خبرگزاری کار ایران

چه نهادی مسئول رسیدگی به وضعِ معیشتی اهل قلم است؟

نویسندگی در جهان یک حرفه‌ محسوب می‌شود اما در ایران به دلیل مشکلات زیادی که در این عرصه وجود دارد؛ نه تنها درآمدی از آن حاصل نمی‌شود بلکه بسیاری از نویسندگان برای انتشار کتاب‌شان از جیب خرج می‌کنند.

مردم تا زمانی که کتاب‌خوان نشوند، «نوشتن» ازسوی جامعه کار تلقی نمی‌شود و معنای نویسندگی «حرفه» نخواهد بود. البته هستند افرادی که از برکتِ حاشیه‌ی ادبیات نه تنها زندگی مرفهی دارند، بلکه به ثروت زیادی رسیده‌اند، اما در متن اصلی ادبیات خبری از این ثروت‌ها نیست.

در گذشته بیشترِ هنرمندان و نویسندگان ازسوی قدرت‌های زمان حمایت می‌شدند اما درحال حاضر که هنرمندان و نویسندگان باید از طریق فروش آثارشان زندگی کنند، این امکان فراهم نیست. پایین بودن تیراژ کتاب، بی‌علاقگی مردم به کتاب، بیمار بودن اقتصاد نشر، نبودن توزیع خوب و بازاریابی درست و همچنین اطلاع‌رسانی و تبلیغات مناسب برای کتاب و محدود بودن حوزه زبان فارسی؛ همه و همه دست به دست هم داده‌اند و باعث شده‌اند کتاب رونق نداشته باشد و طبیعتا درآمد ناشی از کتاب‌ها دردی از دردهای نویسنده دوا نکند.

ما در زبان فارسی با مشکل کمبود متلکم مواجه هستیم. متکلم‌های زبان انگلیسی تعداد زیادی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، درنتیجه نویسنده‌ای که به این زبان می‌نویسد؛ کتاب‌هایش با فروش خوبی مواجه می‌شود. مسئله دیگر ممیزی است که نویسنده را در مضیقه‌ی سیاسی قرار می‌دهد و او را به خودسانسوری وامی‌دارد.

دولت‌ها موظفند زمینه تولید آثار خوب را فراهم کنند

اکبر اکسیر(شاعر طنز‌پرداز) با بیان اینکه نهادهای متولی هنر و فرهنگ باید حق و حقوقی برای نویسندگان قائل باشند؛ گفت: اصولاً نویسندگی و شاعری در هر کشوری شغل محسوب می‌شود و درآمدی به آن تعلق می‌گیرد جز در ایران. کار نویسندگی بسیار سخت‌تر از کارهای فیزیکی است چراکه این کار عرق‌ریزان روح است و عرق‌ریزان روح بسیار فرساینده‌تر از عرق‌ریزی تن است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خود را متولی تولید آثار ادبی معرفی می‌کند باید به حقوق آنان رسیدگی کند اما متأسفانه جز تحقیر چیزی دست اهل قلم را نمی‌گیرد. یک نویسنده از همه چیز زندگی‌اش می‌گذرد تا اثر خود را منتشر کند اما کتاب بدون اینکه به گونه‌ی درستی معرفی و توزیع شود؛ در قفسه‌ی کتابفروشی‌ها خاک می‌خورد. این انصاف نیست که هم آفریننده‌ی هنر باشی و هم برای پخش و توزیع آن تلاش کنی.

فرزانه طاهری(مترجم) هم به صدور اجازه برای فعالیت نهادهای صنفی نویسندگان اشاره کرده و گفت: طوری نباشد که محمود استاد محمود با داروهای شیمی درمانی جعلی آنقدر زود از میان ما برود. چرا باید نویسنده‌ای هزینه درمان خود را نداشته باشد؟ دولت باید امکاناتی را به اهل قلم اختصاص دهد.

وزارت کار به حرفه نویسندگی توجه کند

راکعی در اشاره به وضعیت نامنساب معیشتی نویسندگان گفت: برخی نویسندگان از داشتن حداقل معیشت زندگی بی‌بهره‌اند درحالی‌که دولت‌ها وظیفه دارند زندگی آنان را تأمین و به وضعیت‌شان رسیدگی کنند. کمتر شاعر و نویسنده‌ای را داریم که مشکل مالی نداشته باشد. به همین دلیل است که اهل قلم برای تأمین مخارج زندگی خود سراغ کارهای پراکنده می‌روند و نتیجه‌اش دور شدن آنان از هدف اصلی خود است. نویسنده برای اینکه زندگی خود را تأمین کند؛ سراغ کارهای پراکنده می‌رود که او را از هدف اصلی خود دور می‌کند.

او از اقدام وزارت ارشاد برای صدور مدرک معادل برای شاعران و نویسندگان ابراز امیدواری کرد و افزود: در برخی نهاد‌ها و وزارتخانه‌های فرهنگی آدم‌های غیرحرفه‌ای کم نیستند. پس اگر شاعر و نویسنده قرار است کاری انجام دهد بهتر است که کار او در حوزه ادب و هنر باشد.

شاعر کتاب «ما کو تا اونا شیم» با بیان اینکه اهل قلم وقتی از دنیا می‌روند؛ مورد توجه قرار می‌گیرند؛ گفت: اکثر شاعران و نویسندگان وقتی می‌میرند به آن‌ها توجه می‌شود. من توصیه می‌کنم یک نان بربری و مقداری لوازم زندگی را هم با شاعر خاک کنند چراکه او تازه پس از مرگش زنده می‌شود. برای شاعر و نویسنده از دنیا رفته؛ بزرگداشت برگزار می‌کنند اما برای زنده نگه داشتن او کاری انجام نمی‌دهند.

اکسیر با اشاره به اینکه اهل قلم در پرداختِ مخارج زندگی خود دچار مشکل‌اند؛ گفت: آقایانِ مسئول؛ به دادخواهی اهل قلم برسید. به خود شاعران و نویسندگان اگر رسیدگی نمی‌کنید به خانواده‌های آنان توجه کنید. ما نیز مردمی هستیم و حق حیات داریم. یک نویسنده با هزار مصیبت و قرض و حتی نزول به چاپ کتاب دست می‌زند. اگر در سرزمین اسلامی زندگی می‌کنیم باید به حق و حقوق اهل قلم توجه کنیم. وزارت ارشاد ازجمله نهادهایی‌ست که همیشه زیرسوال بوده. اگر از دست این وزارتخانه کاری برنمی‌آید؛ این‌بار باید از وزیر کار درخواست کمک و توجه به شغل نویسندگی را داشته باشیم. از وزیر کار می‌خواهم به اهل قلم به چشم یک کارگر فرهنگی نگاه کند. بیایند شاعر و نویسنده را هم مثل کارگر معدن حساب کنند. اهل قلم عمری زحمت می‌کشند ولی از جایگاه شایسته‌ای که حق آنهاست بهره‌مند نیستند. تنها در مراسم و اعیاد خاص به فکر اهل قلم می‌افتند و آن‌ها را برای مقاصد خود جلو می‌اندازند. باید تعریف تازه‌ای از اهل قلم در جامعه شکل بگیرد.

آمار فروش کتاب واقعی نیست

طاهری که به گفته خودش سال‌ها کار سفارشی و ترجمه آثاری را انجام می‌داده که به علایقش مربوط نبوده؛ معتقد است: ممکن است برخی مترجمان از راه ترجمه درآمد خوبی داشته باشند اما این‌ها عموما کسانی هستند که ترجمه‌هایی شتابزده تولید می‌کنند. اگر روند به‌هنجاری در جامعه وجود داشت، می‌شد کار نوشتن را نیز جزء مشاغل به حساب آورد اما متأسفانه با روند نا‌به‌هنجاری روبه رو هستیم.

او در اشاره به کتاب‌های گاهاً سفارشی که به چاپ‌های چند صدم می‌رسند و از فروش بالایی برخوردارند؛ گفت: این‌ها ازجمله کتاب‌هایی هستند که توسط برخی نهاد‌ها به‌صورت انبوه در سازمان‌ها، کتابخانه‌ها و مدارس پخش می‌شوند. در واقع این کتاب‌ها نشان‌دهنده تیراژ واقعی کتاب نیستند. این‌گونه کتاب‌ها اصلا خوانده نمی‌شوند. رمان‌هایی هست که مردم می‌خوانند و می‌اندازند دور. برای خیلی‌ها خواندن کتاب‌های عامه‌پسند یک پله برای آشنایی با کتاب و رفتن به سمت خواندن آثار بزرگ ادبیات است اما برخی نیز در این سطح باقی می‌مانند.

راکعی معتقد به دودستگی نویسندگان از نظر سطح و کیفیت آثار ادبی است. او دراین باره گفت: دسته‌ای از نویسندگان جنبه هنری کار را مدنظر قرار می‌دهند و دسته‌ای دیگر به جنبه مادی و بازار کتاب توجه می‌کنند. نویسنده حرفه‌ای قطعا ارزش کار خود را به هیچ چیزی نمی‌فروشد. هدف او کمک به فرهنگ و هنر کشور است. عده‌ای دیگر آثاری بازاری‌پسند تولید می‌کنند و برایشان مهم نیست چه اندیشه‌ای را انتقال می‌دهند. آن‌ها فقط به بازار فروش فکر می‌کنند. نویسندگانِ به‌اصطلاح بازاری‌نویس به فکر ارتقای فرهنگ و هنر جامعه نیستند. وظیفه رسیدگی به این موضوع بر دوش نهادهای زیربط در دولت‌هاست که بتوانند باتوجه به این موضوع که هنر و فرهنگ از مقام والایی برخوردارند؛ زمینه آفرینش آثار خوب را فراهم کنند.

اکسیر در رابطه با آمار فروش کتاب معتقد است: مسئول خانه کتاب آمار می‌دهد در حوزه تولید کتاب؛ در مقایسه با سال گذشته ۸۰ درصد پیشرفت داشته‌ایم. اما این کتاب‌ها عموماً آثاری عامه‌پسند هستند. کتاب اصیل شاعران و نویسندگان حرفه‌ای پشت درهای بسته مانده است. اکثر کتاب‌هایی که پرفروش می‌شوند را برای نهاد‌ها و ارگان‌ها فله‌ای خریداری می‌کنند.

تبلیغات برای کتاب، جهت‌دار است

اکسیر در اشاره به تبلیغات رسانه‌ای برای کتاب گفت: کتاب من یکبار در برنامه کتابنامه (شبکه ۴) معرفی شد و درخواست‌کننده‌های کتاب خیلی زیاد شدند. این نشان می‌دهد تبلیغات چقدر در این زمینه تأثیرگذارند. خواستارم که این تبلیغات را برای همه کتاب‌های نویسنده‌های خوب کشورمان انجام دهند و همچنین توزیع و پخش کتاب محدود نباشد به کتاب‌هایی خاص و جهت‌دار.

طاهری افزود: مزاحمت اصلی در زمینه فروش آثار، معرفی نشدن کتاب و عدم اطمینان مردم به کتاب‌های منتشر شده است که این موضوع برمی‌گردد به ممیزی. تمام این سال‌ها شاهد نویسندگان مزدنویس بودیم که به جایی هم نرسیدند و نتوانستند کمکی به ادبیات بکنند. باید اجازه‌ دهند کتاب‌ها آزادانه‌تر منتشر شوند.

این مترجم ادامه داد: تعداد زیادی از دانشجویان فوق‌لیسانس ادبیات، نویسندگان معاصر را نمی‌شناسند. در دانشگاه‌ها فقط به نبش قبر اکتفا می‌کنند. مردم و شاید هم مسئولان سالی یکبار به یاد کتاب می‌افتند آن‌هم تنها در روزهای نمایشگاه کتاب. بیشتر کسانی که از نمایشگاه کتاب بازدید می‌کنند هم برای خرید کتاب درسی به این مکان می‌آیند.

کد خبر : ۲۷۴۰۴۲