خبرگزاری کار ایران

دفاع مقدس در انحصار دو مدیر/ هزینه‌های میلیاردی برای هیچ

بسط و نشر فرهنگ ایثار و شهادت و حماسه‌ای به نام دفاع مقدس و تقویت روحیه مقاومت از جمله سرفصل‌های هر نهادی در پرداخت فرهنگی به دفاع مقدس بوده است؛ هرچند که به نظر می‌رسد در طول 27 سال پس از پایان جنگ هشت ساله؛ تئاتر، تلویزیون و سینمای ما نتوانسته است به اندازه سرمایه‌گذاری در این حوزه نتایج قابل قبولی هم داشته باشد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، به نظر می‌رسد تئاتر از دو حوزه دیگر یعنی سینما و تلویزیون مهجورتر هم واقع شده است. انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس به عنوان مهمترین نهاد متولی این حوزه سال‌هاست جشنواره تئاتر مقاومت را برگزار می‌کند؛ جشنواره‌ای که به گفته مدیرعامل این انجمن دستاوردش «هیچ» بوده است. «حفیظ الله رفیعی» مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در گفتگو با ایلنا از مصادره تئاتر مقاومت توسط افراد خاص و نامشخص بودن تعاریف تئاتر دفاع مقدس گفته است.

هنرمندان مطرح میلی به فعالیت در تئاتر مقاومت ندارند

تئاتر مقاومت برخلاف مدیوم‌های دیگر مانند سینما و تلویزیون چندان شاهد حضور نام‌های مطرح این هنر نبوده؛ انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس سراغ این چهره‌ها نرفته است؟

من شش سال در انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بودم. در این شش سال سعی کردیم رویکرد انجمن را از شکل سیاست‌گذاری به شکل تولیدمحوری تغییر دهیم. البته در کنارش در برگزاری جشنواره تئاتر دفاع مقدس هم سهیم بود. از سال 90 رویکرد انجمن بر تولید اثر متمرکز شد. به همین خاطر تلاش کردیم با هنرمندان مختلف از جمله حرفه‌ای‌ها و پیشکسوت‌ها مذاکراتی انجام دهیم. بخشی از این هنرمندان به خاطر برخوردهایی که در گذشته با آنها شده بود از تئاتر مقاومت فاصله گرفته بودند و دیگر میلی به کار کردن در این حوزه نداشتند. بنابراین به سمت استعدادهای جوان رفتیم و با سی نفر ارتباط برقرار کردیم؛ بعضی از آنها برای ما نمایشنامه‌هایی نوشتند که خوب بود و بعضی هم ضعیف بود. این حرکت انجام شد و تا سال 92 ادامه یافت اما بعدها کند و سپس متوقف شد.

چرا؟ به نظر می‌رسد این توقف همزمان با تغییر ریاست جمهوری بود.

در سیستم‌های فرهنگی وحدت رویه نداریم و سیاست‌ها تغییر می‌کند. نگاه مسئولان بالاتر متاثر از مسائل سیاسی است؛ اما ما خیلی وارد حوزه‌های سیاسی به این شکل نمی‌شویم. سعی کردیم تمرکزمان را روی مباحث هنری بگذاریم و مباحث تخصصی خودمان را دنبال کنیم و زیاد تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار نگیریم.

ولی قرار گرفتید!

بخش عمده آن برمی‌گردد به بودجه‌بندی و اعتبار. در دوره‌ای اعتبار خوبی را یک نهاد برای تولید اثر پیش‌بینی کرده و در دوره‌ای دیگر آن را متوقف می‌کنند. در دوره‌ای که ما بودیم سعی کردیم به سمت تولید اثر به ویژه نمایشنامه برویم. بعضی‌ها را ترغیب کردیم سمت اقتباس بروند. حتی به اهل قلم برای مدارس و مساجد پیشنهاداتی دادیم. اما شاید باور کردنی نباشد که بعضی از این دوستانی که اسم و تجربیاتی در حوزه ادبیات نمایشی دارند گاهی واقعا توان یا رغبت نوشتن نداشتند و ندارند. مثلا در حوزه مقاومت پیشنهادهای زیادی دادیم اما یا بد می‌نوشتند یا با توجه به ساختار و قالب تئاتر سعی می‌کردند به سمت نقد مسائل بروند به‌جای اینکه شرایطی را در اثر ایجاد کنند که روحیه سلحشوری و انگیزه مقاومت را در مخاطب ایجاد کند.

حوزه مقاومت تخصصی است و شاید قابل پیش‌بینی بود که خیلی‌ها نتوانند یا نخواهند در این حوزه بنویسند. این واکنش‌ها طبیعی نیست؟

قطعا اینجور است و حوزه مقاومت تخصصی است و احتیاج به مطالعه دارد. نویسنده از نظر محتوا باید بخش زیادی از اطلاعات جنگ را در اختیار داشته باشد که بتواند راجع به این موضوع مطلب بنویسد. در این دوره علیرغم اینکه تلاش کردیم متن‌های خوبی نوشته شود اما خروجی خوبی نداشتیم.

عملکرد بد مدیران راه را بر ورود استعدادها به تئاتر مقاومت بست

به دلیل این نیست که در این نزدیک سی سال که از دفاع مقدس می‌گذرد آنقدر دفاع مقدس از سوی طیف‌های سیاسی خاصی مصادره شده که اگر به کسی با دیدگاه سیاسی متفاوتی کار در حوزه مقاومت پیشنهاد شود رغبتی پیدا نکند و با خودش بگوید این برای من نیست؟

همین طور است. در حوزه تئاتر دفاع مقدس متاسفانه جریانی به وجود آمد که خیلی به تئاتر مقاومت صدمه زد. عده‌ای مشخص آمدند و چند کار ارائه دادند و این حوزه را متعلق به خود کردند. آنقدر انحصاری عمل کردند و راه را بر دیگران بستند که خیلی‌ها فکر می‌کنند نمی‌توانند در این حوزه کار کنند. اتفاقا مدیرانی هم که الان دارند کار می‌کنند نقطه نظرشان روی همان چند نفر است و فکر می‌کنند همان چند نفر می‌توانند بنویسند و کار کنند. یکی از معضلات تئاتر دفاع مقدس از همینجا شروع شد. از سال 72 به این سو چند نفر پیدا شدند که آنقدر مسائل را انحصاری برای خود درآوردند که اگر الان من از یک پژوهشگر تئاتر بپرسم از تئاتر دفاع مقدس چه خبر می‌گوید برو از آقای حسین مسافر آستانه و حسین پارسایی بپرس. یعنی فقط چند نفر مطرح شدند در این حوزه. آنقدر مدیران ما بد عمل کردند که راه را بر دیگران بستند. در حالی که اتفاقا ما هم به فرازهای جنگ باید به عنوان فرازهای پر افتخار و مهم نگاه کنیم و هم اینکه نقد درست داشته باشیم.

این نقد درستی که از آن اسم می‌برید وجود نداشته است؟

الان اگر نمایشنامه‌نویسی بخواهد جنگ را نقد کند مستقیم می‌رود سراغ رزمنده‌ای که دارای کمالات و وجناتی است که عصاره مردم است؛ مثلا یک دانشجو یا کشاورز است و با اراده خودش رفته در جنگ حضور یافته و ممکن است فرمانده گردان یا تیپ هم شده و در مبارزه اشتباهی هم کرده و در نبردی شکست هم خورده باشد. خب الان منصفانه نیست او را به نقد بکشیم؛ باید ببینیم علت اینکه آن نبرد به شکست رسیده چیست. ما در هشت سال دفاع مقدس هم دشمن داشتیم هم ستون پنجم و نفوذی‌هایی که می‌آمدند منطقه و اطلاعات می‌بردند اما اینها در ادبیات نمایشی ما اصلا دیده نشده. اسکلت‌بندی و فونداسیونی که برای ادبیات نمایشی دفاع مقدس ریخته شد از اول خوب طراحی نشد. الگوهای خوبی نداشتیم، اساتید دلسوزی نبودند که در کنار برگزاری تئاتر و جشنواره به فکر مباحث نظری و اصولی و اعتقادی هم باشند و اینها را در دل ادبیات نمایشی جا دهند.

تئاتر مقاومت از سوی طیف خاصی مصادره شده

با اینهمه فکر نمی‌کنید باز نگاه‌ها به دفاع مقدس و انقلاب اسلامی این بوده که این حوزه‌ها به نفع طیف سیاسی خاصی مصادره شده و این مرزبندی وجود دارد که «اگر شبیه ما فکر نمی‌کنی اصلا این طرف نیا»؟

بله همین طور است و این آسیب کار ماست. 15 دوره جشنواره مقاومت برگزار کردیم و به‌جز دور اول که امیر دژاکام دبیر جشنواره مقاومت بود در سایر دوره‌ها دبیری آن به دو نفر رسیده: حسین پارسائی و حسین مسافر آستانه. آورده اینها چه بوده؟ توانشان چقدر بوده؟ چقدر چقدر اهل فکر و درایت بودند؟ جشنواره‌های مقاومتی که ما برگزار کردیم و در دوره‌ای هم تعطیل شد محصول کاستی‌ها و ضعف‌های مدیریتی بوده. در این 15 دوره‌ای که برگزار کردیم عایدی آنچنانی نداشتیم و جامعه نتوانسته بهره‌مند شود. اگر بحث ولنگاری فرهنگی از سوی رهبری مطرح می‌شود یک بخش آن همین جشنواره‌هاست. جشنواره‌هایی که با رقم‌های میلیاردی برگزار می‌شود اما خروجی ندارد. بیشتر به یک همایش شبیه است تا فرصتی برای تولید اثر خوب.

جشنواره‌ها حیف‌ومیل بیت‌المال بوده است

یعنی با نفس برگزاری جشنواره‌ای مثل مقاومت مخالف بودید؟

ایده جشنواره که موقعیتی تعریف شود تا انگیزه رقابت برای هنرمند به وجود بیاید درست است اما به دل جشنواره که می‌روید و آثار و خروجی را که می‌بینید متوجه می‌شوید همه‌اش حیف و میل بیت‌المال بوده است. در جشنواره مقاومت تا الان نتوانستیم یک اثر خوب به مردم معرفی کنیم. درحالی که از سال 72 تا امروز باید حداقل در هر دوره‌ای یک اثر خوب داشته باشیم که بتوانیم به آن بنازیم یعنی 15 اثر شاخص و قابل طرح در 15 دوره؛ اما اینطور نیست چون جشنواره‌ها افتاده دست آدم‌هایی که بیشتر دلال و کاسب هستند و در کنار جشنواره مقاصد اقتصادی را دنبال می‌کنند. از بزرگترین ضعف‌های جشنواره مقاومت این بود که دبیرهایی که مسئولیت می‌پذیرفتند خودشان آدم‌های خلاقی نبودند؛ عده‌ای را دور خودشان جمع می‌کردند و طبق برنامه‌ای تکراری جشنواره‌ای تکراری برگزار می‌کردند و تمام. برای همین است که وقتی به گذشته تا امروز نگاه می‌کنیم می‌بینیم در همین جشنواره مقاومت که جشنواره‌ای ارزشی هم هست آثار سیاه و مساله‌دار تولید می‌شود. خیلی هم دقت نمی‌شود چون کسی نمی‌آید کارها را ببیند.

جشنواره‌ها افتاده دست آدم‌هایی که بیشتر دلال و کاسب هستند

انجمن تئاتر دفاع مقدس برگزارکننده و مجری جشنواره مقاومت است. شما شش سال مدیرعامل این انجمن بودید چرا در دوره مدیریتی خودتان نتوانستید تغییری در این مشکلاتی که می‌گویید ایجاد کنید؟

در این شش سال و بعد از جشنواره سیزدهم همه سعی‌مان را بر این متمرکز کردیم که تغییراتی در شکل اجرایی و قالب جشنواره ایجاد کنیم. با هماهنگی مدیرعامل بنیاد روایت به این نتیجه رسیدیم که به جای برگزاری جشنواره تمرکز را بگذاریم روی تولید اثر و اجرای عمومی. اعتقادی به برگزاری جشنواره نداشتیم چون ساختاری که در کشور ما به عنوان جشنواره تعریف شده ساختارخوبی نیست. خیلی سطحی و پیش پا افتاده و گذراست. قابلیت‌های یک جشنواره معتبر را ندارد بنابراین فراخوانی اعلام کردیم تا گروه‌های فعال اثرشان را در همان شهر و استان خودشان تولید و بعد از بازبینی هر اثر همان جا 15 تا 20 اجرا برود و پس از داوری یک روز اختتامیه در نظر گرفته شود تا تجلیلی از زحمات هنرمندان باشد و جنبه مسابقه‌ای بودنش هم حفظ شود. این تجربه را در سال 93 به دست آوردیم و 35 اثر را شروع کردیم در کشور. استارت خوبی زده شد. از ابتدای 94 این حرکت قرار بود ادامه بیابد. اما افرادی که آمدند و جشنواره مقاومت را رهبری و هدایت کردند این سیستم را بهم زدند.

شما دو نقد مهم به جشنواره مقاومت وارد کردید که هر دو در دوره مدیریت شش ساله شما هم بودند.

بله متاسفانه ما هرچه تلاش کردیم افراد صاحب نام و متفکر را بیاوریم در کار باز هم این موقعیت پیدا نشد و درست زمانی که داشتیم به یک نتیجه خوبی می‌رسیدیم و جواب می‌گرفتیم آقای پارسائی از راه رسید و جشنواره را برد به شکلی که می‌خواستند و عادت داشتتند. این قضیه باعث شد روندی را که ما تعریف کرده بودیم بهم بریزد و طرح از کار بیفتد.

ریشه ولنگاری فرهنگی در نهادهاست

پس یعنی بعضی‌ها آنقدر قدرتمند هستند که می‌توانند برنامه‌های مدیریتی نهادهای فرهنگی را بهم بریزند؟ مگر این قدرت از کجا می‌آید؟

بعضی از مدیران تصمیم‌گیر در این زمینه جسارت و شهامت ندارند که آدم‌های جدید را وارد میدان کنند. از طرفی دیگر بعضی‌ها خیلی لابی و نفوذ دارند؛ رفیق‌بازی و رابطه‌بازی بلای خانمان‌سوز جشنواره‌های تئاتر شده است. الان جشنواره‌ها انحصاری است. یعنی انگار قرار است جشنواره‌ای را که استارت زدند سندش را به نام آقای فلانی بزنند. ایشان باید 10 دوره دبیر باشد تا راضی شود. بارها به این موضوع واکنش نشان داده‌ایم. گفته‌ام خود ما رزومه آقای فلانی را بالا بردیم؛ هرجا رفته گفته من چندین دوره دبیر جشنواره بوده‌ام. سودش فقط در جیب او رفته. منافع اقتصادی و موقعیت اجتماعی در جیب آن دبیر می‌رود و تهش برای فرهنگ و هنر چیزی نمی‌ماند. این انتقادی است که به خودمان می‌کنیم. اینکه حضرت آقا از ولنگاری فرهنگی گفتند، مگر این ولنگاری فرهنگی کجاست؟ عمده‌اش در همین مراکز و نهادهایی است که پول و امکانات دارند اما نمی‌دانند باید چطور خرجش کنند. نمی‌دانند به دست چه کسی بدهند تا هزینه کند. افرادی که می‌آورند آن نتیجه‌ای که باید را حاصل نمی‌کند.

اینکه حضرت آقا از ولنگاری فرهنگی گفتند، مگر این ولنگاری فرهنگی کجاست؟ عمده‌اش در همین مراکز و نهادهایی است که پول و امکانات دارند اما نمی‌دانند باید چطور خرجش کنند

بودجه یک ملییارد تومانی جشنواره مقاومت

بودجه آخرین دوره جشنواره تئاتر مقاومت چقدر بود؟

یک میلیارد تومن. البته این فقط بودجه ریالی است. هزینه نیروهای انسانی و امکانات را هم که نمی‌توان محاسبه کرد. با کمتر از این اصلا نمی‌شود جشنواره برگزار کرد. ما هم براساس همین فکر برنامه‌ریزی کردیم که اگر این یک میلیارد را تقسیم به گروه‌های نمایشی سراسر کشور کنیم چه تحولی ایجاد می‌شود. چقدر انگیزه رشد در گروه‌ها اتفاق می‌افتاد. همین یک میلیاردی که برای جشنواره درنظر گرفته می‌شود بخش عمده آن خرج ستاد و دبیرخانه می‌شود. نوع برنامه‌ریزی برای جشنواره‌ها از ابتدا تا امروز این کاستی را داشته که نگاه به چشم‌انداز روشنی برای صرف هزینه‌ها نبوده است. افرادی هستند که کارشان این است که در طول سال جشنواره برگزار می‌کنند و اصلا درآمد امسالشان را بر همین اساس می‌چینند. این اطمینان را هم دارند که مدیری آنجا هست که اگر پروژه کلانی باشد به او خواهند داد. خیلی از هنرمندان که می‌توانند نقش بهتری ایفا اصلا دیده نمی‌شوند.

تغییر دولت‌ها که نمونه بیرونی تغییر نگاه سیاسی است تغییری در این وضعیت ایجاد نمی‌کند؟

به هیچ وجه. من آدمی را در تئاتر سراغ دارم که در دوره اصلاحات حضور داشت، در دوره احمدی‌نژاد هم حضور داشته الان هم هست. در هر دوره‌ای هم همه او را حلوا حلوا می‌کنند و به او امکانات می‌دهند. این چه دیدگاهی می‌تواند داشته باشد؟ اینجور افراد اصلا مسائل سیاسی برایشان مطرح نیست؛ با هر دیدگاهی کار می‌کنند چون دنبال منافع اقتصادی خودشان هستند. جریانات سیاسی برایشان خیلی مهم نیست.

مدیران تئاتری ترسو شده‌اند

اما یک جریان سیاسی خاص می‌تواند امکانی ایجاد کند تا افرادی لابی خاص خود را پیدا کنند.

جریان بیرونی که به صورت انحصار دارد در تئاتر نقش ایفا می‌کند و میلیاردی درآمد دارد به هیچ جناحی وابسته نیست؛ و هر جناجی سر کار می‌آید می‌گوید با شماییم. اما مدیران ما متوجه این جریان نشده‌اند. این جریان مافیایی که نقش مهمی هم در تئاتر دارد حقوق دیگران را ضایع می‌کند. چرا مدیران ما متوجه این موضوع نشده‌اند؟ مدیری که جدید می‌آید هم بخواهد کار تئاتر کند باز سراغ این‌ها می‌رود چون می‌ترسد. می‌داند این آدم چهارتا پرچم می‌دهد دست عده‌ای و می‌گوید بچرخید. چهار تا پرچم دست کسی دادن که ترسی ندارد. این تئاتر نیست، تئاتر قصه و روایت دارد و به مسائل مهم می‌پردازد. اما آن مدیر ترسو می‌ترسد. با خودش فکر می کند کسی که تئاتری بی‌مساله کار می‌کند من را زمین نمی‌زند پس اشکالی ندارد بگذار با همان پرچم‌ها بچرخد. سراغ فرهیخته‌ها نمی‌رود. از اینکه به افکار نو و خلاقیت بها دهند واهمه دارند. همین می‌شود که این چهره‌های ثابت در همه دوره‌ها چند حرکت انجام می‌دهند و چند صد میلیون می‌گیرند.

تئاتر مقاومت زیرساخت فکری ندارد

وقتی اسم دفاع مقدس و انقلاب می‌آید به نظر می‌رسد چون سفارشی است پس در هر مدیومی که کار می‌شود اغلب باید به دم دستی‌ترین نگاه که تقدس بخشی و حماسی کردن بیش از اندازه دفاع مقدس است وصل شد... چرا این نگاه هست؟ قالب‌هایی هست که باید رعایت شود؟

تئاتر دفاع مقدس بنا به ضرورت در قالب جشنواره دفاع مقدس توسط بنیاد حفظ آثار برنامه‌ریزی شد چون می‌خواستند در این حوزه کار فرهنگی کنند. هرکس بنا به سلیقه خودش اثری آورد و جریان تئاتر دفاع مقدس شکل گرفت. یعنی ساختمانی بنا شد بدون اینکه فونداسیون و زیرساختی داشته باشد.

ما می‌خواهیم در تئاتر مقدس راجع به شهادت بنویسیم این شهادت وقتی در قالب تئاتر قرار می‌گیرد می‌شود مرگ و مرگ در تئاتر تراژدی وپایان رنج‌آور و غم انگیز است، درحالی‌که شهادت برای ما نوعی کمال است.

تئاتر مقاومت ما مباحث نظری و کلامی و تئوریک ندارد. معلوم نیست تاروپود این اثر براساس چه طرز فکر و اعتقادی است. یک قالب دارد که آن هم قالب معمول تئاتر است؛ هیچ موازنه و انطباقی بین قالب و محتوا وجود ندارد. مثلا ما می‌خواهیم در تئاتر مقدس راجع به شهادت بنویسیم این شهادت وقتی در قالب تئاتر قرار می‌گیرد می‌شود مرگ و مرگ در تئاتر تراژدی وپایان رنج‌آور و غم انگیز است، درحالی‌که شهادت برای ما نوعی کمال است. بنابراین ما در خصوص اینکه به محتوای مورد نظر خودمان بپردازیم مشکل داریم؛ مثلا شاخصه‌های محتوایی ما در دفاع مقدس چیست؟ آنها را باید تعریف کنیم، اساتید و نخبگان ما بگویند این جنگ هشت ساله یکسری شاخصه مثل میل به مبارزه دارد و خانواده‌ها عشق به روح معنویت و ایثارگری پیدا کردند و غیره. یعنی روح ملت را آنالیز نکردند که در دوره جنگ به باوری و کمالی رسیدند که این شاخصه‌ها را دارد و باید در قالب نمایشی بیاوریم. انطباق این مباحث در آن قالب مرسوم تئاتر سخت است چون این قالب از اروپا آمده اما ما حرف دیگری می‌خواهیم بزنیم. ما می‌خواهیم بگوییم شهادت کمال است اما در تئاتر مرگ سرانجام نافرجام است. اساتید دانشگاهی و حوزه‌های علمیه و شورای عالی انقلاب فرهنگی ما اصلا به مباحث نظری نپرداختند بنابراین تئاتر دفاع مقدس اصلا زیرساختی ندارد. پس چه سفارش دهیم یا ندهیم آثاری که تولید می‌شود یا در جهت نقد دفاع مقدس و اشخاص آن و شهدا و جانبازان است یا آنقدر ضعیف است که اصلا کارایی ندارد. یعنی حرفه‌ای‌های ما اگر می‌نویسند چون برداشت‌شان از تئاتر قالب دارد و براساس یک متد می‌نویسند هرجور بنویسند مورد توجه خاص سازمان‌های ارزشی نخواهد بود. ایراد اساسی در تئاتر دفاع مقدس و مقاومت وجود دارد و آن نداشتن زیرساخت‌های مبانی فکری است. ما از سال 92 تا 93 روی این فکر و برنامه‌ریزی کردیم و از اواخر 93 به طرح دکترین تئاتر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رسیدیم و در 94 به آن پرداختیم و جلساتی تشکیل دادیم و 10 کارگروه تعریف کردیم که هشت تای آن تشکیل شد. چون می‌خواستیم نگاه نخبه‌ها را استخراج کنیم و در فاز دیگری به مباحث نظری و تئوریک برسیم. حرکت شروع شده اما ضعف اساسی تئاتر مقاومت که تا الان جواب نداده و دارای نارسایی است؛ این‌هاست.

به‌نظر می‌رسد آنچه اغلب در آثار تولیدی دفاع مقدس نادیده گرفته می‌شود ابعاد زندگی اجتماعی بعد از جنگ است، هرچه تولید می‌شود بازتولید و بازنمایش است که آن هم کلیشه است و حرف تازه ندارد. حتی تاریخ‌نگاری هم نیست. درحالی‌که که نسل جوان مخاطب تئاتر ما عمدتا متولد سال‌های بعد جنگ اما متاثر از آن در همه ابعاد است.

تکراری است چون مطالعه چندانی وجود ندارد و تحقیق خیلی کم است. نمایشنامه‌نویس در مورد دفاع مقدس باید پژوهشگر باشد و سطح مطالعاتش باید بالا باشد تا اشراف خوبی داشته باشد. چون بعضی از گروه‌ها آمده‌اند تا جشنواره‌ای برگزار کنند و بپرند به آن فرصت؛ پس انگیزه‌ای برای مطالعه ندارند. همه از روی هم تقلید می‌کنند. اثری را تولید که آن مدیر راضی باشد. بیشتر مساله حضور است که کاری تولید کنند و بودجه‌ای بگیرند. نمایشنامه‌نویس خلاق و دلسوز که بتواند در حوزه دفاع مقدس اثری تولید کند؛ نداریم.

تئاتر هیئتی جلو می‌رود

خب این برنمی‌گردد به همان خواست سیستم که این را می‌خواهد؟

بله. نگاهشان به نگاه مدیر است که چه می‌خواهد. مدیران تئاتر ما باید باید نگاهشان را عوض کرده و دید خلاقانه به موضوع داشته باشند. برنامه درازمدت باید باشد. تئاتر چشم‌انداز ندارد. به صورت هیئتی جلو می‌رویم. همه با هم حرکت می‌کنیم. یک تئاتری نمی‌داند در 5 سال آینده قرار است تئاترمان به کجا برسد و برایش برنامه‌ریزی هم نمی‌کند.  اگر بداند قرار است به قله‌ای برسد خودش را می‌رساند.

بودجه تئاتر دفاع مقدس را بسیج می‌دهد

بودجه سالانه انجمن تئاتر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس چقدر است؟

یک میلیارد تومان. البته متغیر است و طبق برنامه بودجه داده می شود. بودجه‌هایی که در این سطح داده می‌شود کفاف اقدامات و برنامه‌ها را نمی‌دهد. الان بودجه انجمن تئاتر را بسیج می‌دهد. در حالی که بسیج اصلا متولی تئاتر نیست. در حالی که در گذشته درصدی از بودجه دولت برای تئاتر دفاع مقدس در نظر گرفته می‌شد. دیگر نهادها هم باید کمک کنند. همانطور که در جنگ همه مشارکت داشتند در مباحث فرهنگی هم همه ارگان‌ها باید کمک کنند اما تئاتر دفاع مقدس مهجور واقع شده و ما تنها هستیم.

متقابلا انتظاراتی هم دارند؟

قطعا دارند. بسیج به دنبال تقویت بنیه دفاعی ملت است. در همین راستا توقع دارد اثری تولید کنیم که به آن قاعده کمک کند. ما باید روحیه سلحشوری را در مردم تقویت کنیم و ناهنجاری‌های جامعه را نقد کنیم و به اتفاقات دنیا بپردازیم. دورتا دور ما آتش جنگ است و تئاتر به این نمی‌پردازد انگار وظیفه خودش نمی‌داند هنوز هملت کار می‌کند در حالی که این همه فجایع ناگوار داریم و هنرمند ما رغبت نشان نمی‌دهد اما بخش عمده این کم کاری‌ها برمی‌گردد به مدیریت‌ها. گروه نمایشی با 5 میلیون و 10 میلیون نمی‌تواند کار فاخر تولید کند. به اندازه اعتباری که می‌گذاریم باید انتظار استقبال داشته باشیم. ما فقط یک حامی داریم آن هم بسیج است. اگر نهادهای دیگر مثل حوزه هنری بنیاد شهید و جانبازان و ارتش و سازمان تبلیغات و مرکز هنرهای نمایشی بیایند و سازمانی تشکیل شود که تئاتر مقاومت را تقویت کند دیگر مشکل بودجه نخواهیم داشت. هر نهادی می‌خواهد خودش اثری تولید کند و بیلان کاری‌اش را بالا ببرد. اکثر مدیران ما افراد خودخواهی هستند که می‌خواهند خودشان کار کنند. کار مشترک را دوست ندارند چون بودجه اندکی به اندازه آن کار دارند و خروجی اغلب ضعیف است.

کد خبر : ۴۰۰۷۹۴