خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از عبدالرحمن حسنی‌فر؛

نقد در جامعه ایرانی مساوی با تخریب است

asdasd
کد خبر : ۱۰۲۸۳۱۷

عبدالرحمن حسنی فر (عضو هیأت علمی و رئیس پژوهشکده تاریخ ایران) در یادداشت زیر به موضوع تخریب پرداخته و می‌نویسد: تخریب از جانب منفعت‌طلبانی صورت می‌گیرد که فقط منافع خود را دنبال می‌کنند.

 «نقد و انتقاد» از روش‌های مهم در هر جامعه‌ای و برای رشد و ارتقا است. در حوزه سیاست همراستا با مقوله نقد و انتقاد عبارتی هست بنام «مراقبت و موازنه» (check and balance) که در مورد قدرت سیاسی است. این اصل، باعث توازن قدرت‌ها در جامعه می‌شود و امروزه اصلی ضروری در حوزه حکمرانی به حساب می‌آید. نقد در حوزه عمومی و جامعه مدنی نیز، باعث ایجاد شفافیت، پاسخگویی، جلوگیری از فساد و بهبود اوضاع و مدیریت بهتر می‌شود. سخت‌ترین نقدها البته، نزد صاحبان قدرت و ثروت است؛ چونکه تقابل‌های جدی در مواجهه آن‌ها صورت می‌گیرد. به عبارت دیگر هر چه طرف انتقاد شونده صاحب قدرت‌ و ثروت بیشتری باشد نقد حتما، خیلی سخت‌تر خواهد بود. در این میان اگر بین طرف انتقاد شونده و انتقاد کننده، توافقی در مورد سازوکار تعامل وجود داشته باشد شاید انتقاد با توجیه بهتری صورت گیرد. اما جدای از سازوکاری که امروزه در قالب رسانه‌ها و در مورد نهادهای انتخابی وجود دارد به نظرم بحثی که خیلی مهم است نحوه انتقاد است که باعث شده مرز انتقاد و تخریب بهم بخورد و انتقاد در قالب تخریب جلوه‌گری کند حال آنکه انتقاد با تخریب فرق دارد.

 نحوه انتقاد به منطق دوران مدرن بر می‌گردد؛ دوران مدرن بر مشارکت حداکثری فرد فرد اعضا جامعه تاکید دارد و برای این منظور، سازوکارهای زیادی طراحی شده است. سازوکارهای چون رسانه‌ها، نظام‌های انتخابی، دانشگاه و پژوهشگاه و احزاب از جمله آن‌ها هستند که بر محور اندیشه آزادی و مشارکت قرار دارند باعث گسترش نقد و انتقاد می‌شوند.

 معطوف به تجربه تاریخی از زمان شکل گیری منطق جدید مشاهده می‌شود نقد و تخریب موازی هم بالا آمده‌اند که باعث لزوم پرداختن به اهمیت محتوا و نحوه نقد، می‌شود. این اهمیت به گونه‌ای است که باید گفت جنبه «فرهنگی» دارد و باید ادعا کرد که فرهنگ نقد در هر دو طرف منتقِد و منتقَد دارای اشکال جدی است. در اینجا به طرف منتقَد نمی‌پردازم که در جای خودش خیلی خیلی مهم است که به آن پرداخته شود.

طرف منتقِد مبنای این نوشتار است چونکه این گرفتاری در حوزه آکادمیک هم هنوز به نحو درستی حل نشده است. این معضل در برنامه اخیر زاویه شبکه ۴ توسط یکی از افرادی که فرد اهل علم به حساب می‌امد نمود پیدا کرده است. و البته این نحوه، سابقه طولانی دارد و به این تک مورد اکتفا نمی‌شود. در این برنامه در کلام ارائه کننده، نقد در صورت تخریب خودش را نشان می‌دهد؛ به اصطلاح دنبال نقد است ولی به زبان و ادبیات نادرستی به تخریب می‌پردازد.

 در جامعه ایرانی خیلی‌ها نقد را با تخریب یکی می‌کنند. این سبک و روش خیلی وقت است در اکثر طرف‌های فکری و قدرت نیز وجود دارد. اینکه چرا نقد در جامعه ایرانی مساوی با تخریب است بحث مهمی است که در جای خودش می‌تواند بررسی شود. ولی در گام اول مهم‌است که حداقل مرز بین آن‌ها معلوم شود تا بنام نقد در دام تخریب نیوفتیم.

 تخریب بجای نقد، یک مسئله است حتی باید گفت به گونه‌ای است که می‌توان آن را یک «فرهنگ» نامید. می‌توان تفاوت آن‌ها را اجمالا اینگونه بیان کرد که هدف از نقد، اصلاح و بهبود است حال آنکه در تخریب، تحقیر، رد و حذف طرف مقابل هدف است. اگر بواسطه انجام نقد، بهبودی صورت نگیرد پس تخریب است. در نقد هر دو طرف سود می‌برند اما در تخریب فقط یک طرف سود می‌برد. نقد یک کنش اجتماعی است که از جانب مصلحان صورت می‌گیرد اما تخریب از جانب منفعت طلبانی صورت میگیرد که فقط منافع خود را دنبال می‌کنند. این‌دو روش با هم خیلی متفاوتند و تمایز بین آن‌ها حتما باید دیده شود.

بحث لزوم نقد و پرهیز از تخریب یک کار فرهنگی و علمی و حتی قانونی است که باید بیشتر به آن توجه شود. نقش اهل علم در مشخص کردن مرز بین آن‌ها باید بیشتر شود.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز