خبرگزاری کار ایران

یک نوازنده، آهنگساز و مدرس موسیقی مطرح کرد:

بیژن کامکار یکی از صداهای ماندگار موسیقی ماست/ دیوان سازی کردی است نه ترکی!/ آموزشگاهم را با چنگ و دندان نگاه داشته‌ام/ کرونا در آینده‌ای نزدیک بسیاری از مشاغل را نابود می‌کند

asdasd
کد خبر : ۱۰۶۴۸۳۵

کاوه سپندار می‌گوید؛ اجرا و روایت تکراری آثار قدیمی اتفاق خوبی نیست. معمولا اینگونه است که چند نفر جمع می‌شوند و بدون ابراز خلاقیت و نوآوری آثار قدیمی را به همان شکل گذشته و البته ضعیف‌تر و در سطحی پایین‌تر اجرا می‌کنند. این قضیه باعث تکرار بسیار و نخ‌نما شدن آثار گذشته شده تا آنجا که اصل قضیه از چشم افتاده و در حال فراموش شدن است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، چند سالی است تولید و ارائه آلبوم موسیقی محلی و فولکوریک نسبت به قبل کاهش یافته است. البته که تولید آلبوم فیزیکی یا دیجیتال طی چندسال گذشته بنا به دلایلی چون؛ عدم وجود تهیه‌کننده و حامی، بالا بودن هزینه ساخت قطعات،‌ پخش نامناسب و در نهایت نبود بازار فروش با استانداردهای مشخص، کاهش چشم گیر داشته است. این کاهش تولید بیش از هر سبک و سیاق دیگر موسیقی محلی و فولکوریک را به خطر می‌اندازد. آثار محلی و فولکوریک استانداردهای مشخص دارند و این درحالی است که در میان اهالی موسیقی مناطق مختلف، تنها برخی دانش آکادمیک دارند و اکثریت موسیقی‌دانان مناطق مختلف آنهایی هستند که موسیقی منطقه خود را به روش سینه به سینه آموخته‌اند و در نهایت به اجرای صرف آثار می‌پردازند، بی‌آنکه نوآوری و خلاقیت را سرلوحه کارشان قرار دهند.

در گذشته‌ای نه چندان دور، (دهه شصت و هفتاد)  آن زمان که نوار کاست تنها ابزار شنیداری مرسوم محسوب می‌شد، تولید آلبوم‌های محلی توسط آهنگسازان مطرح با همیاری خوانندگان و نوازندگان برجسته امری مرسوم بود و حال اینگونه نیست و در نهایت جای خالی آلبوم‌های لرکی، ترکی، کردی، لکی، بلوچستانی و دیگر مناطق کشور در کنار دیگر سبک‌های ایرانی به شدت احساس می‌شود.  

آلبوم «وریشه» با صدای بیژن کامکار (نوازنده و خواننده‌‌ای که نامش در فهرست گنجینه‌های زنده بشری ثبت شده) یکی از آثار مورد توجهی است که با توجه به کیفیت بالا در نوع ساخت و اجرای قطعات، نمی‌توان به سادگی از کنارش گذشت. نسخه فیزیکی و دیجیتال این اثر اواخر فروردین‌ماه سال 1398 منتشر شد و به تازگی نیز در پلتفرم زنگ‌رکورد نیز قرار گرفته و قابل خریداری است.

در این اثر آهنگسازی، تنظیم و نوازندگی نی، دیوان و دف به عهده کاوه سپندار بوده و کسری سپندار (نوازنده عود، دیوان، تارباس، کرال)، همایون پشتدار (نوازنده کمانچه، کمانچه آلتو)، ماهور زمانه‌پور (نوازنده تنبک، سازهای کوبه‌ای)، سوده اسدپور و تریفه کریمیان (نوازنده کرال) و کاوه سپندار (نوازنده نی، دیوان، دف) از دیگر عوامل آن هستند.

بیژن کامکار یکی از صداهای ماندگار موسیقی ماست/ دیوان سازی کردی است نه ترکی!/ آموزشگاهم را با چنگ و دندان نگاه داشته‌ام/ کرونا در آینده‌ای نزدیک بسیاری از مشاغل را نابود می‌کند

کاوه سپندار که با گروه‌هایی چون «مولانا»، «عبدالقادر مراغه‌ای» و «عندلیبان» همکاری داشته و سرپرستی گروه «نی بانگ» را به عهده دارد و چندین کنسرت داخلی و خارجی برگزار کرده،‌ طی گفتگو ایلنا درباره آلبوم «وریشه» و ویژگی‌های آن توضیحاتی داد.

او که مدیریت یکی از آموزشگاه‌های موسیقی واقع در تهران را به عهده دارد در ادامه صحبت‌هایش، ضمن توضیح درباره فعالیت‌های آموزشی خود و دشواری‌هایی که بحران کرونا طی دو سال گذشته برای آموزشگاه‌داران و مدرسان ایجاد کرده نیز به بیان نکاتی پرداخت.

یکی از موضوعات مهمی که طی سال‌های اخیر شاهدش هستیم عدم تولید آثار محلی و فولکوریک مناطق مختلف با حضور هنرمندان مهم اقوام مختلف است که جای خود را به آثار عامه‌پسندی داده که به لحاظ  نوع سازبندی‌ها و نحوه خوانش‌ها و تنظیمات دارای اصالت‌های لازم نیستند.

اتفاقا نقدی که طی چند سال اخیر به موسیقی محلی و موسیقی اقوام داشته و دارم، اجرا و روایت تکراری آثار قدیمی است. معمولا اینگونه است که چند نفر جمع می‌شوند و بدون ابراز خلاقیت و نوآوری آثار قدیمی را به همان شکل گذشته و البته ضعیف‌تر و در سطحی پایین‌تر اجرا می‌کنند. این قضیه باعث تکرار بسیار و نخ‌نما شدن آثار گذشته شده تا آنجا که اصل قضیه از چشم افتاده و در حال فراموش شدن است. این رویه پیامد‌هایی دارد. این که مخاطب در شنیدن آثار مهم گذشته هیچ حرکت جدیدی نمی‌بیند و صرفا شاهد تولید و اجرای آنها توسط افرادی با سطوح پایین است، استانداردهای لازم را زیر سوال می‌برد. بخصوص اینکه همه آن افراد تریبونی مانند اینستاگرام را در اختیار دارند و به واسطه چنین فضاهایی آثارشان را به راحتی نشر می‌دهند. قبلا تولید و نشر آثار به این راحتی نبود و افراد باید حتما به سطحی مشخص و قابل قبول می‌رسیدند و تازه پس از اینها بود که می‌توانستند کارشان را منتشر کنند. درحال حاضر افراد با یک دوربین و کمترین امکانات به تولید و نشر می‌پردازند که این سهل بودن‌ها موسیقی فولکوریک و محلی را به خطر انداخته است. در نهایت کثرت تولید آثار بی کیفیت برای مخاطب تبدیل به استاندارد می‌شود و باعث می‌شود او نتواند کار خوب را از بد تشخیص دهد. این اتفاق اصلا خوب نیست و باعث می‌شود سره از ناسره تشخیص داده نشود.

اواخر سال 1397 در فرهنگسرای نیاوران از آلبومی رونمایی کردید که «وریشه» نام دارد و بیژن کامکار خواننده آن است. درباره جزییات این اثر توضیح دهید.

آلبوم «وریشه» شامل ده اثر است. شش قطعه تصنیف است و چهار قطعه دیگر تکنوازی هستند و ساخت ملودی و تنظیم آنها به عهده خودم بوده است. اشعار تصانیف نیز از میان سروده‌های هیمن موکریانی، میرزا عبدالرحیم سابلاغی مشهور به وفایی، درویش و شاعر عراقی رمضان زامدار انتخاب شده که اثری را روی آن ساخته‌ام.

محوریت مجموعه «وریشه» ساز دیوان یا باغلاما است. از آنجایی که دیوان در ترکیه بسیار مورد استفاده قرار گرفته و روی آن کار شده عموما آن را با لهجه ترکی می‌شناسیم ولی از آنجایی که در آلبوم ساز دیوان محوریت آثار است تلاشم این بوده آن را با لهجه کردی بشنویم. 

آنچه به عنوان ویژگی در آلبوم «وریشه» برایتان اهمیت داشته چیست؟

محوریت مجموعه «وریشه» ساز دیوان یا باغلاما است. از آنجایی که دیوان در ترکیه بسیار مورد استفاده قرار گرفته و روی آن کار شده عموما آن را با لهجه ترکی می‌شناسیم ولی از آنجایی که در آلبوم ساز دیوان محوریت آثار است تلاشم این بوده آن را با لهجه کردی بشنویم. حتی در تکنوازی‌ها نیز به این موضوع توجه داشته‌ام. در آلبوم هم تک‌نوازی دیوان داریم و هم تک‌نوازی نی. که دیوان را با لهجه کردی نواخته‌ام و سعی‌ام این بوده تک‌نوازی نی نیز به صورت نی‌ شمشال باشد. اجرای دو تکنوازی دیگر نیز به عهده برادرم کسری بوده که دیوان و عود نواخته و حساسیت ‌هایی که می‌گویم در این دو قطعه نیز وجود دارد.

اتفاقا شمشال یکی از سازهای زیبای کردی است که این سا‌لها آنطور که باید به آن توجه نشده و می‌توان گفت اگر اینگونه پیش رویم فراموش می‌شود. 

بله درست است. یکی دیگر از اتفاقاتی که به آن توجه داشته‌ایم گرافیک اثر است که آقای فرزاد ادیبی یکی از گرافیست‌های خوب کشور  آن را انجام داده است. همانطور که گفتم واژه «وریشه» به معنای درخشش است و آقای ادیبی آن را روی فلز ساختند و از آن عکس گرفتند تا معنای واژه و آن درخشش در طراحی نمود پیدا کند.

بیژن کامکار یکی از صداهای ماندگار موسیقی ماست/ دیوان سازی کردی است نه ترکی!/ آموزشگاهم را با چنگ و دندان نگاه داشته‌ام/ کرونا در آینده‌ای نزدیک بسیاری از مشاغل را نابود می‌کند

دیوان متعلق به منطقه بادینان است که در دیگر زبان‌ها به آن بهدینان می‌گویند. منطقه بادینان ناحیه‌ای کوهستانی است  که در شمال عراق و مجاور مرز جنوبی ترکیه و مرز شمال شرقی سوریه قرار دارد. از آنجایی که دیوان بیشتر در موسیقی ترکیه مورد استفاده قرار گرفته ما بیشتر نغمات آن را با لهجه ترکی شنیده‌ایم. اما در واقع دیوان سازی کردی است.

اینکه به دیوان کردی توجه داشته‌اید اتفاق خوبی است، از این جهت که بسیاری از مردم و مخاطبان این ساز را متعلق به ترکیه و موسیقی ترکی می‌دانند. این درست است؟

ساز دیوان متعلق به منطقه بادینان است که در دیگر زبان‌ها به آن بهدینان می‌گویند. منطقه بادینان ناحیه‌ای کوهستانی است  که در شمال عراق و مجاور مرز جنوبی ترکیه و مرز شمال شرقی سوریه قرار دارد. از آنجایی که دیوان بیشتر در موسیقی ترکیه مورد استفاده قرار گرفته ما بیشتر نغمات آن را با لهجه ترکی شنیده‌ایم. اما در واقع دیوان سازی کردی است و همانطور که گفتم متعلق به منطقه بادینان است. دیوان تا آن حد در ترکیه مورد توجه قرار گرفته که یکی از سازهای ملی یا اصلی آنها شده است. مانند دف که زمانی در خانقاه‌های کردستان رواج داشت و حال کل ایران رواج دارد و در موسیقی سنتی ما نیز جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده و آن را ایرانی می‌دانیم. دیوان یا باغلاما نیز در ترکیه چنین وضعیتی دارد.

هزینه تولید آلبوم «وریشه» چگونه تامین شده است؟

بخش عمده‌ای از کار از جمله ضبط قطعات و ادیت‌ها  را خودمان انجام داده‌‌ایم، اما در نهایت به استودیو نیاز داشتیم چرا که انجام کارهایی چون میکس و مستر در استودیو انجام پذیر است. با اینکه برای نشر با موسسات خصوصی همکاری کرده‌ایم، اما واقعا برای تولید آلبوم باید به صورت شخصی و از خودمان هزینه کنیم، در غیر صورت امکان ساخت آلبوم میسر نخواهد بود زیرا هیچ حمایتی از سوی نهادها و دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی حتی به اندازه سر سوزنی وجود ندارد. این را هم می‌دانیم موسیقی که روی آن تمرکز داریم مخاطبان کمی دارد. کلا این پروسه و موضوعات دیگر در عرصه موسیقی بسیار غم‌انگیز است و می‌توان ساعت‌ها درباره‌اش صحبت کرد.

الان از هر نوازنده یا هر فرد دیگر برای همکاری دعوت می‌کنیم می‌گوید چقدر پول می‌دهی! در صورتیکه خودشان می‌دانند تولید یک قطعه یا آلبوم چه سختی‌هایی دارد و با خبرند که مثلا بودجه و سودی درکار نیست اما از کسی که آغازکننده است و بانی تولید یک اثر است پول بسیار طلب می‌کنند. 

یکی دیگر از اتفاقات که به نوعی در نسل‌های امروزی عمومیت دارد نگاه تجاری به موسیقی است. مثلا اغلب نوازندگان تا قراردادی نوشته نشود و سودی در کار نباشد پا به استودیو نمی‌گذارند. مدتی قبل آقای هوشنگ کامکار در گفتگو با ایلنا صحبتی کرد که تعجب ‌برانگیز بود . ایشان گفت طی این همه سال برای هیچکدام از آثارم ریالی پول نگرفته‌ام. به نظر می‌رسد این روحیات متعلق به نسل‌های قبل است و هنرمندان جدید از اینگونه نیستند.

همینطور است که می‌گویید. الان از هر نوازنده یا هر فرد دیگر برای همکاری دعوت می‌کنیم می‌گوید چقدر پول می‌دهی! در صورتیکه خودشان می‌دانند تولید یک قطعه یا آلبوم چه سختی‌هایی دارد و با خبرند که مثلا بودجه و سودی درکار نیست اما از کسی که آغازکننده است و بانی تولید یک اثر است پول بسیار طلب می‌کنند. اتفاقا چند وقت پیش به من پیشنهاد کردند کنسرت آنلاین برگزار کنم و دیدم باید جوابگویی سیزده‌، چهارده نفر باشم در حالی که چنین رویدادی بازده مالی ندارد و از طرفی هم  بیماری کرونا خطر‌ آفرین است؛‌ ‌لذا پیشنهاد را نپذیرفتم و ترجیح دادم کنسرتی برگزار نکنم.

برخی گروه‌‌های موسیقی پاپ برای اینکه از موسیقی دیجیتال فاصله بگیرند، به سراغ سازهای سمبولیکی چون سرنا، دودک و نی‌‌انبان می‌روند. این کار صدمات بسیاری در پی دارد. با انجام چنین کاری علاوه بر اینکه گوش شنونده با اشکال مواجه می‌شود،‌ ماهیت موسیقی با اصالت نیز زیر سوال می‌رود و آسیب می‌بیند.

بله مثلا اگر سبک و سیاقتان پاپ بود می‌توانستید امیدوار باشید لااقل بعد از نشر یک آلبوم برای آثار بعدی حامی پیدا کنید.

دقیقا همینطور است. به اضافه اینکه موسیقی پاپ با وجود ابزار و ادوات و سمپل‌های بسیار خرجی ندارد. کافی است میکرفونی باشد و خواننده‌ای. باقی مراحل سختی‌های زیادی ندارد. در نهایت هم شاهدیم که آثار پاپ بازدیدهای میلیونی دارند. من و همکارانم علاوه بر موسیقی کردی در زمینه تولید موسیقی ایرانی نیز فعال هستیم و آلبوم قبلی‌ام «اندیشه‌های خاموشی» که مجتبی عسگری خواننده آن بود در همین سبک و سیاق است. البته از این آلبوم بازخوردهای خوبی دریافت کردیم اما در کل این سبک نیز مخاطبان بسیار کمی دارد، اما مسئله این است که اگر ما عده معدود نیز به این سبک‌ها نپردازیم، فراموش خواهند شد یا دچار تحریفاتی می‌شوند. مثلا می‌‌بینیم برخی گروه‌‌های موسیقی پاپ برای اینکه از موسیقی دیجیتال فاصله بگیرند، به سراغ سازهای سمبولیکی چون سرنا، دودک و نی‌‌انبان می‌روند. این کار صدمات بسیاری در پی دارد. با انجام چنین کاری علاوه بر اینکه گوش شنونده با اشکال مواجه می‌شود،‌ ماهیت موسیقی با اصالت نیز زیر سوال می‌رود و آسیب می‌بیند. مثل این است که فردی کت و شلوار بپوشد و زیر آن گیوه به پا کند. این ترکیب درست نیست و این دونوع پوشش به هم نمی‌خورند.

بیژن کامکار یکی از صداهای ماندگار موسیقی ماست/ دیوان سازی کردی است نه ترکی!/ آموزشگاهم را با چنگ و دندان نگاه داشته‌ام/ کرونا در آینده‌ای نزدیک بسیاری از مشاغل را نابود می‌کند

یکی از اتفاقات ویژه آلبوم «وریشه» بهره‌گیری از آقای بیژن کامکار به عنوان خواننده است. ایشان در زمینه خوانندگی و حتی نوازندگی وسواس بسیار دارند. از تجربه همکاری با ایشان بگویید.

آقای بیژن کامکار موسیقی‌دان و نوازنده‌ هستند و دارای تجارب بسیارند و کارنامه ایشان گویای این ویژگی‌هاست. جدا از این‌ها شخصیتی بسیار محترم دارند و من از ایشان درس‌های بسیار گرفته‌ام و بسیار آموخته‌ام. من پیش‌تر نیز در هشت،‌ نه کنسرت کنار ایشان بوده‌ام که این اجراهای مختلف، تجارب ارزشمندی را برایم رقم زده‌اند. نظم و تعهدی که آقای بیژن کامکار نسبت به کار دارد مثال زدنی است و به هیچ‌وجه نمی‌توان ایشان را با موزیسین‌ها و خوانندگان امروزی مقایسه کرد.

بیژن کامکار در خوانندگی با توجهی که  به شعر و کلام دارد تلاش می‌کند معنا و مفهوم ابیات و واژگان را ادا کند. مثلا اگر واژه‌ای غم را تداعی کند ایشان آن غم و اندوه را ادا می‌کند یا اگر تداعی‌کننده شادی باشد آن شادی و شعف را با نوع خواندنش به گوش شنونده می‌رساند. 

خوانندگی آقای بیژن کامکار دارای چه ویژگی‌های است؟

من با خوانندگان امروزی همکاری کرده‌ام و به صورت جسته گریخته با برخی از آنها در ارتباطم. آنچه در شیوه خوانندگانی بیژن کامکار قابل توجه است،‌ اهمیت کلام است.  ایشان در خوانندگی با توجهی که به شعر و کلام دارد تلاش می‌کند معنا و مفهوم ابیات و واژگان را ادا کند. مثلا اگر واژه‌ای غم را تداعی کند ایشان آن غم و اندوه را ادا می‌کند یا اگر تداعی کننده شادی باشد آن شادی و شعف را با نوع خواندنش به گوش شنونده می‌رساند. توجه به شعر و حق مطلب کلمات را ادا کردن، اتفاقی است که امروزه کمتر شاهدش هستیم و معمولا خوانندگان اشعار را صرف برخوانی می‌کنند. اما بیژن کامکار اینگونه نیست. واقعا همکاری با آقای بیژن کامکار برای من و اعضای گروه اتفاق شیرینی بود و حین کار همه لحظاتمان را با شادی و خوشحالی کنار ایشان سپری کردیم.

بیژن کامکار یکی از صداهای ماندگار موسیقی ماست/ دیوان سازی کردی است نه ترکی!/ آموزشگاهم را با چنگ و دندان نگاه داشته‌ام/ کرونا در آینده‌ای نزدیک بسیاری از مشاغل را نابود می‌کند

درست است که موسیقی در فرهنگ‌سازی و رشد و شکوفایی بچه‌ها سهم و تاثیر به سزایی دارد،‌ اما واقعیت این است که جزو ملزومات زندگی‌ مردم محسوب نمی‌شود و در زمان بروز بحران اولین چیزی که از همان ابتدا نادیده گرفته می‌شود، موسیقی و آموزش آن است زیرا اولویت نیست. 

تصور بر این بود که بیماری کرونا در سال 1400 فروکش کند و زندگی مردم کم کم به حالت قبل بازگردد و مشاغل وضعیت بهتری پیدا کنند. که اینطور نبود و حال با موج چهارم بیماری که شدت و گستردگی بیشتری دارد مواجهیم. خودتان که سال‌هاست در زمینه آموزش هستید و در تهران نیز آموزشگاه‌ موسیقی دارید از مشکلاتتان طی یکی، دوسال گذشته بگویید.

متاسفانه ما نیز مانند همه مردم در همه مشاغل تحت تاثیر این بحران همه‌گیر قرار گرفته‌ایم و به چند دلیل مشکلات بیشتری داریم. اگر بخواهم فقط به دو مورد اشاره کنم، باید بگویم؛‌ طبیعتا زمانی که ما معلمان را به کار دعوت می‌کنیم آنها را در معرض خطر قرار داده‌ایم و به عنوان مسئول آموزشگاه و متولی در قبال آنها احساس مسئولیت می‌کنیم. در سمت دیگر این روند مردم قرار دارند و هنرجویان و علاقمندانی که به ما مراجعه می‌کنند نیز از همین مردم هستند. درست است که موسیقی در فرهنگ‌سازی و رشد و شکوفایی بچه‌ها سهم و تاثیر به سزایی دارد،‌اما واقعیت این است که جزو ملزومات زندگی‌ مردم محسوب نمی‌شود و در زمان بروز بحران اولین چیزی که از همان ابتدا نادیده گرفته می‌شود، موسیقی و آموزش آن است زیرا اولویت نیست. از طرفی اگر اوضاع اقتصادی کشور را نیز مد نظر قرار دهید، متوجه خواهید شد که وضعیت معیشت مردم نیز در نادیده انگاشتن موسیقی و هزینه‌های آموزش آن بسیار موثر است. واضح است که طی چند سال اخیر عموم مردم به لحاظ مالی نیز ضربه‌های بسیار خورده‌اند و خب همه این موارد، هنری چون موسیقی را مورد تهدید قرار می‌دهد. اولین موردی که در چنین مواقعی از سبد خانواده‌ها حذف می‌شود موسیقی و مقولات فرهنگی و هنری است. در راس این هرم نیز آموزشگاه‌های موسیقی و مدرسان قرار دارند.

 موضوع این است که مقوله هنر،‌ موسیقی و در ادامه اوضاع آموزشگاه‌داران حتی در مواقع عادی نیز برای مسئولان وزارت ارشاد اهمیتی ندارد، شرایط بحرانی که جای خود دارد! که اگر غیر از این بود لااقل باید صنفی مستقل برای مدیریت و ساماندهی وضعیت آموزشگاه‌‌ها تشکیل می‌شد که اینطور نبوده است.

همینطوراست. متاسفانه هیچ‌گونه حمایتی از سوی وزارت ارشاد و سایر دستگا‌ه‌های ذیربط وجود نداشته و در شرایط بحرانی فعلی نیز کمکی به ما نشده است. این عدم توجه واقعا مشکلاتی جدی برای آموزشگاه‌ها ایجاد کرده است. به جرات می‌گویم بیماری کرونا و عدم وجود برنامه‌ها و نبود حمایت‌ها باعث تعطیلی بسیاری از آموزشگاه‌ها شده است.

شاید این اتفاق در تهران کمتر رخ داده اما آموزشگاه‌های متعددی طی یکی،‌ دوسال گذشته در شهرستان‌ها تعطیل شده‌اند.

این اتفاق تاسف‌برانگیز در تهران هم رخ داده است. به هر حال معلمان آموزشگاه من در آموزشگاه‌های دیگر نیز تدریس می‌کنند و در جریان چنین اتفاقاتی هستند. مثلا مدتی قبل آموزشگاهی سه طبقه و استیجاری در منطقه قیطریه برای ادامه فعالیت ناچار شده مکانش را به یک طبقه کاهش دهد. یکی از دوستان مجوزش را به آموزشگاهی اجاره داده بود اما با خبر شدم که آن آموزشگاه‌تعطیل شده است. واقعا چنین مواردی کم نیست و از وضعیت برخی دیگر از آموزشگاه‌ها مطلعم و می‌دانم تعطیل شده‌اند یا در شرف تعطیلی هستند. خودمان نیز تا همین لحظه با چنگ و دندان آموزشگاه‌‌مان را فعال نگه داشته‌ایم.

شاید اگر تسهیلات و وام‌های کم بهره‌ای به آموزشگاه‌ها داده شود لااقل بهای اجاره مکان آنها تا دو سه ماه برطرف می‌شود.

بله اما آنطور که می‌گویند دولت چنین بودجه‌ای ندارد و در صورت تداوم این وضعیت تعدادی از مشاغل واقعا از بین خواهند رفت و شخصا به این اوضاع بسیار بدبینم و تا آنجا که دستم به کار نمی‌رود. واقعا در دیگر کشورها از هنرمندان به طرق مختلف حمایت می‌شود تا در نهایت اصل زندگی آنها و مشاغلشان دچار چالش نشود.

کاری که به نظرمان رسید این بود که شهریه را نسبت به پارسال افزایش ندهیم؛ هرچند طی این مدت به خودمان و معلمان آموزشگاه بسیار سخت گذشته است. واقعا با توجه به وضعیت موجود دیدم که افزایش مبالغ شهریه شدنی نیست و از طرفی باید حیات آموزشگاه را حفظ کنیم. 

برای ادامه حیات آموزشگاه چه تمهیدی را به کار گرفتید؟

کاری که به نظرمان رسید این بود که شهریه را نسبت به پارسال افزایش ندهیم؛ هرچند طی این مدت به خودمان و معلمان آموزشگاه بسیار سخت گذشته است. واقعا با توجه به وضعیت موجود دیدم که افزایش مبالغ شهریه شدنی نیست و از طرفی باید حیات آموزشگاه را حفظ کنیم و چراغش را روشن نگه داریم، حتی اگر متضرر شویم. ما  با هزینه و درآمد آموزشگاه و کلاس‌ها به تولید آثار می‌پرداختیم که حال این رویه وجود ندارد. این را هم در نظر داشته باشید که حدود دو سال است هیچ کنسرتی برگزار نشده. همه این موارد در نهایت به ضرر موسیقی است، بخصوص سبک و سیاقی است که ما کار می‌کنیم. موسیقی مدنظر ما در حالت عادی به خودی خود مخاطبان کمی دارد و در حال از بین رفتن است. وای به حال آنکه درگیر بحران‌های مذکور شود.

جذب معلمان در شرایط فعلی بسیار دشوار است. تازه حساب کنید من و معلمان آموزشگاه همکلاسی‌های دانشگاه بوده‌ایم و مهم‌ترین دلیل ادامه همکاری ما رفاقتی است و دلی است؛ وگرنه اگر معلمی دو شاگرد خصوصی داشته باشد، درآمدش از یک روز تدریس در آموزشگاه بسیار بیشتر است. 

تصور بسیاری از آموزشگاه‌داران این بود وزارت ارشاد با توجه به تجربه‌ای که سال گذشته در زمینه حل بحران داشت، امسال آنها را مورد حمایت قرار می‌دهد.

بله درست است و بدتر اینکه همه می‌دانیم بحران کرونا لااقل تا آخر امسال وجود دارد.‌ تازه اگر خوش‌بینانه نگاه کنیم و حدس را بر این بگذاریم که لااقل اغلب مردم تا آخر سال 1400 واکسینه می‌شوند،‌ می‌توانیم به این اتفاق امیدوار باشیم. همه اینها یعنی تا پایان بحران با مشکلات بیشتری مواجه می‌شویم و شغل و حرفه‌مان بیشتر از قبل در معرض خطر قرار می‌گیرد بی‌آنکه از سوی دستگاه خاصی پشتیبانی شویم. جذب معلمان در شرایط فعلی بسیار دشوار است. تازه حساب کنید من و معلمان آموزشگاه همکلاسی‌های دانشگاه بوده‌ایم و مهم‌ترین دلیل ادامه همکاری ما رفاقتی است و دلی است؛ وگرنه اگر معلمی دو شاگرد خصوصی داشته باشد، درآمدش از یک روز تدریس در آموزشگاه بسیار بیشتر است. در نهایت اینکه با وجود تمام سختی‌ها ناچاریم ادامه دهیم.

از فعالیت‌های اخیرتان بگویید.

کار اخیرم تک‌آهنگی بود با عنوان «مژده ای دل» که به مناسبت عید نوروز منتشر شد. شعر آن سروده مستوره کردستانی است و همسرم سوده اسدپور خوانندگی آن را به عهده داشت. دو آلبوم نیز دارم که آماده انتشار هستند. یکی از آنها که در کردی و دیگری فارسی است.  انشالله بتوانیم در سال 1400 حداقل یکی از آنها را منتشر کنیم.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز