صداقت و اعتماد دو سویه امام و امت
یکی از رزمندگان دوران جنگ با نگارش به بررسی انقلاب اسلامی ایران و موضوع صداقت و اعتماد دوسویه امام و امت در آن دوره پرداخت.
به گزارش ایلنا متن یادداشت سیدعلی صنیعخانی که برای ایلنا ارسال شده به این شرح است:
معمولاً در ایام دهه فجر افرادی که دست بر قلم دارند و توانی برای گفتن، ضمن بیان خاطراتی از ایثار مردم و دلبستگیهایشان به امام پس از بیان نابخردیهای رژیم گذشته، به دلایل پیروزی انقلاب و انقلابها پرداخته و از علل موجده آن با تمثیل سه رأس مثلث به سه اصل باورها (ایدئولوژی)، مردم و رهبری و ویژگیهای هرکدام پرداخته و باتوجه به تواناییها و تبحر و اطلاعاتشان مطلب یا کلامی را به مخاطبان ارائه میکنند و البته به این اصل قطعی هم اشارهای خواهند داشت که علت مبقیه هر انقلاب و حرکت همان علت موجده آن است. بدین معنی که در هر یک ازین سه واژه مهم خللی رخ دهد تداوم راه با مشکل روبه رو گشته و چه بسا انقلابها به انحراف خواهد کشید،
با پذیرش این اصل مهم در این مجال، به یکی از رموز استحکام بیعت امام و امت و همراهی دولتمردان و کارگزاران و ملت و فرماندهان و فرمانبران میپردازم و به خاطراتی در این مورد استناد میجویم؛
آن صل، صداقت و اعتماد است.
امام ما در طول سالیان مبارزه با رژیم صداقت خود را به مردم اثبات رساند و مردم هم به او اعتماد کردند و تحقق این امر موجب ایثار ملت شد که پیروزی نهضت را رقم زد و اعتماد امام به ملت قبل از ورود به کشور در مصاحبهها و سخنرانیها و اعلامیهها بیان میشد که قاطعترین آن در آغازین روز ورود به کشور در بهشت زهرا (س) بیان فرمودند:
«من دولت تعیین میکنم! من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم. من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارند دولت تعیین میکنم.»
ملت هم در روز ۱۲ فروردین ۵۸ با ۲/۹۸ درصد آراء موافق به خواسته امام لبیک گفتند و اعتمادشان به ایشان را نشان دادند. این صداقت و اعتماد بین امام و امت پایدار ماند و در روز رحلت حضرت امام مردم این پایداری را در تاریخ به ثبت رساندند.
دولتمردان نیز حرکتشان بر صداقت و اعتماد پایه ریزی شده بود. باور مردم بر صداقت دولتمردان همان همدلی و همراهی مردم و دولت و تحمل مشکلات، کمبودهای ناشی از تغییر رژیم، تحریمها، هزینههای مترتب بر جنگ خانمان برانداز تحمیلی و درآمد بسیار ناچیز حاصل از فروش نفت و گذشت از جان خود و دلبندانشان را در پی داشت.
مردم میدیدند کارگزارانشان در کنارشان و با برخورداری برابر و چه بسا کمتر با همه توانشان در جهت اداره کشور و رفاه ملت کوشا هستند.
اگر مجالی بود به خاطراتی که مؤید این مورد بود میپرداختم و تنها به یک مورد اکتفا میکنم.
نخست وزیر دهه اول انقلاب یکبار نقل کردند که «روزی در سفری به خوزستان بازدیدی از پالایشگاه آبادان داشتم در آنجا مهندسی که خدمات وافری در صنعت کشور داشت، به من گفت اگر به من هشتاد میلیون دلار بدهید در مدت ۱۰۰ روز پالایشگاه را به بهره برداری میرسانم.
به او گفتم من این مطلب را رسانهای خواهم کرد؛ گفت اعلام فرمایید. از آنجا عازم تبریز شدم و در جمع انبوه مردم تبریز اعلام داشتم از آبادان میآیم و این اتفاق هم افتاده که اگر من بخواهم این اقدام را انجام دهم اعلام یک نوبت کوپن برنج ممکن نیست؛ مردم در تایید این اقدام تکبیری گفتند که تا آن زمان تکبیری به آن عظمت نشنیده بودم.»
در مورد فرماندهانمان نیز مصادیق فراوانی برای گفتن دارم و خدا را شکرگزاریم که بخشی از این صداقت و اعتماد فی مابین فرماندهانمان در دوران دفاع مقدس و رزمندگان برای آیندگان ثبت و ضبط شده که کمترینش مساوی بودن حقوق و حتی کمتر از سایرین و بیشترین حضور در جبههها و فداکاریها و... بود. اگر غیر از این بود بر دلها حکومت نمیکردند که با کوچکترین اشاره افرادشان برای جانفشانی از یکدیگر سبقت نمیگرفتند.
بنا داشتم در تشکیل کمیتهها و در سپاه جنوب شهر و نازیآباد مواردی را مرتبط با این صداقت و اعتماد دوسویه بیان کنم که چگونه شد که مدیریت این دو نهاد انقلابی به جوانانی واگذار شد که اکثریت آنها سنشان کمتر از سی سال بود و در کمیته مرکز و ستاد مرکزی سپاه و سپاه شهرستانها و استانها هم غیر از ین نبود و این مدیریتها مورد پذیرش عموم قرار میگرفت.
اکنون که سی و هفتمین سال پس از آن دوران را پشت سر میگذاریم مشکلات کشور ما در حال حاضر قطعا بیشتر از دهه اول انقلاب نیست! اما نارضایتیها قابل قیاس با آن دوران نیست! علت را فقط میتوان در صداقت و اعتماد دوسویه فیمابین کارگزاران نظام و مردم جستجو کرد.
شاید یکی از مصادیق بارز عدم تحقق این دو ویژگی را در امر انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در رد صلاحیتهای کاندیداها میتوان مشاهده کرد؛ اگر مردم اصل هستند و رشید و بالغ و حق انتخاب دارند، اجازه دهیم خودشان نمایندگانشان را انتخاب کنند تا شاهد تحقق خواسته رهبری در مورد انتخاباتی با شکوه باشیم. مردم ما در آن دوران که همه گروههای سیاسی و حتی ضد انقلاب کاندیدا معرفی کرده بودند و مجلسی با اکثریت متدین و متعهد و متخصص انتخاب کردند که قطعا در حال حاضر هم غیر از این اتفاق نخواهد افتاد.
امید است در این ایام با تصمیمهای بجایی که مسئولان ذیربط خواهند گرفت، شاهد انبساط خاطر ملتمان فراهم شده و شاهد انتخاباتی باشکوه باشیم و در هر صورت همه باید در صحنه حاضر بوده و انتخاباتی در شأن ملت بزرگوارمان باشیم تا در آینده شاهد تحقق آن دو اصل مهم صداقت و اعتماد میان ارکان نظام و ملت باشیم.