خبرگزاری کار ایران

محمد ابوالحسنی مطرح کرد:

«دیرین دیرین» را برای سرگرمی ساختیم نه آموزش/ به دنبال جذب ۲۵ میلیون مخاطب هستیم/ انیمیشن هنوز وابسته به نفت است

asdasd
کد خبر : ۱۰۰۵۵۴۹

تهیه‌کننده سریال «دیرین دیرین» با اشاره به رشد فضای انیمیشن در شرایط موجود، بر ایجاد بسترهای رقابتی برای دیده شدن آثاری همچون «دیرین دیرین» تاکید کرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در روزگار رشد شبکه‌های اجتماعی بسیاری از برنامه‌سازان و هنرمندان انیمیشن با استفاده از بستر رایگان و پرمخاطب سایت‌های اجتماعی همچون فیس‌بوک و اینستاگرام توانستند محصول خود را بدون آنکه نیازمند صرف مبلغ‌های هنگفت باشند در اختیار مخاطبان قرار دهند. انیمیشن‌های یک دقیقه‌ای «دیرین دیرین» نیز در همین اتمسفر توانست در عرض کمتر از ۵ سال جای خود را در میان مخاطبان باز کند و طرفداران بسیاری را با خود همراه سازد. بیان انتقادی این انیمیشن‌ها که با زبان طنز همراه بود، توانست خیلی سریع به یکی از بسترهای خوب برای ارائه نقدهای اجتماعی در جامعه بدل شود. بعد از آن؛ دیگر سازندگان انیمیشن نیز با الگوبرداری از این مدل انیمیشن و با ارائه شخصیت‌های ثابت سعی کردند در این فضا بازار خود را پیدا کنند. سریال «دیرین دیرین» حاصل همین سعی و خطاهاست که بعد از گذشت ۵ سال از ساخت ویدئوهای یک دقیقه‌ای در بستر پلتفرم‌های نمایش خانگی  در حال پخش است. 

با محمد ابوالحسنی، تهیه‌کننده مجموعه‌های «دیرین دیرین» درباره رشد و توسعه بازار انیمیشن، چگونگی خلق و پرورش و رشد مجموعه‌هایی همچون «دیرین دیرین» به گفتگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید: 

چه شد که تصمیم گرفتید مجموعه دیرین دیرین را تبدیل به سریال کنید؟ 

ما از سال ۹۴ مجموعه دیرین دیرین را در قالب یک دقیقه‌ای به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر کردیم که مخاطب بسیار زیادی داشت و در شبکه‌های اجتماعی مختلف با استقبال روبرو شد. وقتی دیدیم که این میزان علاقه وجود دارد و مخاطب امروزی به دیدن سریال علاقمند است، تصمیم گرفتیم سریالی با کاراکترهای دیرین دیرین تولید کنیم. آیدین سیارسریع به جمع نویسندگان اضافه شد و با همکاری علی درخشی قصه‌های مختلف این مجموعه را نوشتند. برای تولید این مجموعه نیاز بود که تیم تولید بزرگتر از قبل شود و افراد جدیدی به تیم ما اضافه شدند. در فاز اول تصمیم داریم ۵۰ قسمت ۲۰ دقیقه‌ای تولید کنیم و به صورت همزمان از فیلیمو پخش می‌شود. 

تمرکز شما در سریال دیرین دیرین روی نقد رفتارها و کنش‌های اجتماعی است. چیدمان قصه‌ها طوری است که در هر قسمت یک پیام و نقد نسبت به یکسری رفتارهای اجتماعی مطرح می‌شود. این رویکرد چقدر برای ایده‌پردازی دست شما را باز گذاشت؟ 

زمانی که ویدئوهای یک دقیقه‌ای را منتشر می‌کردیم سعی می‌کردیم نسبت به مسائل روز واکنش نشان بدهیم و به موضوعات روز بپردازیم. در مجموعه‌های ۲۰ دقیقه‌ای اما سعی کردیم روی مسائل اجتماعی بیشتر تمرکز کنیم و خیلی روی موج اخبار روز نباشیم. برخی مسائل اجتماعی که بیشتر برای مردم مهم است جزو سوژه‌های ما شده است. در واقع سعی کردیم از آن فضای ویدئوهای یک دقیقه‌ای فاصله بگیریم و در نوع روایت هم تفاوت‌هایی داشته باشیم. مثلا در یک قسمت به شاخ‌های اینستاگرامی پرداختیم و اینکه چطور یک شبه به ثروت و شهرت می‌رسند یا به موضوع حیوان آزاری در جامعه پرداختیم و عواقب آن را با زبانی طنز بیان کردیم. البته بعضی از قسمت‌ها هم صرفا جنبه طنز و سرگرم‌کننده دارد و دنبال ارائه پیام خاصی درون آن نبودیم. مثلا در یکی از قسمت‌ها درباره این موضوع صحبت کردیم که یک نفر می‌آید و روزهای جمعه را می‌دزدد و همین باعث می‌شود در زندگی افراد داخل انیمیشن مشکلات زیادی به وجود بیاید. البته شاید در همان قسمت‌های سرگرم کننده هم نکته‌ای وجود داشته باشد اما در کل سعی‌مان این است که اول از همه مخاطب از تماشای این قسمت‌ها لذت ببرد، اوقات فراغتش پر شود و خیلی دنبال آموزش دادن و انتقادهای تند نیستیم. 

باتوجه به اینکه موضوعاتی که در سریال مطرح می‌کنید انتقادهایی به مسائل اجتماعی دارد برای دریافت مجوز از سوی ساترا مشکلی نداشتید؟ فرآیند مجوز گرفتن از دو نهاد مختلف مثل وزارت ارشاد و ساترا چقدر در شیوه ساخت اثر تاثیر می‌گذارد؟ 

واقعیت این است که در مرجع صدور مجوز نمایش سریال در VODها بلاتکلیفی وجود دارد و این بلاتکلیفی تا حدودی هم اذیت‌کننده است. ما اولین مجموعه انیمیشنی هستیم که در فرآیند مجوزگیری به ساترا مراجعه کردیم. و جالب اینکه وقتی بی‌خبر از عمق اختلاف ساترا و ارشاد، به اداره کل ارشاد استان تهران مراجعه کردیم که طرح بیلبوردهای تبلیغاتیمان را تایید کند، آن‌ها گفتند ما مجوز ساترا را قبول نداریم و فقط باید مجوز سازمان سینمایی را بیاورید. برای همین با مراجعه به سازمان سینمایی از آن‌ها هم مجوز گرفتیم و در واقع ما الان دو تا مجوز برای پخش دیرین دیرین داریم. این روند به نظرم درست نیست که بخواهیم چندین مجوز برای یک کار دریافت کنیم. باید جلوی این اختلاف‌ها را گرفت. متاسفانه هر کدام از این مراجع صدور مجوز هم نگاه‌های خودشان را دارند و ممیزی‌های خودشان را تحکیم می‌کنند و فیلمساز و صاحب اثر باید نظر هر دو طرف را جلب کند و این کار راحتی نیست. به نظرم باید به این اختلاف پایان داد و تعیین تکلیف کرد و هنرمندان را از سرگردانی و بلاتکلیفی درآورد. چون در این میان سرمایه‌گذاران و صاحبان آثار هستند که ضربه می‌خورند و وقت و سرمایه‌شان تلف می‌شود. 

مخاطب هدف شما در دیرین دیرین بیشتر بزرگسال است. آیا این تفکیک را برای پخش و نحوه ارائه آن قائل شدید؟ 

سریال دیرین دیرین برای بزرگسال تولید می‌شود و کودکان مخاطب ما نیستند. حتی در ویدئوهای یک دقیقه‌ای و کوتاه هم این مطلب صدق می‌کند. البته ما تصمیم گرفتیم یک مجموعه انیمیشینی جدید به نام «دیلین دیلین» کار کنیم که ویژه کودکان است و موضوعاتی که در آن مطرح می‌شود نیز مناسب کودکان است. 

 دیرین دیرین در طول این مدت توانست برند خودش را در زمینه انیمیشن ثابت کند. چقدر روی ابزارها و تبلیغات جانبی این محصول می‌توانید کار کنید؟ محصولاتی مثل بازی‌های کامپیوتری یا اقلام تبلیغی مثل لوازم‌التحریر و عروسک و… چقدر با ساخت یک برند امکان تولیدش وجود دارد؟ 

ما یک سیری را برای فعالیت‌های خودمان در نظر گرفتیم. استودیو نسل اندیشه سبز سال ۸۳ تاسیس شد و در آن موقع تنها با حضور ۱۲ هنرمند کار را آغاز کردیم و در سال ۸۸ با رشد فعالیت‌ها به ۱۷۰ نفر همکار رسیدیم. در این فاصله انیمیشن‌های زیادی برای سازمان‌های دولتی ساختیم که همگی فقط از تلویزیون پخش شد. مثل انیمیشن‌های شرکت گاز که به اسم «حسن خطرناکه حسن» معروف است یا کارهایی که برای پلیس تولید کردیم. یکی از نقاط ضعف ما در آن موقع این بود که نوع بیزینس ما B۲G بود و خیلی وابسته به دولت بود. ما ۲۵ مشتری بزرگ دولتی داشتیم و کافی بود از بالا به آن‌ها بگویند که دیگر با ما کار نکنند. یا به تلویزیون بگویند دیگر کارهایمان را پخش نکند، در این صورت ما نابود می‌شدیم. ما بازار پر ریسک و متزلزلی داشتیم و طبعا دنبال ثبات بیشتر بودیم. ما با ساخت دیرین دیرین سعی کردیم از سفارش‌های دولتی کاملا فاصله بگیریم و از بازار بزرگ تبلیغات برای خودمان سهم بگیریم. در واقع بستری فراهم کردیم تا بتوانیم مشتری‌های غیر دولتی متعددی داشته باشیم و از آن‌ها سفارش آگهی تبلیغاتی بگیریم. در رویکرد B۲B حدود ۲۵۰ مشتری خوب غیر دولتی داشتیم و در نتیجه به پایداری و ثبات بیشتری نسبت به B۲G و زمانی که فقط ۲۵ سفارش دهنده دولتی داشتیم رسیدیم. الان در طرح تجاری جدیدمان میخواهیم B۲C شویم، بازارمان را مردمی کنیم و کسب و کار خود را با تکیه بر ۲۵ میلیون نفر مخاطب وفادار توسعه دهیم. مثلا در مورد سریال دیرین دیرین هر چه مردم بیشتر آن را ببینند و از آن لذت ببرند درآمد ما هم بیشتر می‌شود. در آینده قرار است بازی دیرین دیرین را بسازیم و در آنجا هم با دریافت پول‌های خرد از مخاطبان میلیونی خود درآمد کسب کنیم. در زمینه تولید و عرضه محصولات جانبی هم این اتفاق خواهد افتاد و آن هم جزو بیزینس‌هایی است که مستقیم با مخاطب ارتباط دارد. این نوع بیزینس پایداری و ثبات بسیار زیادی دارد و جای رشد و توسعه آن هم بیشتر است. 

 نقدی که همیشه به انیمیشن وارد می‌شود به دلیل ماهیت دولتی و حکومتی بودن همواره از داستان‌های اساطیری و دینی برای سوژه‌های خودش استفاده می‌کند و کمتر محصولی مانند تهران ۱۵۰۰ و دیرین دیرین مربوط به زمان حال هستند و قصه‌های روز را تعریف می‌کنند. 

به نظر من حتی در آن قسمت قصه‌های اساطیری و مذهبی هم خیلی خوب کار نشده است. انیمیشن ما را بیشتر از آنکه متخصصین این حوزه پیش ببرند مدیران انیمیشن به هر سمت که میلشان بوده برده‌اند، چون پول و قدرت دست آن‌ها بوده است و انیمیشن‌ساز مجبور بوده برای امرار معاش نظر آن مدیر را تامین کند. برای همین وقتی در طی سال‌ها سبک و سیاق و مضمون تولیدات انیمیشنی را رصد می‌کنید، زمانی که مدیر آن مجموعه سفارش‌دهنده عوض می‌شود جنس تولیدات انیمیشنی هم تغییر می‌کند. چون هر مدیری سطح سلیقه خودش را دارد و سعی می‌کند آن را در تولیدات انیمیشنی اعمال کند. بچه‌های انیمیشن‌ساز هم باید نظر مدیران را تامین کنند چون درنهایت آن مدیر است که باید به انیمیشن‌سازان پول پرداخت کند. اینکه هنرمندان مجبور باشند برای گذران زندگی، تابع نظر مدیران شوند درست نیست. در مدل کسب و کاری که ما تعریف کردیم ما سمت مردم هستیم و مطابق میل آن‌ها کار تولید می‌کنیم. خوشبختانه امروز شیوه کسب و کاری دیرین دیرین با نوآوری و موفقیتش الگوی خوبی برای سایر انیمیشن‌سازان شده است. 

در سال‌های اخیر شاهد هستیم بسیاری از انیمیشن‌سازان و فعالان این حوزه به دلیل نبود فضا برای کار به کشورهای دیگر مهاجرت کردند. شاید این نوع از بیزینسی که شما تعریف کردید بتواند مانع از خروج استعدادهای این حوزه از کشور شود؟ چرا کمپانی‌های انیمیشن در ایران شکل نمی‌گیرد که بتوانند از ظرفیت استعدادهای داخلی استفاده کنند و در این بازار پرسود سهمی داشته باشند؟ 

چون اقتصاد ما اقتصاد نفتی است انیمیشن‌های ما هم نفتی است! همیشه انیمیشن‌سازهای ما دنبال سفارش دهنده دولتی بودند تا برایشان انیمیشن تولید کنند. برای همین هر وقت اوضاع مالی دولت و سفارش‌دهنده‌ها خوب بوده، کار و بار انیمیشن هم رونق گرفته و هر وقت دولت در تنگنای مالی بوده، تولیدات انیمیشنی هم کاهش پیدا کرده و شرکت‌هایی که در زمان رونق خلق‌الساعه تاسیس شدند، ورشکست می‌شوند و تعطیل می‌کنند. چون هر چند در ظاهر خصوصی‌اند، اما کاملا به دولت وابسته‌اند. اگر شرکت‌های انیمیشنی برای مردم کار کنند و به جای رضایت مدیر دولتی، رضایت مردم را در تولیدات خود در نظر بگیرند، همیشه یک پایداری و ثبات را در کسب و کار خود خواهند داشت. مردم همیشه نیاز به تولیدات سرگرم‌کننده دارند و هیچ وقت این موضوع تعطیلی‌بردار نیست. مخاطب همانطور که برای خورد و خوراکش خرج می‌کند برای سرگرمی‌اش هم پول خرج می‌کند. پس در این بازار هر فرد خلاقی با جلب نظر مخاطب می‌تواند به اندازه توان وخلاقیت خودش از این بازار بزرگ سهم ببرد. حسن دیگر این روش کسب و کار این است که هنرمند کار مورد علاقه خودش را می‌سازد و دیگر وابسته به سفارش دولتی نیست که هم استعداد و خلاقیتش محدود شود، هم از مخاطب دور بماند. طبعا در این روش شاهد خلاقیت‌های بیشتری از ناحیه هنرمندان انیمیشن‌ساز خواهیم بود که رشد این هنر صنعت را هم به همراه خواهد داشت. از طرفی بسیاری از هنرمندان عرصه انیمیشن به این امید مهاجرت می‌کنند که درآمد بیشتری کسب کنند. در این روش آن‌ها درآمد خوبی در داخل کشور خودشان کسب می‌کنند و دیگر نیازی به مهاجرت نیست. 

دیرین دیرین و مجموعه‌های شبیه به آن از بستر شبکه‌های اجتماعی به خوبی توانستند استفاده کنند و سود کنند. از طرفی با رشد VODها شما به این حوزه هم وارد شدید و محصولی را در این بستر نمایشی تولید کردید. ظهور این دو پدیده را در رشد و توسعه انیمیشن چطور ارزیابی می‌کنید؟ 

ما محصول تولید می‌کنیم و باید آن را در بستری به مخاطب عرضه کنیم. قطعا پدیده‌هایی مثل شبکه‌های اجتماعی و VODها به رشد این صنعت کمک می‌کند. ما در دهه‌های گذشته تنها راهی که برای عرضه محصولاتمان داشتیم تلویزیون بود. بعد از مدتی که گوشی‌های موبایل دست مردم رسید، مردم محتواها را از طریق بلوتوث برای هم می‌فرستادند. مثلا در سال ۸۸ که انیمیشن‌های حیات وحش را ساخته بودیم مردم از طریق بلوتوث آن‌ها را به اشتراک می‌گذاشتند. رفته رفته با فراگیر شدن گوشی‌های هوشمند و ظهور شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی مثل فیس‌بوک، وایبر، تلگرام و در نهایت اینستاگرام گستره انتشار محتوا بیشتر شد. امروزه شاهد هستیم که بسترهای جدید انتشار توانسته است تولیدکنندگان محتوا را به راحتی به مخاطب وصل کند. فیلیمو و آپارات نمونه‌های داخلی نتفلیکس و یوتیوب هستند که فرصت‌های خوبی به هنرمندان برای ارائه محصول خود می‌دهند. اگر این بسترها نبود چه بسا فرصتی ایجاد نمی‌شد تا سریال «دیرین دیرین» خلق شود.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز