خبرگزاری کار ایران

نگاهی به انتخابات‌های جهان در سالی که گذشت؛

از شکست آک‌پارتی تا پیروزی پرونیست‌ها در آرژانتین و شگفتی در اسپانیا

asdasd
کد خبر : ۸۹۲۱۹۵

بسیاری از مردم اعتماد خود را به اتحادیه اروپا و دیوان‌سالاری‌اش از دست داده‌اند. البته انکار نمی‌توان کرد که مردم همچنان می‌خواهند به ایده اتحادیه و ارز واحد یورو پایبند بمانند، اما این حجم عظیم نارضایتی و استفاده‌ای که احزاب دست‌راستی و ناسیونالیست از آن می‌کنند را نمی‌توان نادیده گرفت.

به گزارش ایلنا، سالی که گذشت مملو بود از انتخابات گوناگون در عرصه سیاست بین‌الملل؛ از انتخابات شهرداری‌ها در ترکیه گرفته تا جنجال‌ها بر سر برگزیت. 

برای بررسی هرچه دقیق‌تر این وقایع باید نگاهی دوباره به دیدگاه‌های صاحب‌نظران این حوزه انداخت. 

 

«جیامپیه‌رو روسی» نویسنده و روزنامه‌نگار در روزنامه «کوریره دلا سرا»

در ایتالیا حزب لیگ شمالی و جنبش پنج ستاره توانستند اکثریت آرا را در انتخابات پارلمانی از آن خود کنند. این واقعه بسیار غم‌انگیزی است. ایتالیا روحی بسیار اروپایی دارد و در طول تاریخ نیز همیشه همین‌طور بوده است. اما این روحیه اروپایی اکنون رو به زوال نهاده است. دلیلش هم این است که بسیاری از مردم اعتماد خود را به اتحادیه اروپا و دیوان‌سالاری‌اش از دست داده‌اند. البته انکار نمی‌توان کرد که مردم همچنان می‌خواهند به ایده اتحادیه و ارز واحد یورو پایبند بمانند، اما این حجم عظیم نارضایتی و استفاده‌ای که احزاب دست‌راستی و ناسیونالیست از آن می‌کنند را نمی‌توان نادیده گرفت. نتایج انتخابات نشان داد که «ماتئو سالوینی»، معاون نخست‌وزیر ایتالیا و حزب متبوعش توانسته‌اند آرای مردم را به خود جلب کنند. 

 

«لنوره جی. مارتین»، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در کالج امانوئل بوستون

شکی نیست که پیروزی مخالفان در این انتخابات نشانی از فساد تدریجی حزب عدالت و توسعه است. استانبول مهم‌ترین شهر در ترکیه است، هم به‌خاطر نقشی که در اقتصاد کشور دارد و هم از لحاظ جمعیتی. «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهوری ترکیه، از این شهر کار سیاسی خود را آغاز کرد و به مدت ۲۵ سال پست شهرداری در اینجا در اختیار حزب عدالت و توسعه بود. به همین خاطر بود که وقتی اردوغان در ۳۱ مارس در انتخابات شهرداری‌ها شکست خورد، خواستار برگزاری مجدد آن شد. البته دلیلی که اردوغان و حزب متبوعش برای برگزاری مجدد انتخابات مطرح کردند چندان منطقی نبود. اما اردوغان و حزبش نمی‌خواستند پایگاه خود در استانبول، پایتخت مالی ترکیه و ارتباطات تجاری آن را از دست بدهند. 

از شکست آک‌پارتی تا پیروزی پرونیست‌ها در آرژانتین و شگفتی در اسپانیا

مشکل بتوان پیش‌بینی کرد که اردوغان چه واکنشی به این قضیه نشان خواهد داد. او پیشتر با صادر کردن اجازه دیدار «عبدالله اوجالان»، رهبر حزب کارگران کردستان، با برادرانش قدم‌های ضعیفی برای به دست آوردن دل کردها برداشته بود. او همچنین با رئیس‌ جدید اقلیم کردستان عراق نیز دیدار کرده بود. این‌ها نشان از آن دارد که او تا حدی به این نتیجه رسیده که تغییر ناگزیر است. با این حال، این امر نیازمند حفظ اتحاد با حزب حرکت ملی و بهره‌برداری او از ناسیونالیسم برای کسب حمایت از حزبش و سیاست‌های آن است. 

 

پروفسور «ویلیام هیل» استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دپارتمان خاور زمین و آفریقا در دانشگاه لندن

شکی نیست که پیروزی «اکرم امام‌اوغلو»، نامزد حزب جمهوری‌خواه خلق ترکیه، در انتخابات شهرداری استانبول نشانه‌ای است از زوال «رجب طیب اردوغان»، رئیس‌جمهوری ترکیه و حزب عدالت و توسعه. اردوغان خود پیشتر گفته بود که هر کس در استانبول پیروز شود، کشور را برده است. مانند امام‌‌اغلو، معتقدم که نتیجه انتخابات را می‌توان شروعی دوباره برای استانبول و همچنین ترکیه دانست. 

اما پرسش مهم اینجاست که چرا این شهر تا این اندازه برای اردوغان اهمیت داشت. می‌دانیم که دور پیشین انتخابات ابطال شده بود و حزب عدالت و توسعه تلاش بسیار کرد تا در دور جدید انتخابات خود را به‌عنوان پیروز نشان دهد. استانبول بزرگ‌ترین شهر ترکیه است و همین بر اهمیت آن می‌افزاید. می‌شود استانبول را ترکیه‌ای در مقیاس کوچک در نظر گرفت. بنابراین می‌توان تصور کرد که شکست در این شهر تا چه اندازه اردوغان و حزب متبوعش را می‌ترساند. قومیت‌ها و مذاهب گوناگونی در این شهر در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و نهادهای اقتصادی بسیاری در آنجا واقع شده است. بنابراین بی‌اغراق می‌توان بر این حرف اردوغان صحه گذاشت: هر کس در استانبول پیروز شود، در ترکیه برنده شده است! بماند که اردوغان خود زاده استانبول است و حیات سیاسی‌اش را نیز از همین شهر آغاز کرد. 

 

از شکست آک‌پارتی تا پیروزی پرونیست‌ها در آرژانتین و شگفتی در اسپانیا

پروفسور «کریستین دو کلری» استاد علوم سیاسی در دانشگاه انتاریو

انتخابات کانادا نتایج مثبتی برای احزاب رقیب به دنبال داشت. نخست‌وزیر و حزب لیبرال توانستند در قدرت بمانند، البته با حمایت دست کم یکی از دیگر احزاب پارلمانی در زمینه قانون‌های مهم. حزب محافظه‌کار توانست به تعداد کرسی‌های خود در پارلمان بیفزاید و رهبر تازه‌کارشان هم موفق شد کارزار ملی خود را با موفقیت نسبی به پایان ببرد. «جاگمیت سینگ»، رهبر حزب دموکرات جدید کانادا، توانست به موفقیت خوبی در میان رای‌دهندگان دست یابد. حزب بلوک کبکوا نیز توانست تعداد نمایندگان خود در پارلمان را دو برابر کند. این امر نشان از آن دارد که این شاخه جدایی‌طلب توانسته شمار حامیان خود را بالا ببرد، هرچند که رهبر این حزب عنوان کرد که در حال حاضر تصمیمی دال بر برگزاری همه‌پرسی مجدد برای این منطقه ندارد. 

اما می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که حزب لیبرال دست آخر بیشترین کرسی را در پارلمان به دست آورده‌، اما نتوانسته اکثریت کرسی‌ها را به دست گیرد. اگرچه ترودو نتوانسته در انتخابات صاحب اکثریت آرا شود اما این نتایج برای رهبر حزب محافظه‌کار ناامیدکننده است. این در حالی است که محبوبیت ترودو در دو سال گذشته در پی چندین رسوایی کاهش یافت. اخیرا او در جریان مبارزات انتخاباتی مجبور شد به خاطر حاضر شدن در یک مهمانی با صورتی سیاه‌کرده عذرخواهی کند.

 

«آریل دیلون» نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار آرژانتینی 

خبر پیروزی احزاب چپ که حول محور پرونیسم گرد هم آمدند مایه خوشحالی و امیدواری است. نابودی صنعت، بیکاری، افزایش بدهی‌های کشور و کاهش حقوق مردم از جمله دستاوردهای ماکری برای آرژانتین است و این مسائل باید بلافاصله رفع‌ورجوع شود. 

نتیجه انتخابات به‌روشنی نشان داد که اکثریت مردم دیگر نمی‌خواهند بیانیه‌ها و شعارهای توخالی و تهی از محتوای اجتماعی درباره تغییر فریب‌شان دهد. به گمان من، ایده اصلی دولت آینده آرژانتین فعال کردن اقتصاد از خلال تولید داخلی است. برای رسیدن به این مهم،‌ باید از سختی وضعیتی که مردم در آن به سر می‌برند کاست. [این یعنی] توقف تورم، تنظیم کردن قیمت‌ها، افزایش دستمزدها و مستمری‌ها. این البته در کشوری که گرفتار بدهی بوده بسیار دشوار است، آن هم بدهی‌ای که بخش اعظم آن نامشروع است. اما امیدوارم که دولتی بتواند آرژانتین را به جلو ببرد، دولتی که تصمیم به اقدام [و بهبود اوضاع] داشته باشد، از حمایت مردم برخوردار باشد، بتواند گفت‌وگو کند، انرژی و توانایی سیاسی لازم را داشته باشد و بداند که چگونه به توافق‌نامه‌های داخلی مناسبی با تمامی بخش‌های حیات سیاسی و اقتصادی کشور دست یابد و همچنین اتحادهای استراتژیک خوبی نیز با بازیگران بین‌المللی، به‌ویژه کشورهای منطقه، داشته باشد.

 

پروفسور «توماس هرینگتون» استاد مطالعات اسپانیایی در کالج ترینیتی

انتخابات اخیر در اسپانیا از بسیاری جهات مایه تعجب بود. سوسیالیست‌های اسپانیا توانستند ۱۲۰ کرسی از ۳۵۰ کرسی موجود در پارلمان را کسب کنند. این رقم از تعداد کرسی‌های به دست آمده از انتخابات ماه آوریل سه عدد کمتر است. نکته جالب اما ارقام به دست آمده از از سوی حزب راست افراطی «بوکس» است. این حزب توانست ۵۲ کرسی را به دست آورد که از آمار ماه آوریل بسیار بیشتر است. حزب پودموس ۳۵ کرسی را از آن خود کرد و جمهوری‌خواهان کاتالان نیز ۱۳ کرسی به دست آوردند. حزب مردمی (پی‌پی) نیز ۸۸ کرسی را از آن خود کرد.

 یکی از موضوعات اصلی و مهم در انتخابات اخیر تنش‌ها در کاتالونیا بود. این در حالی است که پس از صدور احکام سنگین برای رهبران جدایی‌طلب،‌ این منطقه شاهد تظاهرات گسترده و درگیری با نیروهای پلیس بوده است. این بدان معناست که تشکیل دولت ائتلافی همچنان یکی از چالش‌های بزرگ «پدرو سانچز»، نخست‌وزیر اسپانیا، خواهد بود. نکته این است که دولت باید هرچه زودتر تشکیل شود تا بتوان مشکلات کشور رفع‌ و رجوع شود، از جمله همین بحران کاتالونیا. اما نکته اینجاست که حزب سوسیالیست با بوکس تشکیل ائتلاف خواهد داد و بیشتر تمایل دارد که با پودموس همراه شود. اما این را نیز باید در نظر گرفت که این برنامه در ماه‌های پیشین با شکست روبه‌رو شد.

 

«نیکلاس کول» رئیس بخش دیپلماسی بخش ارتباطات و روزنامه‌نگاری در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی

بریتانیا در حالی به استقبال انتخابات رفت که وضعیت سیاسی در این کشور همچنان پرتنش بود. این البته باعث شد همه‌چیز درباره این انتخابات به‌نظر غیرقابل‌پیش‌بینی و غیرمعمول به‌نظر آید. «بوریس جانسون» نخست‌وزیر بریتانیا، با مطرح کردن ایده انتخابات دست به قمار بزرگی زد  تا بتواند بالاخره آن مجلسی را که حقیقتا می‌خواهد در دست گیرد. نکته مهم درباره این ماراتن انتخاباتی اینجا بود که برنده می‌توانست بالاخره سرنوشت برگزیت را بعد از گذشت بیش از سه سال از همه‌پرسی تعیین کند. 

«جرمی کوربین» رهبر حزب کارگر، نیز این انتخابات را فرصتی مغتنم برای خود می‌دانست تا بتواند نمایندگان متبوع خود را روانه پارلمان کرده و آن نسخه‌ای از برگزیت را که به آن اعتقاد دارد پش ببرد.

 

فرید قدمی نویسنده و مترجم

در وهله نخست نباید شکست حزب کارگر بریتانیا را شکست جرمی کوربین بدانیم، و در وهله دوم شکست جرمی کوربین را هم نباید شکست سوسیالیسم بدانیم. به‌طور خلاصه، باید بگویم که کوربین برای پیروزی به‌قدر کافی سوسیالیست نبود. اگرچه کوربین به‌عنوان رهبر حزب کارگر مسئولیت این شکست را هم پذیرفته، عدم اقبال مردم به برنامه‌ها و نمایندگان این حزب در پارلمان هم ناشی از تصور مردم نسبت به کلیت حزب کارگر است هم نسبت به خود کوربین، به‌عنوان رهبر تازه‌ظهورش. اول این‌که حزب کارگر در نگاه مردم همان حزب تونی بلر است که هم‌پیمان آمریکا برای حمله به عراق بود که تبعات زیادی برای مردم بریتانیا داشت و از جمله بسیاری از مردم افزایش خشونت‌ها و تروریسم در بریتانیا را که تا امروز هم ادامه دارد نتیجه همان سیاست‌های حزب محافظه‌کار در دوران بلر می‌دانند. کوربین به‌گمان من نتوانست آنقدری رادیکال عمل کند که چهره تازه‌ای از حزب کارگر نشان دهد. 

 

 

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز