خبرگزاری کار ایران

تهیه‌کننده فیلم «منصور»:

اولین تجربه ساخت فیلم مشترک بین سپاه و ارتش را موفقیت‌آمیز پشت‌سر گذاشتیم/ حساسیت‌های زیادی برای ساخت فیلم زندگی فرماندهان شهید وجود دارد

asdasd
کد خبر : ۱۰۳۴۴۹۰

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «منصور» معتقد است به دلیل نظرات متفاوت و متکثر درباره شهدای نامدار دفاع مقدس، ساخت فیلم درباره فرماندهان شهید بسیار سخت است. او می‌گوید فرزند شهید ستاری درک درستی از درام داشت و همین باعث شد ساخت فیلم «منصور» با سهولت پیش برود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی و تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی از تولیدات سازمان اوج است. به گفته شعبانی این فیلم برشی از زندگی شهید ستاری است و برای اولین بار سپاه و ارتش در تولید یک فیلم با یکدیگر همکاری می‌کنند. با جلیل شعبانی پیرامون ساخت این فیلم و حضور در جشنواره فیلم فجر گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید: 

چطور شد که به سراغ ساخت فیلم «منصور» رفتید و برشی از زندگی شهید ستاری را انتخاب کردید؟ شما سال گذشته هم تلاش کردید که فیلم به جشنواره برسد که میسر نشد. 

آذر سال گذشته بود که فیلمبرداری این فیلم را آغاز کردیم. تلاش ما این بود که به صورت همزمان کارهای فنی را هم انجام بدهیم که اگر شد در جشنواره فیلم فجر شرکت کند. برای همین دنبال این نبودیم اگر جشنواره‌ای هم برگزار می‌شود در آن ثبت نام کنیم و تصورمان این بود که حتی فیلمبرداری در ایام برگزاری جشنواره هم ادامه خواهد داشت مگر اینکه همه چیز طبق روال پیش برود که در عمل این اتفاق نیفتاد. چون به جشنواره سی و هشتم نرسید و فیلمبرداری هم روزهای پایانی بهمن سال گذشته تمام شد؛ کارهای پس تولید را با سرعت کمتری ادامه دادیم و برنامه‌ریزی‌مان این بود که به جشنواره امسال برسد. از اسفند ماه که ماجرای کرونا پیش آمد زمزمه‌هایی بود که شاید جشنواره در زمان مقرر خودش برگزار نشود و شاید به اردیبهشت سال ۱۴۰۰ موکول شود. برای همین کارهای ویژوآل فیلم را بدون عجله ادامه دادیم و کار را به جشنواره رساندیم. 

 فیلم سفارشی بود یا دغدغه‌ای در تولید آن وجود داشت؟ 

سازمان اوج یکی از دغدغه‌هایش این بود که راجع به فرماندهان شهید دفاع مقدس فیلم بسازد. آقای سیاوش سرمدی قبلا یک فیلم مستند در مورد شهید ستاری ساخته بود که فیلم خوبی شده بود. بر اساس همان تحقیقات فیلمنامه‌ای را آماده کردند و به سازمان اوج دادند و بعد از چند مرحله بازنویسی و مشورت با افراد مختلف آماده فیلمبرداری شدیم. مذاکراتی با سرمایه‌گذار و نیروی هوایی انجام دادیم و نیروی هوایی برای در اختیار گذاشتن هواپیما و جنگنده‌ها و امکانات لوجستیکی موافقت خودشان را اعلام کردند. 

خانواده شهید ستاری و به خصوص فرزند ایشان سورنا ستاری هم در شکل‌گیری فیلمنامه نظر دادند و با آن‌ها مشورت شد؟ 

ما یک جلسه‌ای با فرزند ایشان آقای سورنا ستاری گذاشتیم و موافقت ایشان را درباره ساخت فیلمی پیرامون زندگی پدرشان دریافت کردیم. در جلساتی که گذاشتیم از نظراتشان استفاده کردیم چون نزدیک‌ترین فرد به شهید ستاری بودند و ما را در قوام بهتر فیلمنامه و گرفتن نقاط ضعف آن راهنمایی کردند. خوشبختانه حرف ما را متوجه می‌شدند و این را درک می‌کردند که ما یک فیلم سینمایی می‌سازیم که درام نقش مهمی در آن دارد و با آگاهی‌ای که داشتند راهنمایی‌های خوبی کردند. 

چه ویژگی‌ای در شهید ستاری بیشتر جلب توجه می‌کرد که شما درام را بر اساس آن شکل دادید؟ آیا ویژگی‌های نظامی ایشان بود یا روی زندگی خصوصی و خانوادگی این شهید هم تمرکز کردید؟ 

شهید ستاری یک ویژگی منحصر بفردی داشتند و آن هم پشتکار و پیگیری‌ای بود که در شکل دادن و مدیریت کارها از خود نشان می‌دادند. شهید ستاری معتقد بودند که کار نشد نداره و هر تصمیمی که می‌گرفتند تا به نتیجه رسیدن آن تصمیم حتی با وجود تمامی مشکلات ادامه می‌دادند. 

در سینمای دفاع مقدس کمتر به سراغ قهرمان‌های واقعی جنگ رفتیم. در چند سال اخیر چند نمونه محدود مثل «ایستاده در غبار» و «چ» در این زمینه ساخته شد. این خلاء نرفتن به سراغ ساخت زندگی قهرمان‌های دفاع مقدس ناشی از چیست؟ 

ساخت فیلم‌های جنگی نسبت به فیلم‌های ژانرهای دیگر دشواری‌های خاص خودش را دارد. فراهم کردن امکانات ساخت این دست آثار از یک سو و هماهنگی‌ها از طرف دیگر بسیار کار را سخت می‌کند. یک سلسله مراتبی نیاز هست تا به آن امکاناتی که برای کار لازم هست دست پیدا کنیم. از طرفی فیلم ساختن در مورد فرماندهان دفاع مقدس کار دشواری است چون هنوز همرزمان و دوستان آن شهید در قید حیات هستند و هر کدام از آن‌ها یک روایت را مطرح می‌کنند و گاه این اختلاف نظرها باعث می‌شود نتوان به یک انسجام لازم برای ساخت فیلم درباره قهرمان‌ها و فرماندهان دفاع مقدس رفت. ساخت فیلم سینمایی نیازمند توجه به درام است و فیلمساز مجبور است پیچ و خم‌هایی به قصه بدهد که برای مخاطب جذاب است. اما همین عنصر دراماتیک از سوی افرادی که نزدیک به شهدای دفاع مقدس هستند و شناختی نسبت به زبان سینما ندارند باعث می‌شود نظرات مخالفی بیان کنند و حتی این نظرات منجر به آن می‌شود که کار ساخته نشود. خوشبختانه ما در «منصور» به دلیل فهم سینمایی نزدیکان شهید ستاری این مشکل را نداشتیم. اما من شنیدم که دیگر فیلمسازان با مشکلات زیادی روبرو شدند وقتی می‌خواستند به سراغ ساخت فیلمی بر اساس زندگی یکی از شهدا و فرماندهان دفاع مقدس بروند. مثلا می‌گفتند وقتی فیلمنامه آن شهید را نزد خانواده و همرزمانش می‌بردیم که مطالعه کنند با بخشی از قسمت‌ها مخالفت می‌کردند و می‌گفتند این سکانس با آنکه کلیتش درست است اما نعل به نعل شبیه اصل ماجرا نیست. این به‌عدم شناخت از درام در سینما بازمی‌گردد که موجب می‌شود در این زمینه‌ها سختی‌هایی شکل بگیرد. 

چرا با وجود این همه نهاد فرهنگی و انقلابی که دغدغه سینمای دفاع مقدس دارند یک حرف واحد و یک اظهارنظر نهایی وجود ندارد که جلوی این تکثر آرا را بگیرد و امکان ساخت فیلم را سهل‌تر کند؟ 

حتما شما بهتر می‌دانید که همین الان هیچ نهادی برای اظهارنظر نهایی در این زمینه وجود ندارد و مشکل دقیقا از همین جا شکل می‌گیرد. باید یک شورای تخصصی این ماموریت را داشته باشند که بعد از تایید آن شورا فیلمنامه به راحتی پروانه ساخت بگیرد و تمام نهادهای نظامی از جمله سپاه و ارتش نهایت همکاری را با توجه به نظرات آن شورا با تیم تولید داشته باشند. ولی الان اینطور نیست و اگر یک فیلمسازی بخواهد فیلمی جنگی بسازد هر کدام از این نهادها یک شورای تخصصی دارند که باید فیلمنامه را کامل بخوانند و نظراتشان را اعمال کنند تا بعد در زمینه امکانات همکاری کنند. اگر می‌خواهیم این روند فیلمسازی در این زمینه بدون مشکل ادامه پیدا کند باید یک نهاد و یا شورایی در سطح کلان حاکمیتی شکل بگیرد و خروجی آن شورا فصل‌الخطاب تمامی دستگاه‌ها و نهادهای حکومتی و نظامی باشد. اینطوری راحتتر می‌توان به سراغ شخصیت‌های مطرح دفاع مقدس رفت. ما حتی فیلم‌هایی در زمینه فرماندهان دفاع مقدس داشتیم که بعد از ساخته شدن هم مشکلات زیادی برایشان پیش آمده است. این از همان فقدان نظر واحد می‌آید. 

در زمان نمایش فیلم «چ» فرزند شهید کشوری اعتراضی به آقای حاتمی‌کیا کرد که چرا نقش پدرش در قائله پاوه نادیده گرفته شده است. 

این مشکلات وجود دارد متاسفانه. دلیلش هم این است که وقتی سناریویی را به یک نهاد و ارگانی جهت همکاری ارائه می‌دهیم آن‌ها به دنبال نقش سازمانی خودشان در آن سناریو هستند. اگر شخصیت‌هایی از دل یک فیلم حذف می‌شوند فقط و فقط به خاطر شکل‌گیری درام است و نه انکار نقش افراد در تاریخ. کارگردانی فیلم داستانی با فیلم مستند متفاوت است و در فیلم داستانی با دیدگاه و زاویه دید کارگردان روبرو هستیم و این زاویه دید به معنای نقص یک فیلم نیست. شاید اگر درباره یک اتفاق چندین فیلم بسازند هر کدام از فیلم‌ها با آن یکی فرق بکند. برای همین فیلمسازان دفاع مقدس خودشان را مدیون شهدا و فرماندهان می‌دانند و همه دوست دارند بهترین روایت را مطرح کنند. اینطور نیست که اگر الان درباره شهید ستاری، شهید متوسلیان و شهید چمران فیلم ساخته شده دیگر کسی نمی‌تواند به سراغ این شهدا برود. باز هم می‌توان از ابعاد و زاویه‌های دیگری فیلم ساخت و با یک فیلم پرونده زندگی یک شهید بسته نمی‌شود. 

با توجه به شرایط تورمی در کشور ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی هزینه‌های زیادی را دارد. چقدر توانستید بودجه فیلم را مدیریت کنید و چه چالش‌هایی در تولید داشتید؟ 

ما هم مانند دیگر اقشار جامعه درگیر این گرانی و تورم افسارگسیخته شدیم. تورم روی سینما و به خصوص فیلم‌های دفاع مقدسی تاثیر زیادی می‌گذارد. مثلا یکی از دوستان تهیه‌کننده برای بازبینی لوکیشن در جنوب کشور بلیت هواپیما را با ۳۰۰ هزار تومان خریداری می‌کرد که بعد از گرانی‌ها همان بلیت را یک میلیون تومان خریداری کردند. یعنی قیمت بلیت در فاصله دو ماه سه برابر شده است. این نوع هزینه‌ها گاهی در برآورد بودجه پیش‌بینی نمی‌شود و کار را با مشکل روبرو می‌کند. ولی ما خوشبختانه به دلیل اینکه در یک مقطع کوتاهی فیلمبرداری را انجام دادیم و تصویربرداری در تهران انجام شد و نیاز به سفر به شهرهای دیگر نبود توانستیم بودجه را مدیریت کنیم. از طرفی سازمان اوج که زیرمجموعه سپاه است با نیروی هوایی ارتش تعامل خوبی برای در اختیار گرفتن امکانات لوجستیکی برقرار کردند که این موضوع را باید به فال نیک گرفت. چراکه ارتش و سپاه سال‌ها بود که به دنبال ساخت تولید مشترک فیلم بودند و این اتفاق در «منصور» افتاد. 

چرا برای بازیگر نقش شهید ستاری از یک چهره تئاتری که شناخت کمتری مخاطب از آن دارد، استفاده کردید؟ 

ما گزینه‌های مختلفی در ذهن داشتیم برای بازی در این نقش. اما یک استدلالی آقای سرمدی به عنوان کارگردان داشتند که به نظرم استدلال درستی هم بود. اینکه هر بازیگر چهره‌ای که برای این نقش انتخاب می‌کردیم مخاطب قبل از آنکه آن را در قالب شهید ستاری در ذهن بسنجد با بازی‌های قبلی او قضاوت می‌کرد و این به لحاظ شخصیتی به کار لطمه می‌زد. برای همین انتخاب آقای قصابیان خیلی به فضای قصه کمک کرد و بسیار تاثیرگذار و باورپذیر بازی کردند و از لحاظ چهره نیز به شهید ستاری نزدیک بودند.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز