خبرگزاری کار ایران

داریوش مهرجویی به نمایشگاه کتاب می‌رود

داریوش مهرجویی نویسنده و کارگردان با سابقه سینما؛ یکشنبه (۱۹ اردیبهشت) ساعت ۱۶: ۳۰ با کتاب تازه‌اش «آن رسید لعنتی» در غرفه نشر به نگار حضور می‌یابد.

به گزارش ایلنا؛ تازه‌ترین رمان داریوش مهرجویی با عنوان «آن رسید لعنتی» در نمایشگاه کتاب عرضه شده است.

این رمان زندگی بهزاد جاوید، فیلم‌بردار، کار‌گردان و تهیه‌کنندهٔ پنجاه‌و‌چند ساله است که با صحنۀ سکته او براثر شنیدن اینکه بعد از چهارسال هنوز صدا و سیما پول او را نمی‌تواند بدهد کتاب شروع می‌شود. او چند سال قبل سریالی می‌سازد که بسیار از او تقدیر می‌کنند و قرار می‌شود هزینۀ ساخت سریال را به او بدهند و او از خوشحالی این خبر سور و سات فراوانی به‌راه می‌اندازد و خانه عوض می‌کند و.... زیر بار قرض می‌رود. اما با گذشت زمان متوجه می‌شود که از پول خبری نیست و باید برای رسیدن به پولش از هفت خان رستم رد شود. رمان شرح پروسه‌ای بی‌سرانجامی است که بهزاد جاوید می‌گذراند، دویدن‌های او از بخشی به بخش دیگر از واحدی به واحد دیگر تا پیگیر طلبش باشد و کارش را نهایی کند، از واحدی در صدا و سیما به استودیوی از استودیوی به بخش آرشیوی از.... در این پروسه زندگی شخصی‌اش هم دچار تغییر می‌شود. کار تا جای پیش می‌رود و برای ادامه کار احتیاج به رسید عکس‌هایی دارند، اما این رسید گم می‌شود و بعد از سه سال کسی از همکاران زنگ می‌زند و می‌گوید رسید پیدا شده و باز آن‌ها به جشن و شادی مشغول می‌شوند اما درست روز فردای این جشن است که آن تلفن می‌شود و بهزاد جاوید سکته می‌کند و راهی بیمارستان می‌شود.

آن رسید لعنتی؛ داستان بلندی است دربارۀ سردرگمی و کلاف باز نشدنی مشکلات انسان‌ها در زندگی شهری؛ حتی می‌توان گفت نقدی است بر بروکراسی و زندگی مدرن. با آنکه شهری که داستان در آن می‌گذرد تهران است، اما اتفاقات داستان در هر شهر بزرگی می‌تواند بیفتد. در لابه‌لای داستان با انسان‌های مختلفی برخورد می‌کنیم که همه غرق در مشکلات خود هستند. همه می‌خواهند به هم کمک کنند اما هیچ یک توان حل مشکلات خود را هم ندارد.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم: «وقتی آن روز چهارشنبه بعدازظهر دستیارش تلفن زد و گفت که خبر بدی دارد، چون رئیس سازمان و در نتیجه بیشتر رؤسای شبکه عوض شده‌اند و از این رو باید همهٔ فرم‌ها نیز عوض شود همه از نو توسط دست‌اندکار‌ها پر شود و دوباره به امضاء تک تک رؤسا و مدیران شبکه‌ها برسد که بعضی از آن‌ها جدیدند... و نیز هیئت امنای ارزش‌گذاری که حدود چهارسال پیش پروندهٔ ختم فیلم شما را امضاء کرده‌اند، عوض شده‌اند و برخی از آن‌ها اخراج شده‌اند و برخی نیز مایهٔ حسد و کینهٔ برخی دیگر قرار گرفته‌اند و دلخور شده‌اند که چرا از آن‌ها دعوت نکرده‌اند که سر میز ارزش‌گذاری حضور داشته باشند و خلاصه چه و چه... و این یعنی یک سال یا دو سال دیگر معطلی و کلی خسارت جدید...‌‌ همان جا و‌‌ همان لحظه بود که بهزاد جاوید، فیلم بردار، کار گردان و تهیه‌کنندهٔ پنجاه و چند ساله نمایش‌های رادیویی و تلویزیونی، بعد از یک دوران تلخ و محنت بار عصبیت و ناراحتی روانی تا حد جنون جهت دریافت طلبش، که نزدیک به چهارسال طول کشیده و زندگی او را به هم ریخته بود، این بار واقعاً درهم شکست و کاملاً فرو ریخت...»

 «آه این‌قدر حالم بد است که هیچ حوصلهٔ نوشتن این مزخرفات را ندارم... من دارم چه می‌نویسم؟ که پول و طلب مرا تلویزیون نمی‌دهد و همه‌اش کاغذ بازی و قرطاس بازی است؟ و هی کش می‌دهند و آدم‌ها وظیفه ن‌شناس و غیر مسئولند؟... مگر من نباید چیز بهتری برای گفتن داشته باشم... خب آنچه را که دارم می‌گویم یا می‌خواهم بگویم که همه می‌دانند... که‌‌ همان عیب و کمبود و خاصیت اولیه ما ملت خل و چل و شلخته است ووو... این‌که بالاخره وقتی به تاریخ مشعشع دو سه هزار ساله‌مان نگاه می‌کنی همین را می‌بینی...»

این کتاب با قیمت ٩٠٠٠ تومان در ۹۸ صفحه توسط نشر به نگار به کتاب فروشی‌ها عرضه شده است. این کتاب را می‌توانید در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران از غرفه نشر به نگار واقع در سال c۱، راهرو ٢، غرفه ٢ با امضای داریوش مهرجویی تهیه کنید. همچنین علاقمندان برای دیدار با داریوش مهرجویی می‌توانند امروز به غرفه این نشر مراجعه کنند.

کد خبر : ۳۶۸۸۰۳