خبرگزاری کار ایران

رسانه‌ها حادثه پلاسکو را آگراندیسمان کرده‌اند؟

یک استاد ارتباطات با بررسی عملکرد رسانه‌ها در حادثه پلاسکو، آنها را به سه دسته «شبکه‌های اجتماعی»، «رسانه ملی» و «مطبوعات و خبرگزاری‌ها» تقسیم کرد.

به گزارش ایلنا، پروانه پیشنمازی در گفت‌وگو با ایسنا، می‌گوید: تشخیص اینکه یک رویداد را بتوان بحران نامید یا خیر منوط به برخورداری از ویژگی‌های ماهیتی تعریف بحران است. بحران پدیده‌ای است که یک سیستم پویا را دچار اختلال کرده و از حالت تعادل خارج می سازد و خسارات مادی و معنوی زیادی را بر سیستم مذکور تحمیل می‌کند. از آنجایی که رویداد پلاسکو کل سیستم مدیریت شهری و به ویژه بخش مدیریت بحران از جمله اورژانس، آتش‌نشانی، هلال احمر را از حالت تعادل خارج ساخته بود و همراه با خسارات مادی و معنوی فراوانی بود لذا این ظرفیت را داشت که از آن تحت عنوان بحران نام ببریم.

وی در ادامه به نکته دیگری که این رویداد را به دایره بحران بودن می‌کشاند، اشاره می‌کند و می‌گوید: این رویداد نه تنها سیستم شهری بلکه حتی سایر حوزه‌های زندگی جامعه ما را نیز تحت تاثیر قرار داد. به واقع این رخداد نشان داد که علاوه بر ضعف مدیریت در سیستم نظارت و مدیریت شهری، مدیریت بحران و ...، در حوزه فرهنگی نیز دچار ضعف‌های جدی هستیم که نیازمند توجه و تأمل جدی است.

پیشنمازی با اشاره به انتقاد بسیاری از افراد به نحوه پوشش رسانه‌ای پلاسکو، می‌گوید: این افراد معتقدند که شیوه پرداختن به حوادث ساختمان پلاسکو همراه با بزرگنمایی بوده است و این حادثه ظرفیت مطرح شدن در این اِشِل را نداشته و در واقع رسانه ها این ماجرا را آگراندیسمان کرده اند.

وی در این زمینه مروری به نحوه عملکرد رسانه ها در پوشش خبری وقایع پلاسکو می‌کند و می‌گوید: به اعتقاد من در پوشش خبری واقعه پلاسکو ما با سه دسته رسانه مواجه هستیم؛ دسته اول رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی و شهروند خبرنگاران، دوم رسانه ملی (صدا و سیما) و سوم مطبوعات، خبرگزاری‌ها و رسانه‌های دیگر.

این استاد ارتباطات درباره‌ی دسته اول رسانه‌ها معتقد است: باید بگویم که سرعت در اطلاع‌رسانی مهم‌ترین نکته مثبت آنهاست و دریافت اولین اخبار و گزارشات از لحظات اولیه رویداد توسط آنها صورت گرفت. اما در مورد سایر اصول روزنامه‌نگاری یعنی صحت و دقت و جامعیت، این دسته از رسانه‌ها دچار نقصان جدی بودند. چرا که اخبار ارسالی از سوی شهروند خبرنگاران با توجه به اینکه به صورت آماتوری و غیرحرفه‌ای تهیه می‌شوند، فاقد ساختار و اصول اساسی خبر است و لذا طبیعی است که از دقت و جامعیت برخوردار نیست. ضمن اینکه برخی از شبکه‌های اجتماعی اخباری خلاف واقع، همراه با استنباط شخصی و جانبدارانه منتشر می‌ساختند که علاوه بر اینکه مغایر با اصول اولیه روزنامه‌نگاری بود به شکل‌گیری و انتشار شایعات گوناگون نیز دامن زدند.

پیشنمازی در پایان درباره‌ی عملکرد رسانه‌ ملی نیز می‌گوید: درخصوص عملکرد رسانه ملی در پوشش خبری این واقعه، می‌توان به پوشش لحظه به لحظه وقایع اشاره کرد که از این وجه که رویکرد صدا و سیما را از وضعیت منفعل به وضعیت فعال در قبال اخبار بحران‌ها ارتقاء داد، اقدامی مثبت و درخور تحسین بود. اما توجه به این نکته ضروری است که آیا واقعاً برای فرو ریختن تنها یک ساختمان، نیازی به پوشش تصویری 24 ساعته توسط شبکه خبر و کاشتن دوربین در یک زاویه ثابت و پخش آن به صورت قابی مجزا در کنار برنامه‌های روتین ضرورت داشت؟ به نظر من در روزهای اولیه (تا 72 ساعت پس از وقوع که ساعات طلایی امداد و نجات تلقی می‌شود) این اقدام رسانه ملی پسندیده و مطلوب بود، اما پس از آن و به ویژه اینکه عملیات حفاری و آواربرداری مجموعه‌ای از تصاویر تکراری و خارج از جنبه‌های خبری بود، دیگر لزومی نداشت و شاید این اقدام سازمان به منظور رفع انتقاداتی که همواره در پوشش خبری رویدادهای بحرانی متوجه‌اش بود، صورت گرفت.

کد خبر : ۴۵۴۸۵۸