فرصتی برای شرح و بسط مسئولان از موفقیتهای خود
مدیره جایزه مهرگان؛ بیستوهشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را مرهمی 10 روزه بر زخمی کهنه و درمان نشده در حوزه کتاب و کتابخوانی دانست.
علیرضا زرگر در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره نمایشگاه کتاب امسال گفت: بازار بزرگ فروش بهاره کتاب هر سال به مدت 10 روز تحت عنوان نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار میشود و به این بهانه خریداران کتاب با ناشران و اهل قلم دیدار میکنند و فروش نسبتا خوبی برای تعدادی از ناشران خصوصی و برخی از موسسات دولتی و نیمهدولتی که عنوان ناشر را یدک میکشند؛ پدید میآید. مسوولان ارشاد نیز بر مبنای همین حضور گروه بزرگ مردم در نمایشگاه، گزارش کار و شرح و بسط مفصلی ارائه میدهند، از موفقیت خود میگویند و از اشتیاق روزافزون مردم به کتاب و کتابخوانی و رشد تعداد عناوین منتشرشده در سال.
او در ادامه افزود: اما به اعتقاد من؛ نمایشگاه بینالمللی کتاب در این سالها در حقیقت چیزی نبوده است جز مرهی 10 روزه بر زخمی کهنه و درماننشده از سالهای دور، از سالیانی که مسوولان موفقیت چندانی در پرورش کتابخوانهای جدید و چشاندن لذت خواندن به کتابخوانها نداشتهاند، از سالهایی که اشتباهات و ندانمکاریهای خود را در پوشش نمایشگاه کتاب پنهان کردهاند و در واقع خود را فریفتهاند، وگرنه امروز و پس از 28 سال برگزاری نمایشگاه کتاب نباید تیراژ کتابهای خوب و خواندنی اینچنین افول کند. نگاهی به تیراژ کتابهای جدی منتشرشده توسط ناشران بزرگ خصوصی (البته نه کتابهای کمکآموزشی تست کنکور) به ما نشان میدهد که تیراژ کتابها روز به روز کمتر میشود، تا جایی که تیراژ برخی از کتابها به حدود 400 تا 700 نسخه رسیده و این نکته جدا موجب نگرانی کارشناسان و دلسوزان عرصه فرهنگ است.
این فعال حوزه کتاب و ادبیات بیان کرد: آنچه مرا به عنوان کسی که سالهاست با کتاب و کتابخوانی سروکار دارد بیش از همه رنج میدهد؛ این است که بر تکرار اشتباهات این سالها اصرار میورزیم و مسوولان ما نمیخواهند باور کنند که برای توسعه کتاب و کتابخوانی و بردن کتاب میان نسل جوان پرشمار ایران، باید طرحی نو دراندازند و اگر نمایشگاه کتاب برگزار میکنند لااقل به استانداردهای رایج برای برگزاری نمایشگاه توجه کنند.
او سپس با اشاره به حضورش در بیستوهشتمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ادامه داد: با تعدادی از دوستان قدیمی و علاقهمند به کتاب چند ساعتی در نمایشگاه قدم زدیم. باور کنید از این همه نام ناشناخته به عنوان ناشر شگفتزده شدیم. طنز تلخی است که شمار ناشران ما از شمار کتابفروشان و کتابخوانهای واقعی به مراتب بیشتر شده است. در هر حال برای جبران گذشته مسوولان وزارت ارشاد میتوانند با استفاده از تجربه نویسندگان، ناشران، کتابداران و کتابفروشان شیوه مناسبی برای برگزاری نمایشگاهها و رخدادهای فرهنگی جستوجو کنند. مهمتر آنکه آموزش و پرورش باید به میدان بیاید و جایی برای شعر و ادبیات داستانی امروز در کتابهای درسی مدرسه باز کند و سهمی در علاقهمند کردن دانشآموزان به کتابخوانی و ایجاد عادت به مطالعه و روحیه پرسشگری در آنان داشته باشد.
زرگر اضافه کرد: جدا از این نکات اگر بخواهم مقایسهای میان این نمایشگاه با نمایشگاههای چند سال قبل داشته باشم باید ابتدا به سپردن مجدد بخشی از مدیریت و امور داخلی نمایشگاه به تشکلهای تخصصی نشر با محوریت اتحادیه ناشران اشاره کنم و نکته مثبت دیگر حرکت معاونت فرهنگی و خانه کتاب در به رسمیت شناختن نهادهای مردمی و جوایز خصوصی است. مثلا در سالن کارنامه نشر نمایشگاه کتاب امسال کتاب کوچکی دیدم که خانه کتاب وزارت ارشاد چاپ کرده و به نام آثار منتخب جشنوارههای کتاب ایران اشاره کرده بود و در آن علاوه بر جوایز پرشمار دولتی به دو سه جایزه خصوصی از جمله جایزه مهرگان ادب هم اشاره شده بود. نقطه ضعف عمده نمایشگاه هم علاوه بر ازدحام و شلوغی همهساله، کملطفی و کمتوجهی به ناشران کودک و نوجوان بود که غرفههایشان در محوطه باز نمایشگاه و زیر چادر برپا شده بود. با توجه به گرد و غبار اردیبهشتماه ناشران هر ساعت مجبور به پاک کردن خاک روی کتابها بودند در حالی که بهحق مناسبترین مکان نمایشگاه باید به کودکان اختصاص یابد و زیباترین شیوه برای ترویج کتابخوانی در نسل آینده ایران فراهم شود.
مدیر جایزه مهرگان در خصوص صحبتهای محمدباقر قالیباف(شهردار تهران) که از آمار و ارقام کمکهای شهرداری به رشد کتابخوانی صحبت کرده بود نیز گفت: نه؛ آقای شهردار(!) سهم شهرداری و موسسه فرهنگی باید بسیار بیشتر از این اعداد و ارقام باشد. شهرداری تهران با در اختیار داشتن صدها فرهنگسرا، سرای محله، خانه فرهنگ، کتابخانه عمومی و مجتمعهای فرهنگی و بوستانهای متعدد امکانات فراوانی برای ترویج کتاب و کتابخوانی در اختیار دارد و میتواند به رشد و توسعه کیفی کتاب با فراهم آوردن امکانات مناسب برای تشکلها و نهادهای ذیربط اقدام کند. میتواند پای بچههای مدرسه را به محیطهای فرهنگی و سراهای محله باز کند تا عادت مطالعه را در آنها نهادینه گرداند. سازمان فرهنگی هنری شهرداری و معاونت فرهنگی اجتماعی این نهاد چنانچه از مدیران کارآشنا و پایدار برخوردار باشند و مکررا کارشناسان و مدیران آن تغییر نکنند و از یک سیاست جامع و راهبردی برای تاثیر در عرصه فرهنگ بهره ببرند و بدون مرزبندی و انتخاب خودی و غیرخودی کارشناسان و صاحبنظران از بهترین آنها برای مشاوره و کمک بهره بگیرند؛ بدون شک میتوانند نقشی پررنگتر در پیشبرد برنامههای فرهنگی و کتابخوانی داشته باشند.
در مراسم افتتاحیه قول و قرارهایی درباره تغییر مکان نمایشگاه کتاب گذاشته شد. مشابه قول و قرارهایی که در سالهای گذشته مابین ریاست جمهوری، وزارت ارشاد، ریاست مجلس و سایر مسئولان وقت گذاشته میشد اما شاهده هستیم که در همچنان بر همان پاشنه 28 سال گذشته چرخیده است. نمایشگاه کتاب طی این سالها در دو محل نمایشگاههای صنعتی و مصلی تهران برگزار شده درحالیکه مردم، مسئولان، ناشران و نویسندگان اعتقاد دارند که این دو محل هرکدام دارای محدودیتها و مزیتهایی است. آقای قالیباف امسال پیشنهاد جایگزین هم دادند و قول آمادهسازی باغ کتاب در تپههای عباسآباد را برای سال بعد و شهر آفتاب را برای سالهای آینده مطرح کردند اما با توجه به موقعیت جغرافیایی هر کدام از این دو محل میتوان گفت به اعتبار محدودیتها و مزیتهایشان بازهم تفاوت چندانی با مصلی و محل نمایشگاه دائمی نخواهند داشت و شایسته است محلی مناسب و در خور شان نمایشگاه بینالمللی کتاب به صورت دائمی برای این رویداد مهیا شود.