خبرگزاری کار ایران

میزگرد سه فعال جوان حزبی در ایلنا؛

شورای سیاست‌گذاری باقیات صالحات خاتمی است

یک عضو حزب اعتماد ملی٬ یک عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و عضو شورای عالی سیاست گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان در میزگرد ایلنا شرکت کردند و از نقش جوانان اصلاح طلب در آینده این جریان سخن گفتند.

در آستانه انتخابات مجلس و شورای نگهبان سه فعال سیاسی جوان به خبرگزاری کار ایران-ایلنا آمدند تا تحلیل خود را از وضعیت انتخاباتی و حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات بیان کنند.

مهدی نادمی عضو بنیاد امید ایرانیان و جوان‌ترین عضو شورای‌عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان٬ آرزو فاطمی عضو حزب اعتماد ملی و از فعالان سیاسی اصفهان و حسین نقاشی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت است که هر سه سابقه فعالیت حزبی داشته‌اند و در شرایط کنونی از نقش جوانان در احزاب و روند فعالیت شاخه جوانان سخن می‌گویند:

بررسی سهم ده و سی درصدی جوانان و زنان

نادمی: دو شرط رای‌آوری و شایستگی در این دوره از انتخابات بسیار مهم است و اینکه زنان بگویند سی درصد می‌خواهیم یا جوانان ده درصد بخواهند زیاد خواسته معقولی به نظر نمی‌رسد.

معتقدم این سیاست که تأکید کنیم در موقعیت برابر بین یک کاندیدای پرسابقه و یک کاندیدای زن یا جوان، آن کاندیدای دوم ترجیح داده شود، بهترین و معقولانه‌ترین سیاست است، یعنی قائل شدن تبعیض مثبت در موقعیت‌های برابر با یک کاندیدای مرد قدیمی‌تر و مسن‌تر. قریب ۱۸۰حوزه انتخابیه، تک کاندیدا هستند و بحث اختصاص سهمیه ۱۰ یا ۳۰ درصدی به جوانان و زنان در حوزه‌های تک کاندیدا، از اساس سالبه به انتفاع موضوع است.

نقاشی: به نظر من رای‌آوری کلیدی‌ترین نکته است که باید فضای مجلس عوض شود و این یک امر دوطرفه است. با این حال جوانگرایی یک بحث تاکتیکی و یک بحث استراتژیک برای اصلاح‌طلبان دارد.

از یک سوی از نظر تاتکتیکی بر روی جوانان حساسیت کمتری در فضای سیاسی و نهادهای نظارتی وجود دارد، چون طبیعتا به اقتضای سن فعالیت و رفتار سیاسی و تحرک ویژه‌ای از آنها سر نزده است تا مورد حساسیت واقع شده باشند و از منظر استراتژیک در ده سال گذشته از جوانان در مراتب مدیریتی و سیاست‌گذاری استفاده‌ای نشده است و پتاسیل خوبی از دانش و نشاط جوانی برای حضور در عرصه قانونگذاری دارند. در واقع حضور آنها در چنین سطحی در کنار مدیران باتجربه و کارکشته سیاسی و سازمانی، آینده اصلاح‌طلبی را رقم خواهد زد و در صورت ادامه روند کنونی اصلاحات و اصلاح‌طلبی دچار پیری خواهد شد. از سوی دیگر این حس که جوانان این جریان سیاسی پذیرفته شدند٬ کم چیزی نیست و یک اعتماد نفس به جامعه جوان ایران می‌دهد که اکثرا به سمت اصلاح‌طلبان گرایش دارند.

فاطمی: ما در ایران نظام انتخاباتی مبتنی بر احزاب نداریم که بتوانیم به طور مشخص سهمیه تعیین کنیم، اینجا کانادا نیست که مثلا لیبرال‌ها برنده می‌شوند٬ بیایند یک خانم سی و یک ساله را به واسطه حضور در این حزب، وزیر کنند.

بنا براین وقتی ما می‌گوییم سهم سی درصدی زنان در لیست کاندیداهای اصلاح‌طلب، عملا به موضوع مشخصی اشاره نمی‌کنیم. چون که در شهرستان‌های بسیار زیادی ما تک کاندیدا داریم و بر اساس لیست نیست که بتوانیم سی درصد زنان یا ده درصد جوانان تعیین کنیم.

اینجاست که من می‌پرسم چه تضمینی وجود دارد که در یک شهرستان اگر زن یا جوان توانمندی در شرایط برابر با کاندیدای مردی حضور داشت، ما اولویت را به آن زن یا جوان بدهیم؟ در واقع وقتی ما بحث سهمیه‌ای مطرح می‌کنیم برای این شرایط است، برای اینکه اصلاح‌طلبان و بزرگان حاضر در شوراهای تصمیم‌گیری در هر استان این سهمیه و توازن را رعایت کنند، اما این تعهد باید به وجود بیاید، چون در غیر این صورت تضمینی برای اجرای آن وجود ندارد، در حالیکه ما به این تبعیض مثبت حداقلی، نیاز جدی داریم. در کلام بزرگان اصلاح‌طلب مانند حاج آقای منتجب‌نیا و آقای عارف و دیگر بزرگان بار‌ها شنیده‌ایم که در انتخابات این دوره، حضور زنان و جوانان باید جدی‌تر باشد، اما هنوز هیچ تضمینی به صورت مصوبه در شورا‌ها برای این موضوع وجود ندارد.

از سال ۸۴ ده سال زمان گذشته و در این مدت اتفاقات زیادی رخ داده است. یک چیز این است که امروز ما با جوانانی رو به رو هستیم که در کنار تحصیلات بسیار خوب، پرورش سیاسی یافته‌اند. اخبار و تحلیل‌های سیاسی را به طور دقیق دنبال کرده‌اند، در احزاب با مشارکت فعالانه در برنامه‌های مختلف سیاست ورزی آموخته‌اند و به دلایل متعدد از این دست، امروز برای ورود به مجلس از آمادگی نسبی برخوردارند.

برخی در این میان رزومهٔ اجرایی جوان و کم‌تجربگی او را مانع نگران کننده می‌دانند، با در نظر گرفتن شرایط هشت سالهٔ دولت قبل، و وضعیت به کارگیری اصلاح‌طلبان جوان در جایگاه‌های مختلف که متأسفانه با محرومیت مواجه بودند، همچنین با توجه به اینکه دست دولت فعلی برای استخدام نیروهای جدید بسته است و اگر جوانی هم وارد سیستم‌ها شده، صرفأ با حکم مشاور است که نه تعریف مشخصی دارد و نه ردیف حقوق دارد و مسایلی از این دست.

جوانان هم برای مجلس رزومه‌ای در کارهای اجرایی ندارند. اما بنظر من مهم‌ترین رزومه برای نامزدهای انتخابات مجلس، رزومه حزبی ایشان است. کسی که بیش از ده سال در احزاب، سیاست‌ورزی آموخته و تمرین سیاست کرده، بهتر از هر کسی می‌تواند عهده دار جایگاه قانونگذاری کشور باشد. بدنه اصلی احزاب اصلاح طلب را جوانان تشکیل می‌دهند، بنابراین باید در قدرت‌های کسب‌شده توسط این احزاب، جوانان سهم متناسب با این بدنه را داشته باشند.

در غیاب چهره‌های اصلی به سمت جوانگرایی رفته‌ایم یا واقعا اعتقادی نسبت به این مسئله  وجود دارد؟

فاطمی: با بررسی ترکیب شوراهای انتخاباتی که در شهر‌ها و استان‌های مختلف با حضور همهٔ اصلاح‌طلبان شکل گرفته است، می‌بینید که زنان و جوانان در این ترکیب حضور بسیار خوبی دارند و این حضور نمی‌تواند نمایشی باشد، چرا که حق رأی دارند و بناست تصمیم گیرنده باشند.

نادمی: در جبهه اصلاحات از ابتدا نقش جوانان بسیار برجسته و تأثیرگذار بوده است. بطور مثال زمانی که جبهه اصلاحات شکل گرفت که ریشه آن دعوت از آقای خاتمی برای نامزدی در زمستان سال ۷۵ بود، مهمترین گروه سیاسی تاثیرگذار در دعوت از ایشان و تشویق رهبران سیاسی خط امام به فعال شدن مجدد، دانشجویان بودند.

نکته دوم اینکه در‌‌‌ همان دوره اصلاحات بسیاری مدیران نیز سن زیر سی سال و چهل سال داشتند. جوانان در تمام احزاب مختلف اصلاح‌طلب هم همیشه تاثیر مؤثر و جدی داشته‌اند. بصورت خاص شما به اولین گنگره حزب اتحاد دقت کنید که بخش مهمی از جوانان در شورای مرکزی آن حضور یافتند و کنگرهٔ این حزب کارنامه قابل دفاعی در موضوع جوانگرایی از خود به نمایش گذاشت.

در مجموعه تشکیلات سیاسی و اجتماعی منتسب به جناب آقای دکتر عارف هم نه تنها هیچوقت احساس نکردم که حضور جوانان و زنان صوری است بلکه ایشان در اتخاذ مهم‌ترین تصمیمات سیاسی و انتخاباتی خود همیشه با جوانان و زنان مجموعهٔ خود مشورت می‌کنند و نظرات آنها بصورت جدی در تصمیمات نهایی لحاظ می‌شود.

ضمنا بعد از انتخابات ۹۲ گروه‌های مختلف مردمی که از شهرستانهای مختلف با ایشان دیدار می‌کردند، این مطالبه را با ایشان مطرح می‌کردند که ایشان با تأسیس حزب، به سازماندهی هواداران خود اقدام کنند. ایشان هم در پاسخ به این مطالبه همیشه عنوان می‌کردند اگر مقرر بر این باشد که حزبی را تأسیس نمایند، این حزب جوان محور خواهد بود و جوانان مسئولیت‌های اصلی ارکان آن را بر عهده خواهند داشت. اما در ‌‌‌نهایت با توجه به اینکه بزرگان اصلاحات تأکید داشتند انتخابات اسفند ماه مجلس باید با تأکید بر حرکت جبهه‌ای درون جبهه اصلاحات برنامه‌ریزی شود نه حرکت حزبی و از ظرفیت جناب آقای دکتر عارف نیز در این حرکت جبهه‌ای استفاده شود و ایشان نقش میانجی و حکم بین تمام احزاب را داشته باشند، در ‌‌‌نهایت مقرر شد تأسیس حزب به بعد از انتخابات مجلس مأکول شود.

معتقدم مهم‌ترین نقش جنبش جوانان این است که باید چشم نقاد رفتارهای نادرست و انحرافی باشند و چون تمام واکنش موجود در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مورد توجه رهبران اصلاحات قرار می‌گرد، اثرگذاری لازم را خواهد داشت.

در انتخابات شورای شهر سال ۹۲ افرادی در لیست اصلاح‌طلبان قرار گرفتند که در تصمیم‌ها همسو با اصلاح‌طلبان نبودند. در آن زمان در شبکه‌های اجتماعی افرادی که دست‌اندرکار تهیه آن فهرست بودند مورد شماتت و انتقاد جدی بدنه جوان اصلاح طلب قرار گرفتند. این مسئله در انتخابات پیش رو نیز صادق است و اگر لیستی که در ‌‌نهایت به اسم اصلاح‌طلبان و شورای‌عالی سیاست‌گذاری منتشر خواهد شد٬ دارای نقاط ضعفی باشد و به دور از معیارهای اصلاح‌طلبی اصیل و آرمان‌خواهانه باشد، این نقطه تاریک در رزومه تهیه‌کنندگان این لیست ثبت خواهد شد و مورد بازخواست اجتماعی واقع خواهند شد.

الان هم معتقدم مهم‌ترین ضمانت اجرایی برای نمایشی نبودن شعارهای بزرگان اصلاحات در تأکید بر نقش و جایگاه ویژه زنان و جوانان این است که هر گونه رفتار تصمیم‌گیران انتخاباتی جبهه اصلاحات مورد رصد هواداران قرار خواهد گرفت و بعد‌ها مورد بازخواست جدی قرار خواهند گرفت.

شورای‌عالی سیاست‌گذاری باقیات صالحات آقای خاتمی است و این وظیفه جوانان است که به این رسالت تاریخی خود توجه کنند که مراقب باشند هیچ گروهی از این مسیر وحدت و همگرایی منحرف نشود و اتحاد خجسته فعلی تا انت‌ها حفظ شود

نقاشی: مردم ایران می‌دانند که در وقوع انقلاب اسلامی و استقرار و تثبیت آن همیشه نقش جوانان پررنگ بوده و افراد انقلابی چه با صلاحیت‌های لازم و چه بدون آن، در نهادهای باقی مانده از رژیم گذشته و نهادهای انقلابی جاگیر شدند که بسیاری تجربه و تخصص کافی را نداشتند. بعد از مدتی که از این افراد در مسئولیت قرار گرفتند، طبیعتا برخی از‌‌ همان نسل که حالا باتجربه شده بودند یا دانش آکادمیک لازم را در داخل و یا خارج از کشور در این سال‌ها کسب کرده بودند، به این نتیجه رسیدند که دانش و تجربه کشور را به پیش می‌برد٬ لذا نسل جوان را کنار گذشتند. شما در همین دولت هم می‌بینید این نگاه پررنگ بوده و به دنبال حضور جوانان در عرصه مدیریت نبوده است.

البته دو مسئله هم این عدم حضور جوانان را تقویت می‌کند. یکی سابقه بد آقای احمدی‌نژاد که برای حذف راست سنتی به سراغ جوانان تشکل‌های دانشجویی اصولگرا رفت. چنانچه بعنوان مثال فردی که سال ۸۸ در پردیس ابوریحان دانشگاه تهران در ورامین با یکدیگر مناظره داشتیم و در سال ۸۶ دبیرکل یکی از اتحادیه‌های دانشجویی اصولگرا بود، به فرمانداری این شهر با با بیست و شش سال سن رسید و تجربه موفقی هم از خود به یادگار نگذاشت و مواردی دیگر از این دست در دوره دولت نهم و دهم می‌توان یافت که باعث شد، به دلیل ضربه‌های مدیریتی که به کشور از قبل این انتصاب‌ها بوجود آمد، نگاه‌های مدیران تکنوکرات عموما منفی‌تر هم بشود. این دست مدیران درباره دوران پذیرش مدیریت‌های میانه و کلان سیاسی در دوران ابتدای انقلاب هم معتقدند در شرایط ابتدای انقلاب پذیرش سمت‌ها از سوی آنها از سر ناچاری بوده و به دلیل وقوع انقلاب و عدم اطمینان به کارگزاران نظام پیشین باید همین جوانان انقلابی با هر میزان دانش و تجربه احتمالی، قبول مسئولیت می‌کردند. پس آن شرایط، شرایطی اضطراری بوده و دیگر قابل تکرار ندارد.

لذا اعتدالگرایان و حتی برخی اصلاح‌طلبان یک گاردی نسبت به جوانان دارند. اما درباره حزب اتحاد ملت من معتقدم رایزنی‌های چند سال گذشته جوانان تاثیر زیادی روی نسل قبل‌تر اصلاح‌طلبان نهاده است. اینکه این جوانان در کوران این سالهای سخت همراه و همدل بودند و نسبت به اندیشه و مرام اصلاح طلبی ایستادگی کرده‌اند و بعضا هزینه‌های زیادی هم داده‌اند، باعث شد که اعتماد خوبی در برهه راه اندازی حزب و کنگره به آنها شکل بگیرد.

فاطمی: به دلایل متعددی فکر می‌کنم در انتخابات مجلس، اصلاح‌طلبان با اقبال عمومی مردم مواجه هستند. اول اینکه در انتخابات پیشین مجلس حدود نیمی از واجدان شرایط در انتخابات شرکت نکردند و افرادی در مجلس حضور یافتند که برخی از ایشان در دور اول انتخابات حتی یک چهارم رای از میان رأی‌های به صندوق ریخته شده را به دست نیاوردند، این نشان می‌دهد که نمایندگان با چه پشتوانه مردمی ضعیفی وارد مجلس شدند. عملکرد بسیار ضعیف مجلس چه در حوزهٔ قانونگذاری و چه عدم همراهیشان با دولت تدبیر و امید که انتخاب مردم در سال ۹۲ بود، دولتی که با حمایت و پشتیبانی اصلاح طلبان روی کار آمد، از دیگر دلایل اقبال مردم به اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو است، چراکه مردم خوب می‌دانند رفع بسیاری از مشکلات در پرتو هماهنگی و همراهی مجلس و دولت امکان پذیر است. همچنین می‌توان پیامدهای انتخاب رییس جمهور پیشین که از طیف رقیب بود را نیز یکی از دلایل روی آوردن مردم به اصلاح طلبان دانست. با توجه به اینکه کمتر از سه سال از تغییر دولت می‌گذرد و پیامدهای عملکرد دولت اصولگرا همچنان بر زندگی مردم احساس می‌شود، طبیعتا مردم به جریان منتقد روی می‌آورند.

نادمی: جوانان اصلاح‌طلب، مهترین گروهی بودند که در فضای خموده و یأس‌آلوده سیاسی پاییز و زمستان ۹۱، انگیزه را به رهبران سیاسی اصلاح‌طلب برای فعال شدن مجدد برگرداندند و موج دعوت برای کاندیداتوری از رهبران سیاسی را ایجاد کردند٬ در حالیکه اغلب بزرگان در آن مقطع در ناامیدی کامل بودند و هیچ امیدی به تغییر وضع موجود نداشتند.

حتی موضوع ائتلاف بین کاندیداهای اصلاح طلب (جناب آقای دکتر عارف و دکتر روحانی) ناشی از تاثیر جوانانی است که در همایش‌ها و سخنرانی‌های این دو عزیز درخواست ائتلاف و اجماع داشتند که نهایتاً دکتر عارف نقش تاریخی خود را در این مقطع به خوبی ایفاء کردند.

در بحث سهمیه‌ها در لیست باید عرض کنم صرف‌نظر از اینکه چه افرادی وارد لیست‌ها می‌شوند، چه جوان، چه زن، مهم این است که کاندیداهای نهایی جبهه اصلاحات به برنامه‌های تشکیلاتی این جبهه که قطعا بر اساس جوانان و زنان تدوین شده است٬ تعهد داشته باشند و نیازی نداریم که حتما زن، جوان، کارگر، پزشک، معلم، مهندس در لیست باشند تا فراکسیون منتسب به جبهه اصلاحات در مجلس بعدی به منافع این اقشار توجه کند.

اما اینکه چرا دولت فعلی نمره قبولی در اعتماد به جوانان نداشته است، بحث دیگری است. امروز اصلاح‌طلبان و دولت همراستا هستند اما آنقدر اصلاح طلبان و احزاب اصلاح طلب در تغییر سیاست‌های کلان دولت اثرگذار نیستند که بتوانند درباره تمام انتقادها و اشتباه‌های آن جوابگو باشند.

بررسی موانع حزب فراگیر اصلاح طلبان

نقاشی: فکر می‌کنم این عقلانیت بین اصلاح‌طلبان شکل گرفته که از الگوی ۸۴ عبور کنند و به الگوی سال ۹۲ برسند و یک بخشی از نگرانی ما در سال ۸۴ این بود که ما کاندیدای متکثر داشتیم٬ با سبد رای متنوع. اما سال ۹۲ به یک عقلانیت و پختگی رسیدیم و امروز پذیرفته شده که یک شورای سیاستگذاری وجود داشته باشد که فصل‌الخطاب همه گروه‌های اصلاح‌طلب باشد.

اگر این الگو تا انتها پیش برود و کسی نخواهد زمین بازی را تغییر کند، با محوریتی که آقای خاتمی دارد و با ریاست آقای دکتر عارف، می‌تواند پروژه انتخابات را پیش ببرد. شورای سیاستگذاری، تکامل‌یافته تجربه انتخابات ۹۲ است و اگر این الگو ادامه یابد می‌تواند در آینده نیز مورد استفاده قرار گیرد و به نتایج مطلوبی برسد.

نادمی: شما انتخابات شورای شهر دوم را ببینید. در آن دوره نهضت آزادی هم در تهران فهرست انتخاباتی معرفی کرده بود و در ‌‌نهایت جناب آقای مصطفی تاج‌زاده که سرلیست اصلاح‌طلبان بود٬ علی‌البدل اول شدند. به مرور و با تجمیع تجارب و عقلانیت روز افزون به این نتیجه رسیدند حال که ما رقبای بیرونی فراوان داریم، از نداشتن تریبون رسمی گرفته تا نامهربانی نهادهای نظارتی، لااقل وحدت در میان خود را تقویت نماییم و از تفرقه و موازی کاری در درون جبهه اصلاحات خودداری کنیم که به همین تجربه وحدت در انتخابات ۹۲ یا شورای سیاست‌گذاری فعلی منتهی شده است.

همین تجربه وحدت را احزاب ریز و درشت اصلاح‌طلب می‌توانند از آن استفاده نمایند و یا چند حزب اصلاح‌طلب فراگیر و بزرگ متشکل از احزاب کوچک‌تر تشکیل شود یا اینکه یک شورا یا کنفدراسیون جهت هماهنگی از تمام افراد ذی‌نفوذ و اثرگذار و احزاب اصلاح‌طلب داشته باشیم که کاملا محتمل می‌دانم بعد از انتخابات اسفند ماه به سمت این تجربه حرکت خواهیم کنیم.

به عنوان آخرین سوال چرا مردم باید در انتخابات سال ۹۴ به اصلاح‌طلبان رای بدهند؟

نادمی: پرهیز از شعارزدگی و ایجاد بستری برای زندگی شرافتمندانه برای مردم ایران باید مورد توجه اصلاح‌طلبان باشد. فکر می‌کنم این مسئله در این دولت هم جدی گرفته نشد که نمونه آن را در بحث بسته خروج از رکود دیدیم که به بیراهه رفت.

برنامهٔ پیشنهادی دیگر هم برای جببه اصلاحات در انتخابات آتی، شفافیت و دوری از فساد در بدنه حاکمیت است که متأسفانه این فساد در دولت قبلی از حالت فساد موردی تبدیل به فساد سیستمی و سازماندهی شده شد. مورد بعدی عقلانیت در اداره کشور و علی الخصوص سیاست خارجی است که در سال‌های قبل متأسفانه شعارهایی داده شد که هزینه آن از جیب مردم پرداخت شد.

نقاشی: یک مشکلی وجود دارد که از دو دهه قبل شروع شد و یک اتمسفری در فضای سیاسی کشور به وجود آمد و فن‌سالاران و افرادی که ضد سیاست‌های برابری‌خواهانه هستند، هر کدام بخشی از جریان اصلاحات را از گفتمان ابتدایی که گفتمان چپ اسلامی بود و مبتنی بر حمایت از محرومان و مستضعفان بود، دور کردند و آرمان‌ها و شعار‌ها را به یک طبقه خاص محدود کردند.

البته تکامل و تغییر ذات هر کنش‌گر و جریان سیاسی است. اما در موراد خاستگاه‌ها تغییر پیدا کرده است. این سخن بدان معنا نیست که امروز‌‌‌ همان خوانشی که در دهه شصت از مفهوم عدالت و چپ وجود داشته، می‌بایست امتداد می‌یافته است. ولی اگر ما دموکراسی‌خواه هستیم و به مفاد حقوق بشر احترام داریم، ‌‌‌ همان اعلامیه نیز فقط ماده ۱ تا ۲۱ که مربوط به حقوق سیاسی-مدنی است ندارد و مفاد مواد بعدی تا ماده ۳۰ به مفاهیمی چون کار شایسته و شرافتمند، بیمه و رفاه اجتماعی، مبارزه با بی‌عدالتی و تبعیض و مسایل از این دست می‌پردازد. همچنین خوانش مذهبی ما از اسلام شیعی نیز ما را بر آن می‌دارد که مفاهیم این چنینی را پاس بداریم و برایش برنامه و سیاست‌گذاری داشته باشیم.

از سویی دیگر از نظر من امری واضح است که چنانکه رسول اکرم فرمود: «کاد الفقر ان یکون کفرا» -نزدیک است فقر به کفر بیانجامد! شکم گرسنه و بدون تامین و رفاه به تئا‌تر و موسیقی و سینما و آزادی بیان و انتخابات آزاد و پارلمانتاریسم نمی‌اندیشد!

در واقع فرصت و امکان اندیشیدن ندارد. پس اگر دموکراسی‌خواه هستیم باید نسبت به این امور حساس بوده و زبان و سیاست‌های اجتماعی لازم را برای رفع فقر و تبعیض در دستور کار داشته باشیم.

از طرفی ایستادگی مقابل فساد سازمان‌یافته نیز باید با استفاده از ابزارهای قانون‌گذاری و نظارتی در دست مجلس مورد توجه قرار بگیرد تا طبقه متوسط تَنک شده و لاغر ایران را به خود جلب کند. اصلاح‌طلبان باید به توسعه همه‌جانبه و پایدار پایبند باشند اگر چه توسعه سیاسی از نظر رتبی و نه زمانی اولویت دارد- چون دولت در ایران امری فراگیر و گسترده است- اما می‌بینیم بعضا به دلیل تسلط اتمسفری که فن سالاران و معتقدان به اندیشه‌های ضد برابری و عدالت خواهی ترویج کرده‌اند، در پاره‌ای موارد اولویت‌بندی‌ها نیز به جای همه جانیه بودند، یک‌جانبه و محدود به توسعه سیاسی و فرهنگی بدون در نظر گرفتن تنگنا‌ها و مطالبات اقشار محروم و مستضعف شده است.

فاطمی: در یک سال و نیم گذشته ما شاهد یک دانشگاه بزرگ سیاسی بودیم که در ‌‌‌نهایت به شورای‌عالی سیاست‌گذاری و شوراهای دیگری که در شهر‌ها و استان‌ها شکل گرفته‌اند، رسید. ائتلاف و هماهنگی اصلاح طلبان سراسر کشور، اتفاق مبارکی است که حاصل تجارب تلخ ۸۴ و ۸۸ و تجربهٔ بسیار خوب ۹۲ است. اما از این به بعد مسایلی پیش می‌آید که نباید نگرانمان کند. یادمان باشد که سهم‌خواهی حزبی و صنفی به معنای تفرقه نیست و اتفاقا فعالیت سیاسی به همین معنا است. در ‌‌‌نهایت هر تصمیمی در شورا گرفته شود همه پشت آن خواهند بود.

در کشوری که مشارکت زنان در حوزه‌های کلان سیاسی سه درصد است، اعمال تبعیض مثبت به طور مقطعی ضرورت دارد. اگر در مجلس لایحه‌ای یا طرحی در جهت حفظ منافع زنان و بهبود شرایطشان در کشور ارایه شود، نمایندگان مرد هم هستند که با آن موافقت کنند و رأی مثبت دهند.

اما طبیعی است که این نماینده‌های زن هستند که مطالبات و ضرورت‌های حوزهٔ زنان را در مجلس طرح می‌کنند، البته نمایندگان زنی که خود زن‌ستیز نباشند و باید به این مهم هم توجه کرد. یادمان باشد که نمی‌توانیم منتظر بمانیم تا شرایط مشارکت سیاسی زنان خود بخود و در شرایط موجود افزایش پیدا کند.

زمان بسیار طولانی نیاز است تا این سه درصد به درصدی بسیار بالا‌تر و متناسب با ضرورت‌های جامعه زنان ایران برسد. یادمان باشد که زنان در جامعهٔ ما، از زنان ایلات و عشایر گرفته، تا تحصیلکرده‌های بیکار، سرپرست‌های خانوار، کارآفرینان، آسیب دیدگان اجتماعی، زنان سالمند و... مشکلات و مسایلی را از سر می‌گذرانند که منتظر یاری از بالا هستند، باید در هیأت دولت، در قانونگذاری و در قوه قضاییه زنان بیشتری حضور داشته باشند تا به این ضرورت‌ها رسیدگی کنند.

چانه‌زنی، تعامل و گفت‌وگو یکی از روش‌های سیاست‌ورزی در بسیاری از کشورهای دنیاست. در قانونمند‌ترین نظام‌های سیاسی هم، چانه‌زنی را بعنوان یک روش منطقی جهت حصول به نتایج صحیح سیاسی مشاهده می‌کنید.

مهدی نادمی: تجارب دوره‌های قبل حاکی از این است که بسیاری از رد صلاحیت‌ها با تعامل شخصی حل می‌شوند و به همین جهت یکی از کارگروه‌هایی که در شورای عالی سیاستگذاری شکل گرفته است، کارگروه رایزنی و تعامل است که قرار است با بخش‌های مختلف اجرایی و نظارتی دخیلی در فرایند انتخابات مجلس مذاکرات و رایزنی‌های مستمر داشته باشند.

حسین نقاشی: بعد از توافق برجام، دو رویکرد در عرصه داخلی ممکن است وجود داشته باشد. برخی معتقدند هربار که فضا در خارج از کشور به سمت حل و فصل می‌رود جریان‌های تندرو در داخل فضای داخلی را محدود‌تر می‌خواهند و برخی معتقدند که وقتی در خارج از کشور به یک رویکرد تعاملی تن داده‌ایم در داخل کشور نیز رویکرد سمت و سوی تعاملی به خود می‌گیرد.

به نظر من تحلیل دوم با توجه به فضای سیاسی جامعه ما مقدّر است و این عقلانیت در فضای کلان و تاثیرگذار سیاسی وجود دارد که این مورد دوم اتفاق بیفتد و گشودگی در فضای بین‌المللی همزمان با گشودگی در فضای داخلی شود و این پشتوانه نظام را در تعامل با خارج از کشور قوی‌تر خواهد کرد.

از طرفی رییس جمهور می‌داند مجلسی مثل مجلس هفتم و هشتم و نهم، تحرکات بسیار جدی برای مخالفت با شعار‌ها و سیاست‌های اعلامی وی در عرصه‌های مختلف و ویژه در سیاست خارجه و به‌خصوص درباره پرونده هسته‌ای داشته است و این رویکرد در مسائل داخلی بیشتر هم هست. به نظرم آقای روحانی باید رایزنی‌های گسترده در سطوح مختلف انجام دهد تا بتواند فضای مناسب تری برای برگزاری انتخابات پیش رو ایجاد کند. این امر به او کمک خواهد کرد که در آینده مجلسی معقول و همراه‌تر برای تحقق شعارهای انتخاباتیش شکل بگیرد.

از سوی دیگر معتقدم اصلاح‌طلبان باید افراد «مقبولِ با صلاحیتِ ممکن» را معرفی کنند. یعنی هم رای آور باشند و هم صلاحیت و شایستگی‌های سمت نمایندگی را داشته باشند و هم امکان عبور از نهادهای نظارتی را داشته باشند

 

کد خبر : ۳۲۳۶۹۹