‌ها و دهه‌های گذشته کم نبوده‌اند زنانی که به صورت حرفه‌ای در زمینه خوانندگی آموزش دیده‌اند و فعالیت کرده‌اند اما به دلیل محدودیت‌های موجود کمتر به چشم آمده‌ و شناخته شده‌اند. گاه پیش آمده خوانندگانی که در کشور نزد اساتید مطرح آموزش دیده‌اند اما به دلیل مهیا نبودن شرایط برای فعالیت حرفه‌ای، مهاجرت کرده‌اند. برخی نیز با وجود دشواری‌های بسیار، ماندن در ایران را به رفتن ترجیح داده‌اند با این وجود شرایط مساعدی در فعالیت ندارند.

بهاره منصوری یکی از نخستین خوانندگان زنی است که در دهه هشتاد کنسرت بانوان برگزار کرده است. او که سرپرستی گروه موسیقی بانوان «رخساره» را نیز به عهده دارد و طی سال‌های فعالیتش با افراد و گروه‌های مختلف همکاری کرده، در گفت‌وگوی پیش‌رو از از مصائبی گفت که خوانندگان زن را از ادامه فعالیت حرفه‌ای منصرف می‌کند.

اولین زنی هستم که در وزارت کشور اجازه کنسرت گرفتم/ زنان برای قرارداد با اسپانسرها محدویت‌ دارند/ خوانندگان مرد ایران را ترجیح می‌دهند و زنان به مهاجرت می‌اندیشند

 

گروه موسیقی بانوان «رخساره» فعالیت دوباره خود را پس از مدتی وقفه از سال 1396 از سر گرفت و کنسرت‌هایی نیز برگزار کرد. این گروه در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟

متاسفانه گروه در حال حاضر هیچ فعالیتی ندارد و ما نیز به ادامه فعالیت پس از ماه‌های محرم و صفر هیچ امیدی نداریم، زیرا با وضعیتی نامشخص مواجهیم. از طرفی امید و انگیزه‌ای برای ادامه تمریناتمان نداریم و با وجود بیماری کرونا و بحران آن، برگزاری تمرینات خطرناک است. تعداد اعضای گروه «رخساره» حدود 15 نفر است و اگر قرار باشد با صدابردار و دیگر عوامل در فضای بسته‌ای چون استودیو که هوا در آن جریان ندارد، حضور یابیم احتمال ابتلا به کرونا وجود خواهد داشت. به هرحال حضور در استودیو نیز هزینه دارد و برای به سرانجام رساندن امور رفت و آمدهایی به ارشاد و دیگر نهادها خواهیم داشت و همه اینها کارمان را دشوارتر کرده است. حال شما حساب کنید اگر تمام این کارها را نیز انجام دهیم باز هم با مصائب و مشکلات دیگری مواجهیم.

امکان تبلیغات برای گروه‌‌های بانوان وجود ندارد و همین موضوع بر نحوه فروش کنسرت‌ها و دیده شدن افراد و گروه‌ها تاثیرات منفی بسیار دارد

تا پیش از بحران کرونا وضعیت فعالیت گروه چطور بود و چگونه کسب درآمد می‌کردید؟

تا پیش از فاجعه کرونا درآمد حاصل از کنسرت‌هایمان از گیشه و فروش بلیت تامین می‌شد. این را هم در نظر داشته باشید که بانوان برای فعالیت در عرصه موسیقی و برگزاری کنسرت با مشکلات بسیار زیادی مواجهند. مثلا اینکه امکان تبلیغات برای گروه‌‌های بانوان وجود ندارد و همین موضوع بر نحوه فروش کنسرت‌ها و دیده شدن افراد و گروه‌ها تاثیرات منفی بسیار دارد.

یک خواننده آقا معمولا تهیه‌کننده دارد و پولش را می‌گیرد و به راحتی روی صحنه می‌رود و می‌خواند، بدون آنکه با دیگر مسائل کار داشته باشد. اما من خواننده زن باید از صفر تا صد کارها را خودم انجام دهم. جالب اینکه تهیه‌کنندگانی که به همکاری با خانم‌ها و گروه‌های بانوان می‌پردازند از مشکلات ما باخبر هستند و به این موضوع اذعان دارند. مثلا آنها به ما می‌گویند نمی‌توانیم جهت تبلیغات برنامه‌تان برای شما بیلبورد نصب کنیم. در صورتی که یک خواننده آقا اگر امشب بیلبورد برنامه‌اش را در مناطق مختلف شهر نصب کند، فردای همان روز بلیت‌های کنسرتش در سایت فروخته می‌شود و کارش نیز تمدید خواهد شد. بانوان از چنین امکاناتی محرومند.

 اولین خواننده زن بودم که با اعضای گروهم در تالار بزرگ وزارت کشور کنسرت برگزار کردم. کنسرتمان در ایام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) روی صحنه رفت و یادم هست آقای موسوی لاری و اعضای کابینشان مقابل ما نشسته بودند و مخاطبمان بودند

اولین زنی هستم که در وزارت کشور اجازه کنسرت گرفتم/ زنان برای قرارداد با اسپانسرها محدویت‌ دارند/ خوانندگان مرد ایران را ترجیح می‌دهند و زنان به مهاجرت می‌اندیشند

فعالیت حرفه‌ای‌تان را از چه مقطعی آغاز کرده‌اید؟

شما خواننده زنی را پیدا نخواهید که در تالار بزرگ وزارت کشور روی صحنه رفته باشد اما من در سال 1382 این کار کرده‌ام. یعنی می‌توان گفت،‌ من اولین خواننده زن بودم که با اعضای گروهم در تالار بزرگ وزارت کشور کنسرت برگزار کردم. کنسرتمان در ایام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) روی صحنه رفت و یادم هست آقای موسوی لاری و اعضای کابینشان مقابل ما نشسته بودند و مخاطبمان بودند. علاوه بر این اتفاق، طی این سال‌ها با افراد و گروه‌های مختلف نیز همکاری کرده‌ام. حال حساب کنید پس از این همه سال فعالیت و زحمت و دویدن، همچنان نمی‌توانم برای برگزاری کنسرتم  تبلیغات خوب و موثری داشته باشم. تنها تبلیغات من و دیگر خوانندگان زن صفحات شخصی ماست که آنها نیز مخاطبان محدودی دارند.

در دهه هشتاد فضا برای فعالیت بانوان فعال عرصه موسیقی چگونه بود؟

در آن مقطع آقای سیدمحمد خاتمی؛ رییس‌جمهور بود و فضا برای فعالیت مهیا بود، اما ارزشیابی‌هایی هم وجود داشت و اینگونه نبود که هرکس به راحتی وارد عرصه حرفه‌ای شود. یادم هست آن زمان که می‌خواستم کنسرت برگزار کنم بزرگانی چون زنده‌یاد محمد نوری، استادان آوانسیان و گنجه‌ای و سریر باید مجوز اجرای‌ام را امضا می‌کردند، یعنی اینکه در نهایت خواننده و گروه باید توسط بزرگان تایید می‌شدند. یادم هست اگر تمرینات گروه در مواقعی کم بود استادان ارزیاب مثلا می‌گفتند خواننده مورد تایید است، اما نوازندگان به تمرین بیشتری نیاز دارند تا یکدستی‌های لازم برقرار شود.

اولین زنی هستم که در وزارت کشور اجازه کنسرت گرفتم/ زنان برای قرارداد با اسپانسرها محدویت‌ دارند/ خوانندگان مرد ایران را ترجیح می‌دهند و زنان به مهاجرت می‌اندیشند

خانم خواننده‌‌ای را می‌شناسم که مداح اهل بیت (ع) بوده و به نوازندگان دیگر گروه‌ها پیشنهاد همکاری داده و پولی را هزینه کرده و در نهایت خواننده شده است! اینکه آن خانم خواننده شده هیچ اشکالی ندارد و انشالله در کارش موفق باشد، اما اینکه هیچگونه ارزیابی و فیلتری در این زمینه وجود ندارد، جای بسی اشکال است. من که می‌دانم آن خانم هیچ دوره‌ای ندیده و حتی سولفژ را نیز نیاموخته است

مانند بازبینی‌هایی که پیش از اجراهای تئاتر توسط هیئت داوران انجام می‌شود؟

بله روال آن ارزیابی‌ها دقیقا شبیه بازبینی‌های تئاتر بود. به یاد دارم اساتیدی چون خانم هنگامه اخوان، افلیا پرتو و زنده‌یاد خاطره پروانه در یکی از جشنواره‌ها حضور داشتند و پس از اجرای یکی از قطعاتم ایستادند و برایم دست زدند. مطمئنا اگر اجرای من و اعضای گروهم ضعیف بود این اساتید تشویقم نمی‌کردند. حتی مدارک و تقدیرنامه‌هایی که از آن رویداد دریافت کردم را هنوز دارم. اما چرا الان کسی سراغی از من و افرادی چون نمی‌گیرد؟

مسئولان وزارت ارشاد، دفتر موسیقی و دیگر نهادهای مربوطه، طی چند ماه گذشته از وضعیت شغلی و حرفه‌ای‌تان پرسیده‌اند؟

خیر، اصلا و به هیچ‌وجه. وزارت ارشاد حتی یکبار هم از فعالان زن عرصه موسیقی دعوت به عمل نیاورده و هیچکس با خودش نگفته فلانی که از سال‌ها پیش به صورت حرفه‌ای در عرصه خوانندگی فعالیت می‌کند، کجاست و چه وضعیتی دارد و چه می‌کند؟ واقعیت این است که به خوانندگان و فعالان زن اهمیتی نمی‌دهند. بر اساس اتفاقاتی که شاهدشان بوده‌ام، باید بگویم برگزاری کنسرت بانوان برای مسئولان مقوله‌ای غیرجدی و به اصطلاح فان است.

 نحوه تخصیص سالن‌ها برای اجرای کنسرت بانوان چگونه است؟

ما فقط مجازیم در تالار وحدت و فرهنگسرای نیاوران کنسرت برگزار کنیم که این اتفاق نیز دشواری‌ها و سختی‌های خودش را دارد. شما حساب کنید آقایان برای برگزاری کنسرت‌هایشان اسپانسر می‌گیرند اما بانوان اجازه تبلیغات ندارند، به همین دلیل ترغیب اسپانسرها برای ما کار راحتی نیست.

وزارت ارشاد می‌گوید کمپانی‌ها و محصولات آرایشی بهداشتی نمی‌توانند با شما به عنوان اسپانسر همکاری کنند! واقعا چه ایرادی دارد که یک برند آرایشی و بهداشتی حامی گروه موسیقی باشد که اعضا و مخاطبان آن خانم هستند. آیا می‌توانم مثلا به سراغ کارخانه ساخت لوله پولیکا و آهن‌آلات بروم؟

 تاکنون برای جذب اسپانسر چه کارهایی انجام داده‌اید؟

برای جذب اسپانسر کارهایی کرده‌ام و در نهایت به هزار سختی و مصیبت به نتایجی نیز رسیده‌ام. من با صاحب برند «CDC» آلمان در ایران تعاملاتی داشته‌ام و در نهایت ایشان برای حمایت از من و گروهم تمایل نشان دادند و پذیرفتند که مبلغی را برای این اتفاق هزینه کنند اما موضوعی که وجود دارد این است که وزارت ارشاد با این اتفاق مخالف است و می‌گوید کمپانی‌ها و محصولات آرایشی بهداشتی نمی‌توانند با شما به عنوان اسپانسر همکاری کنند! واقعا چه ایرادی دارد که یک برند آرایشی و بهداشتی حامی گروه موسیقی باشد که اعضا و مخاطبان آن خانم هستند. پس چه باید کرد؟ آیا می‌توانم مثلا به سراغ کارخانه ساخت لوله پولیکا و آهن‌آلات بروم؟

در نهایت همکاری شما و برند آرایشی بهداشتی آلمانی به سرانجام نرسید؟

متاسفانه به دلیل مخالفت ارشاد این همکاری میسر نشد، شرکت «ساوادیمو» که تولیدکننده عطر و ادکلن است نیز پذیرفت که از ما حمایت کند، اما مسئولان گفتند عطر و ادکلن نیز جزو اقلام آرایشی بهداشتی است. ارشاد تنها با یک اسپانسر موافقت کرد که شرکتی خدماتی بود و در ادامه چند درصد از سود کنسرتی که در نیاوران برگزار شد را نیز از ما گرفتند. به‌طور مثال اگر 5 میلیون قرارداد بسته بودم یک میلیون و خرده‌ای از آن را برداشتند و به جز آن، پول سالن و صدابرداری را نیز از ما گرفتند.

چرا طی این سال‌ها آلبومی تولید و ارائه نکرده‌اید؟

اتفاقا می‌خواستم این کار را انجام دهم و واقعا دلم می‌خواهد این اتفاق بیفتد اما به من گفتند اگر آلبوم منتشر کنی دیگر اجازه برگزاری کنسرت نخواهی داشت. البته بانوانی که این رویه را پیش می‌گیرند،‌ در ایران اجازه تدریس دارند و می‌توانند خارج از ایران به اجرای برنامه بپردازند و کسی با آنها کاری ندارد.

یکی از مشکلات موسیقی بانوان تولید محتواست. اگر افراد و گروه‌ها تولید محتوا نداشته باشند و صرفا به بازخوانی آثار گذشته بپردازند پس از مدتی به تکرار می‌افتند و کنسرت‌هایشان نیز برای مخاطبان جذابیتی نخواهد داشت.

گرفتاری این است که اجرای آثار جدید در کنسرت‌ها نیز دوامی ندارد و در مدت زمانی کوتاه از سوی مخاطبان به فراموشی سپرده می‌شود. من قطعه‌ای ساختم و آن را در کنسرتم اجرا کردم و مورد تشویق قرار گرفتم اما تماشاچیان با ترک سالن اثر را فراموش کردند! به نظرتان چرا این اتفاق می‌افتد؟ به این دلیل که مخاطب اگر مثلا به کنسرت محسن ابراهیم‌زاده برود آهنگ‌های او را قبلا در خانه و ماشین شنیده و با عشق و علاقه به دیدن اجرای‌اش می‌نشیند.

گروه موسیقی «رخساره» در حال حاضر حامی و تهیه‌کننده‌ای دارد؟

راستش با شوق و ذوق با تهیه‌کننده‌ای به تفاهم رسیدیم و قرار بود کنسرت برگزار کنیم که با بحران کرونا مواجه شدیم و متاسفانه تمام هزینه خرید بلیت‌ها را به مخاطبان بازگرداندیم.

جشنواره‌ها در پیشرفت کیفی موسیقی بانوان موثر خواهند بود به شرط آنکه سلیقه‌ای برگزار نشوند. نمونه بارز این اتفاق جشنواره موسیقی فجر است که مسئولان آن خوانندگانی را انتخاب می‌کنند که خودشان دوست دارند

برگزاری جشنواره‌ها و رویدادهایی با محوریت موسیقی بانوان اتفاقات بهتری را رقم خواهد زد. مثلا جشنواره‌ «گل یاس»  بسیار مورد استقبال قرار گرفت و بازخوردهای مثبتی داشت.

بله جشنواره‌ها در پیشرفت کیفی موسیقی بانوان موثر خواهند بود به شرطی که سلیقه‌ای برگزار نشوند. نمونه بارز این اتفاق جشنواره موسیقی فجر است که سلیقه‌ای عمل می‌کند و مسئولان آن خوانندگانی را انتخاب می‌کنند که خودشان دوست دارند. این مسائل باعث دلسردی می‌شود و نتیجه اینکه سه سال است در جشنواره فجر شرکت نمی‌کنم. جشنواره «گل یاس» نیز رویداد بسیار خوبی بود و اتفاقا در آن حضور یافتم و تقدیرنامه‌هایش را دارم. دو گروه «رخساره» و «ارکیده» در مراسم افتتاحیه و اختتامیه یکی از دوره‌های این جشنواره به اجرای برنامه پرداختم.

اولین خواننده زن موسیقی تلفیقی بودم که در سبک پاپ سنتی فعالیت می‌کردم، درحالیکه حدود 17 سال سن داشتم. ارکیده حاجی‌وندی نیز که از دوستانم بود و حال از ایران مهاجرت کرده،‌ اولین خواننده زن پاپ کشور محسوب می‌شد

شما در سبک پاپ سنتی فعال هستید. چه شد که این سبک را مورد توجه قرار دادید؟

من در سال 1382 اولین خواننده زن موسیقی تلفیقی بودم که در سبک پاپ سنتی فعالیت می‌کردم، درحالیکه حدود 17 سال سن داشتم. ارکیده حاجی‌وندی نیز که از دوستانم بود و حال از ایران مهاجرت کرده،‌ اولین خواننده زن پاپ کشور محسوب می‌شد. در آن مقطع خواننده پاپ سنتی نداشتیم و اغلب بانوان در زمینه موسیقی سنتی فعالیت می‌کردند.

انتخاب سبک موسیقی پاپ کلاسیک از سوی شما بر چه اساس بود؟

من در زمینه آواز کلاسیک زیر نظر استاد زنده‌یاد محمد نوری آموزش دیده بودم و فعالیت می‌کردم و پس از فوت ایشان، دوره‌ای آوازی را نیز نزد استاد آرمینه که از شاگردان استاد نوری بودند، گذراندم و از ایشان تئوری سولفژ را آموختم. مدتی کوتاه نیز نزد خانم هنگامه اخوان به یادگیری موسیقی ایرانی پرداختم که البته خیلی طولانی نبود و آن را ادامه ندادم. زمانی که کلاس‌هایم را با استاد محمد نوری آغاز کردم ایشان گفت آن حس ایرانی موجود در صدایت را نباید از دست بدهی و من نیز بر همین اساس تحریرهای صوتی‌ام را پیش بردم. اینگونه بود که به سراغ موسیقی و خوانش تلفیقی رفتم. زمانی که به سراغ موسیقی ایرانی و فراگیری آن رفتم در همان مقطع موسیقی کلاسیک نیز می‌خواندم و در نهایت ترجیح دادم موسیقی پاپ کلاسیک را ادامه دهم.

اولین زنی هستم که در وزارت کشور اجازه کنسرت گرفتم/ زنان برای قرارداد با اسپانسرها محدویت‌ دارند/ خوانندگان مرد ایران را ترجیح می‌دهند و زنان به مهاجرت می‌اندیشند

از چند و چون سبک تلفیقی پاپ سنتی بگویید، ‌زیرا آنگونه که پیداست خوانندگان کمی در این سبک فعالیت می‌کنند.

پاپ سنتی سبک دشواری است و فعالیت در این زمینه آن کار راحتی نیست. به نظرم همه آدم‌هایی که دور و برمان هستند، می‌توانند بخوانند، اما آنچه در این میان اهمیت دارد تقویت صداست. به هرحال قدرت ارتعاشات صوتی باید تا آنجا باشد که خواننده بتواند در سبک مورد نظرش موفق شود. خواننده‌ای که در سبک کلاسیک می‌خواند باید بر این مقولات کار کرده باشد. یعنی شما نمی‌توانید به شخصی بگویید بیا فلان آواز استاد محمد نوری را بخوان. آن شخص باید قبلا روی صدایش کار کرده باشد تا بتواند اثری از زنده‌یاد نوری بخواند. آن شخص باید بتواند حجم صدایش را از دیافراگم به بالا هدایت کند و در نهایت آن را پرتاب و به گوش مخاطب برساند.

از مقوله‌ای به اسم تکنیک حرف می‌زنید؟

بله. خواندن درست در سبک پاپ سنتی تکنیک می‌خواهد. مثلا همه می‌توانند آثار ابراهیم‌زاده یا بهنام بانی را بخوانند، زیرا صرفا پاپ هستند. چرا کسی نمی‌تواند مانند استاد شجریان، علیرضا قربانی، سالار عقیلی بخواند؟ به این دلیل که آنها ردیف‌‌های آوازی را آموخته‌اند و تئوری‌های موسیقی را یاد گرفته‌اند و دستگاه‌ها و گوشه‌ها را بلدند. فردی که به صورت تخصصی کار کرده باشد می‌تواند تشخیص دهد مثلا همایون شجریان فلان اثرش را در چه دستگاهی خوانده است.

چند ماه پیش بود که یکی از خوانندگان جوان پاپ تی مینور را به دیگر گام‌ها افزود و واکنش هنرمندان و مردم را در پی داشت.

موافقم و اتفاقی که می‌گویید را به یاد دارم.

به نظرتان مقوله خوانندگی و آواز خوانندگان زن طی این سال‌ها چه روندی را طی کرده؟

تعدادی از خوانندگان خوب کار می‌کنند و بدون شک خوانندگان خانم خوبی نیز داریم که مژگان شجریان، مهدیه محمدخانی، سحر محمدی و خانم سهیلا گلستانی برخی از آنها هستند که صداهای فوق‌العاده‌ای دارند و واقعا خوب می‌خوانند. این هنرمندان بر خلاف روندی که من پیش گرفتم آلبوم و آثارشان را منتشر کرده‌اند و گفته‌اند در ایران کنسرت برگزار نمی‌کنیم. متاسفانه اغلب خواننده‌های خوب‌ دیگر در ایران فعالیتی ندارند، شاید به این دلیل که صداهای خوبی داشته‌اند و دلشان نیامده فعالیتشان را متوقف یا محدود کنند. به نظرم مشکلی که حال با آن مواجهیم، این است که در کنسرت‌هایمان خواننده خوب نداریم. معمولا برای تماشای کنسرت‌های بانوان دعوت می‌شوم و به جرات می‌گویم که در اغلب موارد حالم بد می‌شود، زیرا خوانندگان سطح قابل قبولی ندارند و صرفا با پوشیدن لباس‌های رنگارنگ و دعوت از رقصنده‌ها مورد توجه قرار می‌گیرند و از این طریق سر مردم را گرم می‌کنند.

اگر خوانندگان آقا نیز با محدودیت‌ها و دشواری‌های بانوان مواجه می‌شدند، از ایران می‌رفتند. شما بگویید فردی چون من که خانواده‌ای مذهبی دارد و می‌خواهد با حیا در این مارکت کار کند، چاره‌اش چیست؟!

بی‌دلیل نیست که خوانندگان آقا مهاجرت نمی‌کنند.

بله همینطور است. کمتر خواننده آقا را سراغ داریم که برای ادامه فعالیت از ایران رفته باشد. تهیه‌کننده‌ها به واسطه خوانندگان مرد پاپ پول بسیار خوبی درمی‌آورند و خوانندگان نیز از این سود سرشار سهم بسیار دارند. به هرحال در جریان قرارداد خوانندگان مرد هستم و از جزییات آنها باخبرم. ترجیح می‌دهم در اینباره صحبتی نکنم، اما جالب خواهد بود که قرارداد برخی از خوانندگان را ببینید و مطمئنا از رقم بسیار بالای دستمزدها تعجب خواهید کرد. متقابلا خواننده خانمی را می‌شناسم که در ایران به مجالس عروسی می‌رفت و زمانی که فیلمش درآمد و برگزاری کنسرت برایش غیرممکن شد از ایران رفت و موفق هم شد. می‌خواهم بگویم اگر خوانندگان آقا نیز با محدودیت‌ها و دشواری‌های بانوان مواجه می‌شدند، از ایران می‌رفتند. حال شما بگویید فردی چون من که خانواده‌ای مذهبی دارد و می‌خواهد با حیا در این مارکت کار کند، چاره‌اش چیست؟! چرا در کشور خودم برایم ارزش قائل نیستند، درحالیکه صدایم از بسیاری از خوانندگان مردی که از وجود سیستم‌ها و نرم‌افزارهای صوتی بهره می‌برند، بهتر است. این را هم در نظر داشته باشید که توان و قدرت خواننده در اجراهای لایو و بدون موزیک قابل ارزیابی خواهد بود. جالب اینجاست که اغلب خوانندگان آقا به من می‌گویند اجرای زنده تو از آثار ضبط شده‌ات بهتر است.

با وجود همه دشواری‌ها بازهم قصد دارید به فعالیت حرفه‌ای ادامه دهید؟

واقعیت این است که من پیشنهادات زیادی از دیگر کشورها داشتم. مثلا از کشور امارات به من پیشنهاد دادند که بروم و مانند سحر و احلام و ساتین که به راحتی رفتند و خواننده شدند، فعالیتم را آنجا ادامه دهم. من از تمام این خوانندگان قدیمی‌تر هستم. به من گفتند از کشور مهاجرت کن و به امارات بیا و بخوان و من در پاسخ گفتم مگر من خواننده کاباره و دیسکو هستم؟! برای مهاجرت به کشور ترکیه و اربیل عراق نیز پیشنهاداتی داشتم اما نپذیرفتم؛ زیرا می‌خواهم در کشور خودم فعالیت کنم اما متاسفانه مسئولان ارزشی برای ما قائل نیستند.

گفتگو: وحید خانه‌ساز

عکس: گاتا ضیاتبر

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز