خبرگزاری کار ایران

/بازنشر/

خاطرات منتشر شده‌ی آیت‌الله هاشمی؛ بخش قابل رویت کوه یخ

یادداشت‌ها و خاطرات آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی می‌تواند در سرنوشت سیاسی موافقان و مخالفان اش تاثیر بگذارد.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ اگر نگاهی به دوران بعد از انقلاب و به ویژه شرایط دهه شصت که می‌توان آن را دهه انقلابی‌گری نام نهاد؛ بیندازیم، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی بدون‌شک یکی از تاثیرگذارترین سیاست‌مداران آن دوره است که بازخوانی تاریخ آن ایام به زبان او یکی از نیازهای فعلی سیاستمداران امروز و حتی مفید برای مردم عادی است. شاید از همین رو بوده است که او، محسن (پسر خود) را در دفتر نشر معارف انقلاب مامور انتشار و چاپ کتاب‌های خاطراتش کرده است.

کتاب‌های خاطرات هاشمی، عموما حاوی ناگفته‌هایی از اواخر دوران دفاع مقدس و فرآیند تصویب قطعنامه ۵۹۸ در شورای امنیت و واکنش ایران و اقدامات دبیرکل وقت سازمان ملل، توقف فعالیت‌های حزب جمهوری اسلامی، رشد اختلافات نیروهای داخلی انقلاب، مشکلات فزاینده اقتصادی کشور، اعدام سیدمهدی هاشمی قهدریجانی و مسایل مربوط به بیت آیت الله منتظری، جنگ کشتی‌ها در خلیج فارس و ورود مستقیم ایالات متحده به جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی و اوج آن، غرق کردن کشتی ایران اجر، سخنرانی حضرت آیت الله خامنه‌ای در مجمع عمومی سازمان ملل و بسیاری دیگر از مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند.

خاطرات اصلی هاشمی بعضا تا ۲۰ هزار جلد هم منتشر شده‌اند، کتاب‌های ضمائم مانند سخنرانی‌ها، خطبه‌های نماز جمعه، مصاحبه‌ها، پیام‌ها و نطق‌های پیش از دستور مجلس نیز تا وقتی وزارت ارشاد برای توزیع بین کتابخانه‌های عمومی هزار جلد آن‌ها را خریداری می‌کرد؛ حداکثر 3 هزار جلد منتشر می‌شد اما این کتاب‌ها در حدود ۵۰۰ جلد و کمتر به چاپ می‌رسد.

54.jpg-4d59bbb6-8807-4e18-a3a3-db4dd07c88e0

نگاهی به مجموعه خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

هاشمی رفسنجانی آنطور که خودش نوشته؛ از اول فروردین سال 60؛ هر روز در یک صفحه از سررسید همان سال یادداشت هایی درباره کارهای شخصی و حوادث مهم داخلی و خارجی نوشته است. نخستین کتاب از مجموعه خاطرات او  نیز در اواسط دهه هفتاد (تقریبا مقارن با روی کار آمدن دولت اصلاحات) در روزنامه همشهری به صورت پاورقی منتشر شد و بعد از آن به فاصله دو سال یک بار یک جلد از این خاطرات عرضه عمومی شد. یکی از این مجلدات به صورت روزانه در روزنامه جام جم نیز به صورت پاورقی انتشار یافت.

از هاشمی رفسنجانی تعداد زیادی کتاب خاطره‌ از دوران حیات سیاسی‌اش در مناصب مختلف نظام بر جای مانده است. به گونه‌ای که برای هر سال از خاطرات زندگی آیت الله تا سال ۱۳۷۰ یک کتاب با عنوان کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی تالیف شده است.

از این کتاب‌ها یک جلد با عنوان «دوران مبارزه» مربوط به قبل از انقلاب است و باقی آن‌ها، روزهای بعد از انقلاب سال 57 را روایت می‌کنند. «انقلاب و پیروزی» خاطرات سال‌های 1357 و 1358، «انقلاب در بحران» خاطرات سال 1359، «عبور از بحران» خاطرات سال 1360، «پس از بحران» خاطرات سال 1361، «آرامش و چالش» خاطرات سال 1362، «به سوی سرنوشت»خاطرات سال 1363، «امید و دلواپسی» خاطرات سال 1364، «امید و دلواپسی» خاطرات 1365، «دفاع و سیاست» خاطرات 1366، «اعتدال و پیروزی» خاطرات 1369 و «سازندگی و شکوفایی» کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷0 عناوین برخی کتاب‌هایی است که تاکنون از هاشمی رفسنجانی به چاپ رسیده است.

از میان این کتاب‌ها، کتاب‌های مربوط به سال‌های 57، 58 و 59 بعدها نوشته شد، اما خاطرات سال‌های 60 به بعد به صورت روزنوشت و در زمان حضور هاشمی در بطن ماجراهای آن سال‌ها نوشته شده است. جنجالی‌ترین کتاب‌های این شخصیت سیاسی هم خاطرات دهه شصت اوست. دهه شصتی که هم اکنون بسیاری سعی بر شبیه‌سازی آن با مسائل و حوادث جاری دارند.

هاشمی رفسنجانی؛ چرا خاطره‌نویسی؟

برای بررسی رویکرد خاطره‌نویسی هاشمی‌رفسنجانی باید سوابق مبارزاتی او را مرور کرد. هاشمی؛ روحانی جوانی بود که در سال ۴۳ کتاب «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» و در سال ۴۶ کتاب «امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار» را نوشت. اوایل پیروزی انقلاب هم او احساس کرد در ثبت موارد مهم نظم خوبی وجود ندارد چنانکه مذاکرات جلسات مهم ضبط و ثبت نمی‌شد. البته در آن زمان بعضی اعتقاد داشتند شاید انقلاب عمر طولانی نداشته باشد و شکست بخورد و همه دستگیر شوند، بعضی‌ها می‌گفتند در جلسات مستندسازی نکنید، چون اطمینان نداشتند که انقلاب پا بگیرد.

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در بیان مهم‌ترین علت خاطره‌نویسی خود می‌گوید: با وجود مسئولیت‌ها و اشتغالات فراوانی که داشتم اما چون می‌دانستم جریانات و افرادی که با متن انقلاب هماهنگ نبودند، از دید خود به تدوین تاریخ انقلاب می‌پردازند، با اهتمام فراوانی خاطرات را ثبت و ضبط کردم. قبل از انقلاب و حتی در زمان اوج مبارزات که در زندان و یا به خاطر شرایط سیاسی متواری بودم، براساس موضوعاتی که برای جامعه احساس نیاز می‌کردم، می‌نوشتم. بعد از پیروزی انقلاب به خاطر مسئولیت‌های فراوانی که داشتم، نمی‌توانستم روی موضوعی خاص متمرکز شوم، اما جریانات و افرادی که نتوانستند با متن انقلاب هماهنگ شوند، از دید خود به تدوین تاریخ انقلاب پرداختند. ما هم بنیاد تدوین تاریخ را تأسیس کردیم تا به این کار مهم بپردازد. خودم مصاحبه‌هایی درباره گذشته تاریخ انقلاب با مسئولان این بنیاد نمودم که آن مصاحبه‌ها در دو جلد با اسناد منتشر شد. می‌دانم که انتشار خاطراتی این چنین در زمان حیات خود صاحب اثر و حیات بسیاری از افراد و خانواده‌های مذکور در کتاب خالی از مشکل و آثار منفی هم نیست. ولی فکر می‌کنم که نتایج مثبت و سازنده آن خیلی بیشتر باشد.

654547878

غلامعلی رجایی (مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام) هم تاکید دارد: خاطره‌نویسی‌ و دست به قلم بودن هاشمی رفسنجانی از بعد انقلاب شروع نشده، بلکه از دهه‌ی 40 به بعد با تالیف کتاب‌هایی درباره‌ی امیرکبیر و مسئله‌ی فلسطین او رویکرد خود به تاریخ را نشان داده است.

از دید رجایی؛ کمتر روحانی بوده که وارد سیاست شود و همزمان دست‌به‌قلم هم باشد آن هم نه در حوزه‌های علمی و فقهی که حرفه‌ی اصلی روحانیون است، بلکه در بخش تاریخ.

مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام  همچنین توجه به تاریخ و خاطره‌نویسی از سوی هاشمی را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پررنگ‌تر دانست و اضافه کرد: هاشمی‌ رفسنجانی از ابتدای انقلاب اسلامی تقریبا در صدر مسئولیت‌های سیاسی بوده و جز رهبری نظام و ریاست قوه‌ی قضاییه تقریبا مدیریت دیگر حوزه‌های مهم را تجربه کرده است. او به نوعی هم شاهد و ناظر رخدادهای مهم بوده و هم به تعبیری کنش‌گر و عامل اتفاقات، پس طبیعی است که به فکر خاطره‌نویسی بیفتد و تصیم بگیرد اقدامات، کنش‌ها و ملاقات‌های مهم را به صورت خاطرات روزانه ثبت کند.

محسن بهشتی سرشت (مدیر گروه تاریخ انقلاب اسلامی پژوهشکده امام خمینی و عضو هیات علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین) نیز خاطره‌نویسی را مربوط به شخصیت‌های بزرگ و تاریخ‌ساز می‌داند و می‌گوید: مهمترین خاطره‌نوشت‌هایی که از اعتبار بالایی هم برخوردار هستند مربوط به این دست از رجال است. هاشمی رفسنجانی از شخصیت‌های پایه‌ای نظام هستند هم در مرحله‌ی انقلاب و هم در مرحله‌ی تاسیس نظام سیاسی نقشی پررنگ و موثر داشته و می‌توانیم بگوییم همواره یکی از دستیاران و معاونان ارشد نظام بوده است. به همین جهت آنچه که ایشان نقل می‌کند و می‌نویسد بسیار حائز اهمیت است، هم برای پژوهشگران داخلی و هم خارجی‌ها. خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی بر حسب همین قاعده اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در خاطره‌نوسی‌های سیاسی معاصر دارد. حتی زمانی که ایشان امام جمعه تهران هم بودند عموم نظام‌های سیاسی دنیا خطبه‌هایشان را صورت ویژه‌ای مورد توجه قرار می‌دادند و منعکس می‌کردند.

این مورخ اضافه می‌کند: خاطرات سیاسی هاشمی رفشنجانی از یک جنبه‌ی دیگر هم قابل تامل است و آن هم اینکه از دست خاطراتی هستند که شخص روزانه و در طول حیات و زمانی که در راس کار قرار دارد؛ نوشته شده‌اند. بسیاری از خاطره‌نویسی‌های رجال عموما بعد از سال‌ها و در زمانی که فرصت مغتنمی پیدا می‌شود تازه نگارش شان شروع می‌شود. از لحاظ اعتبارسنجی نیز آن دست خاطراتی که روزانه‌ نگاشته می‌شود اهمیت بیشتری دارند. حتی اگر سال‌ها پس از نگارش برای چاپ آماده شوند، چراکه دیگر مشکل فراموشی و بی‌دقتی در بیان زمان وقایع در اینگونه خاطره‌نویسی‌ها وجود ندارد. هاشمی رفسنجانی هم تا جایی که اطلاع دارم از معدود روحانیون و سیاستمداران ایرانی است که خاطرات خود را به صورت روزانه ثبت کرده است. این خاطرات در حوزه‌های مختلف سیاسی، جنگ، گروهک‌ها و ... هستند که از خواندن آن‌ها نکات جالبی به دست می‌آید.

هرچه هست، خاطرات هاشمی از حیث اینکه وی یکی از یاران نزدیک امام خمینی رحمت الله علیه و یکی از باسابقه‌ترین سیاسیون ایران از پیش از پیروزی انقلاب تاکنون بوده بسیار حائز اهمیت است.

همه‌گیر بودن ثبت خاطرات در خانواده هاشمی

همانطور که ارتباط خانواده هاشمی با این سیاستمدار را نمی‌توان تنها در روابط خانوادگی آن‌ها خلاصه کرد، در سیر انتشار کتاب‌های خاطرات هاشمی هم خانواده وی نقش خاص خود را داشته‌اند. از سویی هر جلد از خاطرات هاشمی به اهتمام یکی از اعضای خانواده او آماده می‌شود. در این زمینه مهدی، محسن، فاطمه، یاسر، عماد هاشمی و علیرضا، علی و حسن لاهوتی مسئولیت یکی از مجلدات را برعهده داشته‌اند. همسر وی، عفت مرعشی هم قبل از انتشار یک بار خاطرات را می‌خواند و در آخر مدیریت انتشارات کتاب‌های هاشمی با محسن هاشمی است. البته بنابر گفته خانواده هاشمی، در انتشار خاطرات تغییری صورت نمی‌گیرد و تنها نکاتی حذف می‌شوند که جنبه سری داشته باشد یا به آبروی افراد مربوط باشد. تغییرات دیگر هم صرفا ویرایشی و لفظی است.

مهدی هاشمی، زمانی در مصاحبه با نشریه شهروند امروز در خصوص ماجرای خاطره‌نویسی هاشمی گفته: هرکس که سرش خلوت‌تر باشد، عهده‌دار کار یک جلد می‌شود. در درجه اول می‌خواهیم که تمام فامیل درگیر این کار شوند تا بچه‌های فامیل، خاطرات حاج آقا را بخوانند. خود خانواده حاج آقا باید بدانند که خاطرات حاج آقا چه بوده است. یکسری مسائل توی خاطرات هست که به آبروی افراد ربط دارد و بنابراین باید بازبینی توسط افرادی صورت بگیرد که محرم باشند. فقط به خانواده می‌توان اطمینان صددرصد داشت و بنابراین اگر نکته‌ای در خاطرات حاج آقا باشد که سری و نظامی است یا به آبروی افراد مربوط می‌شود، بهتر است که از چشم افراد خانواده بگذرد تا افراد بیرونی.

بنا به گفته‌های فرزندان هاشمی، در در خانواده هاشمی تنها اکبر هاشمی نیست که هر روزخاطره خویش را می‌نویسد بلکه همسر آیت‌الله نیز خاطرات روزانه خود را ثبت می‌کند. خاطرات او بیشتر خانوادگی است.  

همچنین محسن و مهدی هاشمی هم مرتب می‌نویسند. البته گویا نوشتن‌های این عضو خانواده‌ی هاشمی موردی و بر حسب اهمیت اتفاقات است.

خاطراتی که جنجالی می‌شود/ گستره‌ی منتقدان؛ از بنی‌صدر تا حسین شریعتمداری

تالیف و انتشار تعداد زیادی کتاب از خاطرات و دست نوشته‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به دلیل حضور باسابقه و موثر وی در مناصب حساس و بزنگاه‌های تاثیرگذار انقلاب امری غیرعادی و غیرمنتظره نیست. اما انتشار خاطرات هاشمی رفسنجانی همه‌گاه با واکنش‌های مختلفی روبرو شده و می‌شود و نقد و شرح‌های فراوانی بر آن نگاشته شده است.

اساسا سیاستمدار هر چقدر در قدرت تاثیرگذار‌تر باشد، جنجال و حواشی بیشتر دور او را فرامی‌گیرد. این حواشی البته منحصر به دوران قدرت سیاسیون نیست و یادآوری و خاطرات هاشمی هم همیشه حواشی خاص خود را داشته است. شاید برای دوری جستن از بخشی از این حواشی بود که در ابتدای انتشار این سری از کتاب‌های هاشمی، خاطرات سال ۶۰ و ۶۱ قبل از چاپ به رهبری ارائه شده است تا ایشان هم بخوانند و در جریان باشند. به هر حال از جنجال‌های حواشی انتشار کتاب‌های هاشمی به شایعه توقیف کتاب خاطرات سال ۶۳ می‌توان اشاره کرد.

انتقاد از خاطرات هاشمی رفسنجانی منحصر به این روزها نیست و تقریبا با انتشار نخستین روزنوشت‌های او در سال ۱۳۷۸ در روزنامه همشهری آغاز شد.

نخستین واکنش را ابوالحسن بنی‌صدر، نخستین رئیس جمهور ایران نشان داد که چند ماه ابتدایی این سال را در کسوت ریاست جمهوری گذرانده بود. بنی‌صدر نقدی تفصیلی بر خاطرات سال ۶۰ آقای هاشمی رفسنجانی (به خصوص سه ماه اول) نوشت. بحث آقای بنی‌صدر بیشتر بر اثبات وجود توطئه‌ای برای برکناری او از سمت ریاست جمهوری استوار بود تا تصدیق یا تکذیب گفته‌های هاشمی رفسنجانی.

به جز منتقدان سنتی هاشمی، برخی از چهره‌های سیاسی یا نظامی هم به این خاطرات واکنش نشان دادند که از جمله آنها می‌توان به واکنش محسن رضایی در مورد انتشار نامه او در پایان مجلد خاطرات سال ۱۳۶۷ اشاره کرد که در همان زمان گفته شد این سند محرمانه بوده و نباید منتشر می‌شد.

در سال‌های اخیر  هم حسین شریعتمداری بیشترین انتقادها را به خاطرات هاشمی رفسنجانی وارد کرده است.  عباس سلیمی نمین نیز دیگر منتقد جدی خاطرات هاشمی رفسنجانی است که رویکردی عمیق‌تر به بیان خاطرات دارد. به زعم سلیمی نمین، هاشمی رفسنجانی "در قبل از انقلاب و حتی تا سال ۶۱ بیشتر تبیین‌کننده رخدادها‌ست. اما از سال ۶۱ به بعد ایشان علاوه بر تشریح برای تبیین عملکرد خودشان هم تلاش می‌کنند." او معتقد است که هاشمی رفسنجانی قطعاً قصد تحریف تاریخ را ندارد، بلکه قصد اثبات صحت نظرات خود را دارد و به همین دلیل در خاطرات خود به دنبال این است که بگوید این نظر در سال فلان مورد تأیید همگان بوده است. در حالی که فقط نظر خودشان بوده نه دیگران.

همچنین سال ۸۶ در برخی محافل خبری شایعه شد، کتاب توسط وزارت ارشاد توقیف و جمع‌آوری شده است. علت توقیف این کتاب نقل قول هاشمی رفسنجانی در صفحه ۱۷۳ و در نقل خاطرات خود از روز پنج شنبه ۱۴تیرماه ۱۳۶۳ ذکر شده بود که می‌نویسد: «... نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را می‌داد. گفتم به‌طور اصولی تصمیم گرفته‌ایم، امام هم موافقت کرده‌اند ولی منتظر فرصت هستیم.» البته این شایعه با تکذیبیه سریع وزارت ارشاد رو به رو شد.

یکی دیگر از حاشیه‌های بحث‌برانگیز خاطرات سال۶۳ هاشمی مربوط می‌شود به موضوع «خسته شدن امام خمینی از رهبری». مهدی هاشمی در این خصوص گفته است: کسی نمی‌تواند جلوی کسی را بگیرد تا خاطرات شخصی‌اش را نگوید. این حق طبیعی هر فردی است.

6-40

بهشتی‌سرشت نیز حساسیت‌ها و برخوردهای بعضا منتقدانه‌ی گروه‌های راست و چپ با این خاطره‌نویسی‌ها را ناشی از استقلال شخصی و فکری هاشمی می‌داند و تاکید می‌کند: آقای رفسنجانی شخصیت مستقلی دارند و وابسته به هیچ حزب و جناحی نیستند. این استقلال فکری را اگر در کنار هوش و درایتی که حتی مخالفان داخلی و خارجی او هم تصدیق می‌کنند؛ بگذاریم به شخصیتی می‌رسیم که طبیعتا مورد نقد و حتی دشمنی قرار می‌‌گیرد. گاهی می‌بینیم نیروهای چپ در اوایل و در دودهه‌ی اخیر هم جناح راست هاشمی رفسنجانی را مورد نقد و عتاب قرار داده و می‌دهند.

از سوی دیگر غلامعلی رجایی با اشاره به اینکه تاریخ در ذات خود عرصه‌ای پر چالش است و اساسا تمامی رجال سیاسی حتی پادهاشان هم با تعابیر مختلف خادم و خائن معرفی می‌شوند؛ می‌گوید:  در مورد شخصیتی مثل رضاشاه هم همین‌طور است. عده‌ای می‌گویند خدمات به کشور داشته و مستقل بوده و برخی دیگر معتقدند وابسته و عامل انگلیسی‌هاست. بر همین اساس برخوردهای متفاوت با خاطره‌نویسی هاشمی رفسنجانی چندان عجیب نیست و خوانش‌ها و قرائت‌های مختلفی از تالیفات او وجود داشته و دارد.

مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه می‌کند: اینکه خاطرات شخصیتی مثل هاشمی رفسنجانی نقد شود طبیعی است و می‌تواند مثبت هم باشد. اصلا هر عنصر مکتوبی به غیر از وحی الهی و کلام معصومان قابل انتقاد و نقد است، حتی خود آقای هاشمی هم از نقد اصولی و منطقی استقبال می‌کند. اما این مسئله باید جدایی از انتقام‌جویی و غرض‌ورزی باشد. اینکه هاشمی‌رفسنجانی را به خلاف‌گویی و نادرست‌گویی متهم کنند غرض‌ورزی سیاسی است و نقد علمی نمی‌تواند باشد.

رجایی همچنین برخی مخالفت‌ها را تنها ناشی از این مسئله دانست که هاشمی حقایقی را مطرح می‌کند که با افکار یک جناح خاص همخوانی ندارد یا منافع عده‌ای را به خطر می‌اندازد. چه مطالبی که مربوط به گذشته بود و چه صحبت‌ها یا نوشته‌هایی که مسائل روز را دربر می‌گیرد.

او به عنوان نمونه به خاطره‌ی هاشمی رفسنجانی درمورد رابطه با آمریکا اشاره می‌کند می‌کند و می‌گوید: وقتی هاشمی براساس گفته‌های امام (ره) ارتباط با آمریکا را در صورت توجه به اصولی امکان‌پذیر می‌شمارد؛ عده‌ای مدعی می‌شوند این صحبت‌ها بی‌اساس یا بی‌مبنای حقیقی است. در صورتی که امام ارتباط با هیچ‌ کشوری به غیر از اسرائیل را نادرست و مخالف با اصول جمهوری اسلامی نمی‌دانستند. البته ارتباط با آمریکا هم شرایط و مختصاتی دارد که مطمئنا باید رعایت شود. همین الان هم اگرچه رفتار و گفتار ایده‌آل نیست ولی تغییر مواضع را در بسیاری از موارد می‌توان درک کرد. از وی دیگر ما در منطقه مشترکاتی با آمریکا داریم که می‌توانیم روی آن‌ها تمرکز کنیم و برای بهتر شدن شرایط فعالیت داشته باشیم. در نظر گرفتن چنین نکاتی است که باعث می‌شود هاشمی رفسنجانی در مورد آمریکا از امام خمینی نقل و قول کند.

از منظر این سیاست‌مدار خاطرات دو دسته‌اند: آن‌هایی که روزانه نوشته و ثبت می‌شوند و خاطراتی که محرمانه هستند و تاکید می‌کند خاطراتی که تا امروز از آقای هاشمی منتشر شده مربوط به 24 سال قبل است اما همچنان خودش ترجیح می‌دهد به دلایل مختلف و براساس مصلحت برخی‌ها فعلا عمومی نکند. طبیعتا شخصیت‌هایی در حد هاشمی رفسنجانی یکسری خاطرات محرمانه هم دارند که عموما بعد از چند دهه و وقتی نسل تغییر کرد شاید امکان انتشار پیدا کنند. همه‌ جای دنیا هم همین‌طور است. زمان دقیقی برای انتشار این دسته از خاطرات نمی‌توان مشخص کرد، مگر اینکه حساسیت‌ها از بین رفته باشد. هرچه هست که هاشمی رفسنجانی همچنان هم به صورت روزانه خاطره‌نویسی می‌کند.

حسین دهباشی (مدیر مرکز تاریخ شفاهی و تصویری ایران) هم معتقد است: قبل از اینکه بخواهیم خاطره‌نویسی‌های هاشمی رفسنجانی را از نظر سیاسی بررسی کنیم و ببنیم چرا در مقابل آن‌حساسیت و جود دارد باید در نظر بگیریم که هاشمی رفسنجانی جز معدود افرادی است که دوره طولانی در تاریخ معاصر ایران حضور فعال داشته است.

او با بیان اینکه هاشمی نزدیک به چهل سال در راس امور مختلف جمهوری اسلامی شرکت کرده؛ عنوان می‌کند: شاید از حیث مدت حضور در راس فعالیت‌های سیاسی، هاشمی را بتوان فقط با قوام‌السلطنه مقایسه کرد. گرچه شخصیت‌های دیگری مانند امام خمینی و مقام معظم رهبری نیز در این سال‌ها حضور داشته‌اند، اما حضور متداوم هاشمی رفسنجانی یک رکورد محسوب می‌شود. خود همین رکورد حساسیت برانگیز است. در ثانی ما معمولا سنت خاطره‌نویسی سیاسی در ایران نداریم و از آن مهمتر سنت انتشار خاطره را نداریم، بدین جهت ‌است که شاید تنها مجموعه خاطراتی که به جز خاطرات آقای هاشمی قابل استناد باشد، نوشته‌های اعلم است که بعد از حیات او منتشر شد. همین استثنا بودن‌ها از هر دو جنبه بر تشدید حساسیت‌ها روی خاطره‌نویسی هاشمی رفسنجانی می‌افزاید.

مدیر مرکز تاریخ شفاهی و تصویری ایران در ادامه تاکید می‌کند: حتی خاطرات اعلم هم جز در دوره‌ای محدود که آقای عالیخانی آن را پیدا و منتشر کرد مورد سوال و بحث قرار نگرفت. اما خاطرات هاشمی رفسنجانی چون در زمان حیات او منتشر شده و می‌شود همواره این سوال را  مطرح می‌کند که آیا این نوشته‌ها عینا همان خاطرات هاشمی رفسنجانی است یا با ممیزی و سانسور مواجه شده است. همین تردیدها در مورد اعمال نظرها پرسش‌هایی بوجود می‌آورد که چه بخش‌هایی حذف شده و چه بخش‌هایی اجازه انتشار نیافته و آیا این نوشته‌ها تمامی حقیقت است یا خیر. علاوه بر اینها هاشمی رفسنجانی همچنین یک فعال سیاسی است و این به این معنی است که یادداشت‌ها و خاطرات او می‌تواند در سرنوشت سیاسی خودش موافقان و مخالفان تاثیر بگذارد. افرادی همواره نگران هستند که خاطرات منتشره نشده او که بخش پنهان کوه یخی از خاطرات منتشر شده اش است منتشر شده و منافع آن‌ها را به خطر بیندازد.

2 نمونه‌ از خاطرات سیاسی مهم هاشمی که بازتاب‌های متفاوتی یافتند

جنجال بر سر خاطره‌ای از همسر امام

همایش بانوی انقلاب، عنوان جلسه‌ای بود که برای بزرگداشت مرحوم خانم خدیجه ثقفی همسر امام خمینی همین چند روز پیش ترتیب داده شده بود. همایشی که سخنران اصلی‌اش هاشمی‌رفسنجانی بود. فقیه سیاستمداری که بیش از هر چهره دیگری در انقلاب به امام و خانواده ایشان رفت و آمد داشته است. هاشمی هرچند بسیاری از ناگفته‌های خود را در قالب خاطرات روزانه منتشر کرده است اما او به عنوان ژنرال بی‌بدیل انقلاب ناگفته‌های بسیاری را در سینه دارد. همین همایش کافی بود تا او جدای از خاطرات دست‌نویس روزانه‌اش خاطره‌ای شفاهی را از همسر امام برای حاضران در این همایش بگوید. همین بود که خاطره‌ای مربوط به انتخابات سال ٨٤ و چرایی نامزدی‌اش در این انتخابات را انتخاب کرد و گفت: «سال ٨٤ بعد از دوره ریاست‌جمهوری اصلاحات، من راضی نبودم که وارد عرصه انتخابات شوم ولی همسر امام راحل بنده را خواست و گفت که امام(ره) این انقلاب را به دست شما سپرده، آیا می‌دانید اینها چه کسانی هستند که می‌خواهید انقلاب را به آنها بسپاریم. با این سخنان اشک در چشمانم جمع شد.» بیان همین خاطره از همسر امام کافی بود تا بازهم سیل انتقادات و هجمه‌ها برای زیر سئوال بردن خاطره‌گویی آیت‌الله، پشت سر هم به صف بایستند. سیدحمید روحانی از منتقدان همیشگی تاریخ‌گویی آیت الله هاشمی نخستین کسی بود که به این خاطره آیت‌الله هاشمی واکنش نشان داد. سید حمید روحانی با بیان اینکه «آقای هاشمی به‌قدری خاطرات ضد و نقیض، خلاف واقع و خلاف حقیقت بیان کرده‌ است که دیگر نمی‌توان حرف وی را معتبر دانست» و گفت: «نمی‌شود به آقای هاشمی در خصوص خاطرات نقل‌شده اعتماد کرد.» دلیل روحانی برای غیرمعتبر بودن خاطره‌گویی‌های آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در قید حیات نبودن کسانی است که از آنها خاطره نقل می‌شود: «چرا آقای هاشمی خاطرات را از زبان کسانی نقل می‌کند که در قید حیات نبوده و رحلت کرده‌اند؟ در اظهاراتی که وی اخیرا گفته است این نکته وجود دارد که اگر همسر حضرت امام چنین سخنی را از امام خمینی نقل کرده‌اند چرا در زمان حیات خود بانو ثقفی بازگو نشد، چرا گذاشتند بعد از فوت همسر امام این خاطره را نقل کنند؟» احمد توکلی هم که در ماجرای خاطره‌گویی سیدمحمد خامنه‌ای به طرفداری از آیت‌الله هاشمی پرداخته بود همین حرف سیدحمید روحانی را برای زیر سوال بردن صحت و سقم خاطره هاشمی‌رفسنجانی مطرح کرد: «از مشکلات آقای هاشمی این است که مطالب خود را به کسانی مستند می‌کند که اکنون دیگر در قید حیات نیستند. البته نمی‌خواهم آقای هاشمی رفسنجانی را متهم کنم، اما بهتر است مطالبی مطرح نکند که منابعی برای تایید آن اکنون وجود ندارد، زیرا این نحوه رفتار، ارزش تاریخی کتاب‌های خاطرات ایشان را هم زیر سوال می‌برد.» روح‌الله حسینیان، رییس مرکز اسناد انقلاب هم گفته سیدحمید روحانی را تکرار و اظهار کرد: «آقای هاشمی برای نقل‌قول‌های خلاف واقع خود از حضرت امام به کسانی استناد می‌کنند که به هیچ عنوان در دسترس نبوده و ‌دار فانی را وداع گفته‌اند؛ خیلی عجیب است شخصی که خودش هشت سال رییس‌جمهور بوده این‌گونه از امام نقل قول کند؛ اظهارات آقای هاشمی به هیچ عنوان حجت نبوده و نیست چراکه نقل‌قول‌های ایشان با بیانات صریح و ثبت‌شده امام در تناقض آشکار است.»این واکنش‌ها با ورود پروین احمدی‌نژاد و خاطره‌گویی او رنگ و بوی دیگری گرفت. پروین احمدی‌نژاد، برای آنکه از قافله تکذیب‌کنندگان خاطره آیت‌الله هاشمی جانماند به بیان خاطره‌ای از دیدار با همسر امام خمینی پرداخت. او در این خاطره گویی گفته است: «خرداد سال ٨٥ در سالروز وفات حضرت امام خمینی(ره) دکتر احمدی‌نژاد به اتفاق چند نفر دیگر از جمله اینجانب، برای دیدار با همسر مکرمه حضرت امام در جماران حضور یافتند. خانم در مقابل خدمه و برخی از اعضای خانواده، خوشحالی خود را از انتخاب دکتر این‌گونه ابراز کردند که در زمان انتخابات گفته بودند اگر دکتر رای بیاورد، شیرینی انتخاب، مهمان من باشید و هرچه می‌خواهید غذا از بیرون تهیه کنید. ایشان می‌گفتند به خادمه منزل گفته‌ام تلویزیون را برای من فقط در صورت سخنرانی دکتر و یا مقام معظم رهبری روشن کنید. ایشان (همسر امام راحل) بعد از آن دیدار به منزل دکتر رفتند، حال آنکه به اذعان خانواده‌شان بعد از رحلت مرحوم حاج احمد کمتر از منزل بیرون می‌رفتند!»پس از این هجمه‌ها خانواده امام به یاری آیت‌الله هاشمی آمد و خاطره او را تایید کرد. لیلی بروجردی، نوه امام هم خاطره آیت‌الله هاشمی را «برابر سند» اعلام کردند.

آیا امام موافق حذف شعار «مرگ بر امریکا» بود؟

«امام با حذف شعار مرگ بر امریکا موافق بودند» این ادعایی بود که آیت‌الله هاشمی در مصاحبه سال ٨٩ گفته بود و سال ٩٢ در کتاب صراحت نامه منتشر شد. گفت و شنودی که گویا تنها میان امام خمینی و هاشمی‌رفسنجانی رد و بدل شده است. گفتن همین خاطره از سوی هاشمی‌رفسنجانی اما کافی بود تا موجی از واکنش‌ها به سمت و سوی او روانه شود. هاشمی در این مصاحبه که بعدها به کتاب تبدیل می‌شود، گفته بود: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم؛ مثلا در اجتماعات ما «مرگ بر بنی‌صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره امریکا هم گفته بودم.» حمید روحانی، حسین شریعتمداری، محمد جواد لاریجانی، احمد توکلی، علیرضا زاکانی و برخی دیگر از چهره‌های اصولگرا طی اظهاراتی صریح و با بهره‌گیری از اظهارات امام خمینی درباره امریکا سعی کردند ادعای هاشمی‌رفسنجانی را تکذیب کنند. نخستین واکنش را حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نشان داد. مدیر مسوول روزنامه کیهان در اعتراض به این عبارت منتسب به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که گفته است «امام موافق حذف شعار مرگ بر امریکا بودند» نوشت: آقای هاشمی بارها و از جمله در نامه‌ای که به امام راحل(ره) نوشته بودند؛ تاکید کرده‌اند مذاکره و رابطه با امریکا از مهم‌ترین مسائلی است که حل و فصل آن فقط از جانب حضرت امام (ره) امکان‌پذیر است و باید در زمان حیات خود ایشان به صراحت درباره آن تصمیم گرفته شود. بنابراین باید پرسید چگونه است که حضرت امام درخصوص این موضوع به قول خود آقای هاشمی «بسیار مهم» هیچ‌ نظری که موافق ادعای اخیر جناب رفسنجانی باشد، ارایه نفرموده‌اند؟ محمدجواد لاریجانی هم در حاشیه یک سخنرانی و تنها پس از دو روز بعد از حسین شریعتمداری به موافقت امام با حذف شعار مرگ بر امریکا واکنش نشان داد و گفت: «افراد می‌توانند سلیقه‌های مختلف داشته باشند ولی مشی نظام بر مقام معظم رهبری منطبق است. آقای هاشمی را به عنوان یک شخصیت برجسته تاریخ خودمان دوست داریم و به گفته‌های او اعتماد داریم، اما مردان بزرگ اشتباهات بزرگ هم می‌کنند.» احمد توکلی چهره اصولگرای بعدی بود که از بیان این ادعای تاریخی هاشمی‌رفسنجانی انتقاد کرد. توکلی برای رد خاطره هاشمی‌رفسنجانی به فراز پایانی وصیتنامه امام خمینی اشاره کرده و گفته بود: «امام خمینی (ره) در زمان حیات‌شان فرمودند، زمانی که چیزی از من نقل می‌شود در واقع باید مکتوب بوده و صدای آن موجود باشد.» هرچند توکلی در گفت‌وگو با فارس تاکید کرده بود که قصدی برای تکذیب اظهارنظر آقای هاشمی‌رفسنجانی ندارد اما با بیان این جملات و طرح بند پایانی وصیتنامه امام خمینی، ادعای تاریخی هاشمی را زیر سوال برد. سیداحمد خاتمی یکی از منتقدان پروپاقرص آیت‌الله هاشمی هم از جمله دیگر کسانی بود که به این اظهارات هاشمی‌رفسنجانی واکنش نشان داد. سید احمد خاتمی با بیان اینکه بعضی‌ها برای حذف شعار مرگ بر امریکا بی‌تابی می‌کنند، گفت: «تا زمانی که شیطنت‌های امریکا ادامه داشته باشد، شعار مرگ بر امریکا هم ادامه دارد.» واکنش‌های اصولگرایان و رسانه‌های وابسته به این جناح سیاسی به این خاطره‌گویی آیت‌الله هاشمی ادامه داشت تا نوبت به حمید انصاری، قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام برسد. انصاری به نادرست خواندن خاطره نقل شده از هاشمی از سوی عده‌ای، واکنش نشان داد و گفت: «خاطره‌ای که آقای هاشمی‌رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است، مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانه‌های دولتی بوده است.  اشاره حمید انصاری به یادداشت روز ١٤ تیر سال ١٣٦٣ آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی است که در آن آمده است: «[آقای‌ امام‌ موسوی‌] نماینده‌ شوشتر هم‌ آمد و پیشنهاد قطع‌ شعار مرگ‌ برامریکا و شوروی‌ را می‌داد. گفتم‌ بطور اصولی‌ تصمیم‌ گرفته‌ایم‌، امام‌ هم‌ موافقت‌ کرده‌اند ولی ‌منتظر فرصت‌ هستیم‌.»پس از اظهارنظر حمید انصاری و افزایش هجمه‌ها آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در سایت شخصی‌اش با تاکید بر اینکه خاطره حذف شعار مرگ بر امریکا مربوط به سال‌ها قبل است، گفت: مسوول سایت بدون هماهنگی آن را منتشر کرد که اقدامی نادرست بود. همین واکنش آیت‌الله هاشمی کافی بود تا قصه واکنش‌ها به این خاطره آیت‌الله هاشمی پایان یابد.

کتاب‌های خاطرات هاشمی و داستان ممیزی و مجوز

برای انتشار کتاب‌های خاطرات هاشمی‌رفسنجانی چند خط قرمز وجود دارد. یکی از خطوط قرمز مقام معظم رهبری است. خط قرمز دیگر نظام جمهوری اسلامی است، همچنین برخی صحبت‌ها که شامل مسائل محرمانه شده و یا ذکر آن به مصلحت نیست و یا به آبروی اشخاص لطمه می‌زند نیز فعلا فرصت انتشار پیدا نمی‌کنند. ازسوی دیگر مسائلی که به امام مربوط می‌شود را مستقیما به دفتر نشر و تنظیم آثار امام خمینی ارسال می‌شوند تا آن‌ها نظر دهند. طبق قانون بدون تائید دفتر نشر و تنظیم آثار امام امکان ارسال کتاب خاطرات به ارشاد وجود ندارد. در دفتر نشر و تنظیم آثار امام، حاج حسن خمینی و برادران انصاری در آخرین مراحل کتاب را می‌خوانند و اگر نظراتی بود ارائه می‌کنند.

محسن هاشمی‌بهرمانی (مدیر دفتر نشر معارف انقلاب و فرزند هاشمی( جایی درباره‌ی اعمال ممیزی در کتاب خاطرات هاشمی گفته‌: در دست نوشته‌های آیت‌الله هیچ تغییری اعمال نمی‌شود و ما نسبت به اینکه هیچ تغییری در خاطرات داده نشود، بسیار حساسیم؛ ولی پیوست‌ها و ضمیمه‌ها و پی‌نوشته‌هایی در هر کتاب منتشر می‌شوند که آن خاطرات را تکمیل می‌کند. مثلا اگر در بخشی از این خاطرات، صحبت از رفتن به مکانی برای سخنرانی است، ما متن آن سخنرانی را (اگر مربوط به نمازجمعه است، نطق‌ ها و خطبه‌ های ایراد شده) ضمیمه کرده‌ایم. البته اسناد مربوطه در قالب کتاب‌هایی مجزا، هر سال منتشر شده‌اند که تعدادشان تقریبا سالی ۴ تا ۵ کتاب بوده. اما کتاب مرجع خاطرات آیت‌الله، همین کتاب‌هایی‌ست که با عنوان کارنامه و خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی منتشر می‌شوند. ولی اگر موضوع مهمی هم در این سال‌ها وجود داشته که نیازمند به توضیحات ویژه داشته باشد، در مورد آن هم یک کتاب مشخصی را منتشر می‌کنیم.

در هر صورت، نشر معارف انقلاب یک التزام رعایت فاصله‌ی بیست ساله در انتشار خاطرات آیت‌الله را رعایت می کند و دلیل این فاصله اینگونه بیان می‌شود: سعی‌ بر این است که از دست نوشته‌های آیت‌الله، حداکثر استفاده را بکنیم و کتاب به هیچ وجه احتیاج به حذف و سانسور نداشته باشد! اما هرچه به زمان جدید نزدیک می‌شویم، بعضی از مسائل به صلاح نیست چاپ شود. در نتیجه مجبور می‌شویم که یکسری خودسانسوری‌ها را در کار اعمال کنیم. اما چون نمی‌خواهیم این اتفاق بیافتد، و دقیقا همان چیزی که ایشان نوشته چاپ شود، این ۲۰ سال فاصله را برای کارمان مقرر کرده‌ایم.”

6656324

سبک‌نوشتاری، شخصیت‌ها و اتفاقات غالب در خاطرات

در زمینه آسیب‌شناسی خاطرات هاشمی‌رفسنجانی، می‌‌توان گفت هر چه میزان نفوذ او در امور مختلف گسترش پیدا می‌کند علی‌القاعده از وقایع‌نگاری دورتر و تبیین عملکردها پررنگ‌تر می‌شود. این یکی از آسیب‌های جدی خاطرات آقای هاشمی است، دومین آسیب‌شناسی این خاطرات را باید با رمز و راز نوشتن او مرتبط دانست. هاشمی  به نوعی با رمز و راز می‌نویسد که در آینده تنها خودش بتوانند تفسیر کند، این خیلی مهم است. برای نمونه می‌نویسد که با فلانی ملاقات شد. خوب ملاقات با فلانی دارای یک بار اطلاعاتی است، اما متذکر نمی‌شود که در این ملاقات چه گفته شد و لذا بعدها می‌تواند گفته شود این گونه یا آنگونه گفته شد، یا بعضی مسائل را دو پهلو می‌نویسد، که بازهم تفسیرش به خود او برمی‌گردد.

از سویی دیگر، هاشمی در نوشتن خاطرات هم زبان مختصرنویسی (حداکثر اختصار) و هم زبان ایما و اشاره را به‌کار می‌گیرد. گرچه برای کارشناسان و تاریخ پژوهان این مشکل چندان جدی شاید نباشد، اما برای آحاد جامعه بسیار جدی است. زیرا آن‌ها فکر می‌کند هاشمی در خاطراتش هم اطلاعات داده و هم نداده، یعنی اصل مطلب را نزد خودش نگه داشته است. قطعا هم او در خاطرات اصلی دست نوشته خود فقط ننوشته که فلانی آمد سلام و علیک کرد و رفت. بطور یقین بحث‌هایی شده که هاشمی همچنان آن‌ها را برای خود محفوظ نگه داشته است.

حسین دهباشی هم معتقد است: سبک نوشتاری خاطرات هاشمی به نوعی نت‌نویسی شبیه است و می‌توان تصور کرد یادداشت‌های اصلی حتی کوتاه‌تر هم بوده‌اند. او فقط سرفصل وقایع را ثبت می‌کرده و چندان در بند جمله‌بندی و تکمیل عبارات نبوده است برای همین است که می‌بینیم مثلا در مطالب مرتبط با یک روز مشخص عناوینی را می‌خوانیم که منطقا باید جدا از یکدیگر باشند.

مدیر مرکز تاریخ شفاهی و تصویری ایران همچنین تصریح می‌کند: مشکل دیگری که در خاطره‌نویسی‌های هاشمی وجود دارد این است که  به دلیل نبود پاورقی‌های مشخص اگر کسی این کتاب‌ها را بخواند و با اسامی یا فضای سیاسی آن دوره آشنا نباشد ممکن است گمراه شود. فرضا اگر یک جوان بیست ساله بخواهد خاطرات دهه شصت آقای هاشمی را بخواند پرسش‌هایی برایش مطرح می‌شود که در پاورقی هم توضیحاتی درباره آن‌ها نمی‌بیند.

برخی هم نقد می‌کنند که قبل از انقلاب و حتی تا سال ۶۱ خاطرات آقای هاشمی بیشتر تبیین کننده‌ رخدادها‌ست، اما از سال ۶۱ به بعد ایشان برای تبیین عملکرد خودشان هم تلاش می‌کنند.

دهباشی البته نکته مثبت این خاطرات را خبری بودن‌ها عنوان می‌کند و می‌گوید: نسبت به سایر خاطراتی که منتشر می‌شود (مانند خاطرات اعلم یا دیگران) یادداشت‌های آقای هاشمی به خبر نزدیک‌تر است تا تحلیل. هاشمی رفسنجانی در نوشته‌هایش داوری نمی‌کند و چون این کار را نمی‌کند؛ احساس می‌شود که خاطرات او از خیلی جهات به واقعیت نزدیک‌تر هستند. اما باز هم همواره کسانی هستند که نگران باشند. مخصوصا بعد از انتشار مثلا یادداشتی در مورد جنگ که در کتاب‌های ایشان نبوده هر لحظه انتظار دارند با خاطرات جدید الانتشاری روبرو شوند که قبلا به دلیل هر ملاحظه‌ای منتشر نشده است.

شخصیت‌های پررنگ در خاطره‌نویسی‌های هاشمی رفسنجانی را عموما فعالان انقلاب و جنگ تشکیل می‌دهند. به گفته‌ی بهشتی‌سرشت؛ امام خمینی در راس شخصیت‌های خاطرات هاشمی قرار دارد و بخش گسترده‌ای از یادداشت‌های هاشمی را دیدارهای او با بنیان‌گذار انقلاب تشکیل می‌دهد که از قضا مهترین و تاثیرگذار‌ترین خاطرات هم هستند. بالاخره هاشمی رفسنجانی به عنوان نایب امام در فرماندهی کل قوا، هفته‌ای چندین بار به دیدن امام خمینی می‌رفتند.

او ادامه می‌دهد: آیت‌الله خامنه‌ای هم (البته آن زمانی که رئیس جمهور بودند) جایگاه پررنگی در خاطرات هاشمی رفسنجانی دارد. حضور در جبهه، ملاقات با فرماندهان جنگ (زهیرنژاد، صیاد شیرازی)، نقشه‌ها و تاکتیک‌های جنگی و بررسی عملیات‌ هم دیگر بخش عمده‌ی خاطرات هاشمی رفسنجانی را تشکیل می‌دهند. همچنین ملاقات با امام‌های جمعه سراسر کشور که مسائل مختلف استان‌ها را تبیین می‌کردند نیز جایگاه خاصی در خاطرات این رجل سیاسی دارند. نخست وزیر دوران جنگ و روسای مجالس دیگر شخصیت‌های کشوری هستند که در کنار باقی فعالان آن روزها در خاطرات هاشمی رفسنجانی به دفعات از آن‌ها نام برده می‌شود.

اگر به فهرست اعلام که در انتهای تمامی کتاب‌های خاطره‌نویسی هاشمی رفسنجانی وجود دارد؛ مراجعه شود هم کاملا شخصیت‌های نام‌برده شده و تعداد دفعات حضورشان در نوشته‌ها مشخص می‌شود.

بهشتی‌سرشت به عنوان مثال به خاطره‌ای هم اشاره‌ می‌کند و می‌گوید: در یکی از خاطرات هاشمی که به ملاقات او با امام خمینی در زمان بیماری ایشان مربوط می‌شود نقل و قول «تا زمانی که دست شما (هاشمی رفسنجانی) و آیت‌الله خامنه‌ای در دست یکدیگر است؛ نگرانی ندارم» ذکر شده که نکته‌ای محوری و اساسی است و به اتحاد ملی تکیه دارد. اساسا «اتحاد ملی» یکی از مباحثی که در نوشته‌های آقای هاشمی تکرار می‌شود. یا در جایی دیگر از خاطرات آقای هاشمی می‌خوانیم «آیت‌الله خامنه‌ای با من تماس گرفتند که یک زمان ملاقات با امام (ره) هماهنگ کنیم و با هم به دیدار ایشان برویم.» همین یک خاطره‌ی کوتاه از نظر خیلی‌ها مهم است و برداشت‌های زیادی می‌توان از جملات آن کرد و چگونی ارتباط میان امام خمینی با آقای هاشمی رفسنجانی و آیت‌االله خامنه‌ای را نشان می‌دهد.

دهباشی نیز تاکید می‌کند: هاشمی رفسنجانی چون در دوره طولانی در راس مثلث جمهوری اسلامی بوده طبعا خاطراتش تناسب مشخصی دارد با وضعیت سیاسی و دیگر رجلی که سر کار بودند  اگر جنگ بوده قدرت در دست جناح چپ بوده یا مثلا جناح راست روی کار آمده است اسامی افراد خاطرات هاشمی بسته به این قضیه پراکندگی پیدا می‌کند اما یک چیز مشخص است که تقریبا همیشه دو نفر بوده‌اند که از نظر اولویت در خاطرات هاشمی بیشتر دیده می‌شوند یکی امام خمینی (ره) و دیگری مقام معظم رهبری؛ بعد از آن‌ها سران قوا دیگر افراد حاضر در خاطرات هاشمی هستند.

غلامعلی رجایی نیز به اینکه شخصیت‌های گوناگونی در خاطره‌نویسی‌های هاشمی رفسنجانی دیده می‌شوند اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر قرار بر اولیت‌بندی باشد امام خمینی (ره) و رهبری انقلاب از پررنگ‌ترین‌ها هستند. مابقی وزرا؛ وکلا و مقامات کشوری و لشکری هم بسته به اتفاقات و رخدادها در خاطره‌نویسی‌های هاشمی دیده می‌شوند.

سخن پایانی

هرچند خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، «له» و «علیه»‌هایی را به دنبال خود داشته اما چه کسی است که نداند این خاطرات جزو معدود منابع مستمر و مستند از تاریخ انقلاب است که «ریتم تاریخی» خوبی برای نسل سوم دارد و در دسترس افکار عمومی است. شکی نیست که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی هنوز همه ناگفته‌های خود را نگفته اما به واقع چرا ذکر خاطرات مخزن‌الاسرار انقلاب، از سوی برخی تحمل نمی‌شود؟چرا تا او خاطره‌ای می‌گوید، از یمین و یسار بر او می‌تازند و با سند و بی‌سند سعی می‌کنند گفته‌هایش را زیر سوال ببرند؟ آیا این تایید‌ها و تکذیب‌ها برای «تاریخ» است یا برای «سیاست» یا برای «تسویه‌حساب» با آیت‌الله؟ هر چه هست خاطره‌گویی آیت‌الله هاشمی در حال تبدیل شدن به یک سنت جدید است؛ سنتی که نسل سومی‌ها را بیش از پیش علاقه‌مند به گذشته انقلاب کرده تا آنان بخواهند بدانند وارث چه مردان و چه اتفاقاتی هستند.

این مطلب به مناسبت هشتاد و یکمین سالروز تولد هاشمی رفسنجانی تهیه و منتشر شده بود.

کد خبر : ۲۹۹۷۰۲