خبرگزاری کار ایران

واکنش شاعران به اظهارات دبیر جایزه کتاب سال؛

غم و اندوه در شعر؛ واکنشی طبیعی به وضعیت جامعه است!

asdasd
کد خبر : ۱۴۵۴۱۴

گلرویی: دبیر کتاب سال یا جامعه را نمی‌شناسد یا آنطور که دلش می‌خواهد؛ می‌بیند / پاشا: این برخورد مانند ممیزی‌های افراطی، نوعی کتابسوزی مدرن است / آزرم: داوران نگاهی مضمون‌محور دارند و از فرم‌شناسی و رفتارهای زبانی شعر بی‌بهره‌اند / خوانساری: شاعر و نویسنده؛ برف شادی یا بلیط بخت‌آزمایی نیست!

ایلنا؛ نجفقلی حبیبی؛ دبیر جایزه کتاب سال بعداز برگزاری این جایزه درمورد اینکه هیچ مجموعه شعری شایستگی تقدیر در این جایزه را نداشته، دست به انتقاد درمورد وضیعت شعر امروز زده و به وجود غم و اندوه در آثار شاعران انتقاد کرده است. وی در همین اظهار نظر ابراز امیدواری کرده که در آینده نشاط و امید به حوزه‌ی شعر بازگردد و…

اما آیا این اظهارات می‌تواند رویکردی علمی برای ارزیابی شعر باشد؟ اگر قبول کنیم که فضای شعر در سال‌های اخیر، فضای شاد و فرح بخشی نبود؛ این غم و اندوه از کجا نشات می‌گیرد؟ آیا نه این است که شاعر مانند هر هنرمندی از مشکلات و فشارهای اجتماعی متاثر است؟ در چنین شرایطی آیا اظهارات آقای حبیبی به این معناست که شاعران با وجود مشکلات اجتماعی؛ به سرودن شعرهای شاد و با نشاط روی آورند؟ آیا این انتظار، خود به مثابه سفارش کار دادن به شاعران نیست؟ آیا این رویکرد، باعثترویج آثار سفارشی نمی‌شود؟

در ادامه این مساله را با برخی از شاعران فعال درمیان گذاشتیم و نظر آن‌ها را درمورد اظهارات دبیر جایزه سال و وضعیت شعر در مقابل اتفاقات اجتماعی جویا شدیم که خواهید خواند:

ابوالفضل پاشا:
ملاک قضاوت، قدرت شعر است؛ نه غم و شادی

این شاعر در ابتدا با اشاره به رویکرد دبیر جایزه کتاب سال و اظهاراتش راجع به شعر به خبرنگار ایلنا گفت: اول باید دید داوران جایزه کتاب سال و دبیر این جایزه از چه منظر و خاستگاهی شعر‌ها را ارزیابی کرده‌اند. و آیا انتقادی که به شعر معاصر وارد شده، واقعا نقدی علمی است یا صرفا با هدف توجیه خود و کتاب سال مطرح شده؟

وی ادامه داد: کسانی می‌توانند راجع به شعر نظر بدهند که یا شاعر باشند، یا منتقد، یا زبان‌شناس و یا با دانش کافی از منظر فلسفه به شعر نگاه کرده باشند. من نمی‌دانم ایشان واقعا صلاحیت اظهارنظر درمورد شعر را دارد یا نه اما وقتی در فاصله برگزاری این جایزه(بعد از برگزاری) چنین اظهار نظری راجع به شعر داشته، به نظر من هدفش دلسوزی برای شعر نبوده؛ بلکه توجیه کردن رویکرد جایزه و این رای که هیچ شاعری شایسته‌ی تقدیر هم نیست، بوده است.

این منتقد ادبی با انتقاد از رویه‌ی جایزه کتاب سال اظهار داشت: اصولا وقتی رقابتی برپا می‌شود، داوران حق ندارند بگویند کلا سطح شعر شاعران کشور در حدی نیست که قابل تقدیر باشد! باید درنظر داشته باشیم در یک کلاس درس؛ حتی اگر تمام شاگرد‌ها در یک درس مردود شوند، آنکه نمره‌اش به ده نزدیک‌تر است، شاگرد اول است،.

وی درمورد وجود غم و اندوه در فضای شعری ما خاطرنشان کرد: اینکه شعر ما دچار یاس و ناامیدی شده، عیب نیست زیرا در هر دوره‌ای ممکن است رگه‌هایی از حسی مشترک در شعر شاعران وجود داشته باشد؛ تازه باید در نظر داشته باشیم که به دلیل ممیزی‌های سختگیرانه در سالهای اخیر، بسیاری از مجموعه شعر‌ها و شعر‌ها منتشر نشده‌اند، بنابراین قضاوت درمورد کلیت فضای شعر امروز، شدنی نیست. هرچند من به این قضاوت حتی در مورد مجموعه شعرهای منتشر شده نیز شک دارم.

پاشا ادامه داد: این برخورد جایزه کتاب سال همانند ممیزی‌های افراطی، نوعی کتابسوزی مدرن است که از سوی مسوولان فرهنکی کشور مرسوم شده. محزون بودن شعر نمی‌تواند معیار داوری باشد زیرا ممکن است شعری اندوهناک در عین یاس‌آور بودن، شعری قوی باشد و در مقابل، ممکن است خیلی از شعرهای شاد و امیدبخش دچار ضعف‌های شدید باشند. آنچه باید در داوری‌ها مورد نظر قرار گیرد، قدرت شعر است و اینکه یک شعر چقدر توانسته چیزی به زبان فارسی اضافه کند.

وی درمورد ویژگی‌های سرایش شعر گفت: شاعر در لحظه سرایش شعر، ممکن است تحت تاثیر خیلی چیز‌ها باشد؛ مثل تاریخ، جامعه، کتاب‌هایی که خوانده، فیم‌هایی که دیده… حتی ممکن است طوفانی در فیلیپین باعثخلق شعری در کشور ما شود. زمانی یدالله رویایی مجموعه شعری منتشر کرد با نام «دریایی‌ها». برخی به او خرده گرفتند که تو که بچه‌ی کویری، چطور از دریا نوشته‌ای؟ او در پاسخ گفت؛ این شعر‌ها را دیدن دریا نسروده، بلکه شوق دیدن دریا سروده است.

این شاعر اظهار داشت: پروسه‌ی تولد شعر، پروسه‌ی پیچیده اس است و سرایش، اتفاق زود بازده‌ای نیست که مثلا امروز یک شاعر بیاید درمورد پخش سبد کالا در بین مردم شعر بگوید. یعنی ممکن است اتفاقی که امروز رخ می‌دهد، سال‌ها بعد نتیجه‌اش را در شعر شاعران نشان دهند.

یغما گلرویی:
مگر شعر، کارخانه‌ی کنسروسازی است؟

این ترانه سرا در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا گفت: اولا باید بگویم بخش عمده‌ای از این فضا، نشات گرفته از سرگشتگی‌های انسان در زمانه‌ی کنونی است که یک مساله‌ی جهانی ست و در شعر تمام شاعران جهان نمود دارد. اما مساله مهم این است که شعر معاصر ما، آیینه‌ای تمام نما در مقابل جامعه و اتفاق‌های تاریخی آن بوده و هست. وقتی جامعه غمگین و تحت فشار باشد، طبیعی است که این سختی‌ها و اندوه‌های اجتماعی در شعر شاعران خود را نشان می‌دهد.

گلرویی ادامه داد: اینکه دبیر جایزه کتاب سال چنین تعریفی از شعر داده و به غمگین بودن فضای شعر‌ها انتقاد کرده، یا جامعه را به درستی نمی‌شناسد و یا آن طوری که دلش می‌خواهد جامعه را می‌بیند؛ یعنی احساس می‌کند فضای شعر‌ها غمگین است، اما فضای جامعه بسیار بشاش و با نشاط است!

وی که اندوه و یاس اجتماعی را عامل اصلی اندوهناک بودن فضای شعر شاعران در دوره‌ی خود می‌داند، افزود: شعر در زمانه‌ی معاصر؛ یک دوره بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ دچار یاس و اندوه شد. به نظر من دوره‌ی دوم این یاس و اندوه را باید در دهه‌ی هشتاد، خصوصا از سال ۸۸ به بعد جستجو کرد. بنابراین این اتفاق کاملا عادی است زیرا شعر نیز پا به پای نا‌امیدی‌های اجتماعی پیش رفته و نمی‌شود به آن خرده گرفت.

گلرویی ضمن بیان این مساله که اصلا وظیفه‌ی شعر این است که آیینه‌ی جامعه باشد، گفت: البته شعر در دوره‌های پیشین(مانند هنرهای دیگر) به دو بخش دولتی و غیردولتی تقسیم شده. آن بخش شعر دولتی همواره سعی کرده جامعه را آنطور که خواست دولت است، نشان بدهد و تبلیغ کند اما آن بخش اصلی شعر معاصر خود به خود نزدیک به حقیقت‌های اجتماعی است.

وی در پاسخ به این سوال که «نمود دادن یاس و اندوه اجتماعی در شعر، یک ویژگی ذاتی در شاعر است و یا یک رسالت که بر عهده‌ی اوست؟» توضیح داد: در این باره تعریف‌های مختلفی وجود دارد. یک عده به تعریف «هنر برای هنر» اعتقاد دارند. این تعریف ممکن است در برخی از جوامع آرام و آزاد جواب بدهد(زیرا در چنین جوامعی دیگر وظیفه‌ی روشنگری به عهده‌ی شاعران نیست!) اما به درد جامعه‌ی ما که آزادی مطبوعات و رسانه‌ها وجود ندارد، نمی‌خورد.

این شاعر و ترانه سرا ادامه داد: اما اگر این تعریف را بخواهیم در جامعه‌ی خودمان بررسی کنیم، با شاعرانی برخواهیم خورد که با وجود یاس و اندوهی که در جامعه وجود دارد، برای خودشان از نشاط و سرزندگی می‌سرایند و از وارد شدن به جریان‌های سیاسی و اجتماعی امتناع دارند. اما تعریفی که من از شعر و شاعر دارم متفاوت از این هاست؛ آنچنانکه من معتقدم شاعر در قبال جامعه‌ی خود متعهد است و نمی‌تواند از دردهای اجتماعی فارغ باشد.

وی خاطرنشان کرد: شاعر از هر جای این شهر و کشور که به جامعه نگاه کند، درد و مشکلات جامعه را می‌بیند و حس می‌کند؛ حالا شاید از زوایای مختلف. و طبیعتا این اگر بخواهد با هر مضمونی شعر بنویسند، متاثر از اجتماع است زیرا به هر حال میان این مردم زندگی می‌کند و در میان آن‌ها نفس می‌کشد. بنابرابن حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند از مشکلات جامعه فارغ بماند.

گلرویی در ادامه با انتقاد به رویکرد نهادهای دولتی و عدم وجود فضاهای آزاد اظهار داشت: سالانه دویست نفر در تهران به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست می‌دهند و این یک حقیقت است. اما در شرایطی که رسانه‌های حق ندارند چندان به این مساله بپردازند، اگر یک ترانه سرا بخواهد این مساله‌ی زیست محیطی را در ترانه‌ی خود منعکس کند، به او اجازه‌ی انتشار نمی‌دهند؛ زیرا آن را یک ترانه ِ یاس‌آور و سیاه‌نما می‌خوانند. این‌‌ همان نگاه دولتی و حکومتی است که دبیر جایزه کتاب سال نیز از آن تبعیت می‌کند.

وی با اشاره به گفته‌های نجفقلی حبیبی افزود: این حرف را چندی قبل در صحبت‌های رییس جمهوری نیز شنیدیم که به هنرمندان گفت «بروید آثار با نشاط تولید کنید!». سوال من این است که مگر شعر یا سایر هنر‌ها، کارخانه‌ی کنسروسازی هستند که اینگونه به آن‌ها نگاه می‌کنید و چنین انتظاری از آن‌ها دارید؟ اینگونه است که یک مسوول ارشادی به خودش حق می‌دهد درمورد شعر اظهار نظر کند و بگوید فضای شعر نباید غمگین باشد!

وی اضافه کرد: مایوس بودن نیز حق انسان است و هر کسی حق دارد مایوس باشد. ولی اگر نتوانیم یاسمان را بیان کنیم، بیشتر دچار سرخوردگی خواهیم شد. می‌خواهم بگویم شعر که البته از جامعه بار گرفته؛ ابزاری است برای تخلیه‌ی روحی هنرمند.

محمد آزرم:
دارند برای شاعران غیرخودی شرط ورود می‌گذارند

آزرم در مورد اظهارات دبیر جایزه کتاب سال به خبرنگار ایلنا گفت: سخنان دبیر جایزه کتاب سال، بیانگر نظرات داوران شعر اینجایزه است. البته دبیر جایزه به این امر اشاره کرده که خواهیم کوشید که اهالی قلم دوباره وارد این عرصه شوند و شاعران شعرهایی مملو از شادی و آبادانی بسرایند. اگر خوشبین باشیم این حرف‌ها نوید سروسامان دادن به رویکرد سلیقه‌ای سانسور کتاب شعر در وزارت ارشاد و رفع تبعیض‌ در صرف بودجه‌ای است که سالیان سال است برای خودی‌های ارشاد، سر و سکه می‌شود.

وی افزود: اما اگر واقع‌بین باشیم، مفهوم این حرف این است که شاعران غیرخودی به شرطی وارد بازی می‌شوند و جایزه می‌گیرند که مطابق میل و اراده ارشاد، شعر بنویسند. یعنی داد و ستد سرمایه در برابر کالا و حذف دیگری با تبدیل آن به خودی. دبیر جایزه در همین سخنان اذعان کرده که شعر انعکاس‌دهنده فضای جامعه است؛ پس شاید دعوت او به سرودن شعرهایی مملو از شادی و آبادانی، کوشش برای انعکاس امری است که فعلاً در فقدان است.

این شاعر و منتقد و در پاسخ به این سوال که «آیا حزن آلود بودن شعر معاصر دلیلی بر نامناسب بودن وضعیت شعر در زمانه‌ی ماست یا خیر؟» و آیا این مساله ملاک درستی برای ارزیابی است یا خیر، اظهار داشت: مسلماً خیر و نشان می‌دهد که داوران شعر این جایزه نگاهی مضمون‌محور دارند و از فرم‌شناسی و رفتارهای زبانی شعر بی‌بهره‌اند.

وی درمورد عدم رابطه شعرش با کنش‌های اجتماعی توضیح داد: برای من همه چیز متن است و بیرونی وجود ندارد؛ شعری که می‌سازم بسته به فرم، رفتارهایی دارد که بازنمای رخداد‌ها نیست، نمایی از ارتباط با آن‌هاست. شعر «متفاوط» نه لزوماً از چیزی حرف می‌زند و نه درباره‌اش سکوت می‌کند؛ در ارتباط با هر امری رفتارهای خودش را نشان می‌دهد.

آزرم افزود: اگر فرم‌ها در شعر من اندوه می‌سازد؛ اگر تکرار، اگر فرجام و اگر نافرجام می‌سازد، اگر درد را رفتار می‌کند به جای اینکه بگوید، همه و همه امری درونی است. درون متنی که بیرون ندارد حتی وقتی در خیابان‌هایش هوا مسموم است.

وی در پاسخ به این سوال که «این فضا تا چه حد از یک موقعیت کلان، ناشی از سرگشتگی بشر این زمانی نشات دارد؟» گفت: کار شعر سرگشتگی است. داوران پنهان این جایزه زیبایی‌شناسی فرم نمی‌دانند وگرنه می‌دانستند شاعری که در شعر می‌اندیشد، معنای اندیشه‌اش حاضر نیست. اندیشه است که با خودش تفاوت دارد. اتکایی اگر دارد به تاخوردگی روابط بینامتنی است. چیزی اگر می‌خواهد؛ بنیانی از رهایی در جریان بی‌پایان آن است. کار شعر سرگشتگی و تخطی از رایج است. کار شعر لذت پر مخاطره در فرم است.

هادی خوانساری:
جایزه کتاب سال، زنگ انشاء نیست! هست؟

گمان نمی‌کنم که شاعر و نویسنده، باید نقش بانک مسکن و وام ازدواج یا برف شادی و بلیط بخت آزمایی را بازی کنند. تا وظیفه‌شان ایجاد امید باشد و همواره به جامعه روحیه بدهند.

شاعر در بخشی از وجود و خلقتش، بازتابی از خوراک‌ها و پیشنهادهایی است که جامعه به خورد او می‌دهد و در آن وضعیت قرار می‌دهد. البته مدت هاست که نه جامعه‌ی ملی و نه جامعه‌ی جهانی حال خوبی ندارد؛ آنقدر که نیاز به پزشک و دوا و درمان دارند.

در پاسخ به دبیر جایزه کتاب سال: نمی‌دانم چه بگویم؟ جناب آقای دبیر؛ مگر جایزه کتاب سال چیزی شبیه جایزه‌ی زنگ انشاء در دبستان هاست که برایش سرتیتر و موضوع انتخاب می‌کنید. آن هم در آخر سر؛ که بفرمایید انشاءهایی که ارائه شده، با موضوع‌های مورد نظر ما هماهنگی نداشته و به همین دلیل نمره نگرفته.

وی با طعنه پیشنهاد کرد: به نظر من با وجود این همه مشکل و آسیب اجتماعی و آن همه کتاب فرح بخش در حوزه‌ی روان‌شناسی و روان درمانی، بهتر است جایزه شعر سال را به یکی از نویسندگان این کتاب‌ها(که اتفاقا شاعرانه‌تر نوشته شده) بدهید که قصد تزریق مصنوعی امید و امیدواری را به مخاطبان خود دارند.

همین که شاعر قلم به دست می‌گیرد و زشتی‌ها و زخم‌ها را نشان می‌دهد، خود را در مقام مقایسه به رخ می‌کشد و این یک ارزش است. از این منظر، اتفاقا انعکاس زشتی‌ها، یعنی زیبایی و امید هنوز زنده است. اصلا اولین رسالت شاعر، شرافت انسانی و صنفی اوست زیرا اگر حقیقت را بیان نکند، خیانتی بس عظیم را متوجه خود و جامعه‌ی خود کرده.

وی خطاب به مسوولان جایزه کتاب سال عنوان کرد: شاید بهتر است بفرمایید برخی از شاعران اصلا خود را در این جایزه سهیم نمی‌دانند و اگر هم به سراغشان بروید و به زور قصد شرکت دادنشان را داشته باشید، پایشان را پس کشیده و خواهند کشید. در چنین شرایطی این احتمال می‌رود که اصلا برگ برنده‌ای در دست شما نبوده که آن را رو کنید و شاعری که واقعا پتانسیل لازم را داشته باشد به عنوان شاعر سال معرفی کنید.

نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز