خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد:

«اون» و معادله موشکی پیونگ‌یانگ

هر قدر تحریم‌ها و تهدیدها تشدید شود، کره‌شمالی بیشتر دست خود را روی ماشه خواهد فشرد و تنها راه حل این موضوع اجماع و «مذاکرات غیر قهری» خواهد بود.

دکترین و ساختار نظامی در هر کشور متناسب با تهدید‌هایی طراحی و اجرا می‌شود که حریف سرزمین مربوطه (بدون در نظر گرفتن موقعیت سرزمینی و نوع اقدام علیه جغرافیای هدف) قرار است تهدید را از بالقوه به بالفعل تغییر وضعیت دهد. از این رو ممکن است مدل اقدام‌های نظامی و امنیتی در سطح خرد و کلان متغیر باشد. به عنوان مثال در کشوری ممکن است که با توجه به شرایط اقلیمی، نوع چیدمان و سطح‌بندی یگان و با توجه به تهدیدهایی که به آن اشاره شد، تسلیحاتی در سه سطح سبک، نیمه سنگین و سنگین خریداری یا این‌که ساخته شود که البته نوع ماموریت هم در این بین باید مورد توجه قرار گیرد.

برای واکاوی این بحث می‌توان به لشکرکشی ایالات متحده در سال 2001 و 2003 در افغانستان و عراق اشاره کرد. زمانی که نیروی زمینی ایالات متحده ابتداً وارد افغانستان شد، به دلیل این‌که موقعیت جغرافیایی و نوع زمین این کشور خاکی و جنس آن سخت بود و همین‌طور کوهستان‌ها اطراف این کشور را احاطه کرده بودند، شاهد بودیم که مدل و رنگ لباس، پوتین و حتی سلاح‌های مقاوم در برابر خاک با توان ماندگاری بالا در سرما در فهرست تجهیزات سربازان آمریکایی قرار گرفت که پس از آن، همین مدل در عراق نمایان و به نوعی یک فرم جدید در عرصه نظامی به دنیا معرفی و شناسانده شد. لذا از این جهت نیروهای مدافع و کشوری که مورد «تخاصم» قرار گرفته‌، تمامی تجهیزات و حتی تاکتیک دفاعی خود را برای رویارویی با دشمن و حریف تغییر داده و حتی تقویت می‌کند.

ارتش سیاسی به میدان می‌آید

اما موضوعی که امروز پررنگ‌تر از گذشته رخ عیان می‌کند، این است که ارتش و به طور کلی نیروهای نظامی متعلق به دولت – ملت‌ها که به عنوان یک کشور قلمداد می‌شوند، علاوه بر ماهیت نظامی کاربرد سیاسی پیدا کرده‌اند. در تشریح این موضوع، دو نکته اساسی مطرح می‌شود. اول این‌که ممکن است نیروهای نظامی همانند سرویس‌های اطلاعاتی و نیروهای امنیتی در فرایند تصمیم‌گیری «اتاق‌های فکر سیاسی دولت‌ها» به عنوان نیروهای اجرا کننده سناریوهای سیاسی به میدان بیایند. در حالت دوم اصل بازدارندگی به عنوان یکی از وظایف اصلی ارتش‌ها و نیروهای نظامی مورد نظر قرار می‌گیرد که برگزاری مانورها و نمایش قدرت به همراه آزمایش انواع تسلیحات زرهی، موشکی و مخابراتی (اعم از دریا پایه، هوا پایه و زمین پایه) به عنوان زیر شاخه‌های آن تشریح می‌شود.

با این تئوری اگر نگاهی به عملکرد کشورها در عرصه نظامی و سیاسی بیندازیم، متوجه می‌شویم که اکثر کشورها با هر گرایش دینی، قومی و سیاسی در عرصه بین‌الملل از این دو مدل استفاده می‌کنند. در این بین شاید چند کشور معدود باشند که راهکار و عملکرد نظامی‌شان بر سیاست‌های اتخاذی آنها سنگینی می‌کند. در بیانی بهتر سیاست‌هایی که تبیین می‌شود در زیر سایه نظامی‌گری که به آن «خط‌مشی سخت» هم گفته می‌شود، تحت شعاع قرار می‌گیرند که این حالت با توجه به شکننده بودن اوضاع و احوال قرن بیستم علاوه بر این‌که مردود حساب می‌شود، جایگاهی برای پیگیری نخواهد داشت.

از مکتب‌گرایی تا شلیک موشک

کره‌شمالی را شاید بتوان مدلی برای اثبات موضوع مورد بحث دانست. کشوری که از سال 1953 در مدار 38 درجه از کره جنوبی جدا شد و عده‌ای بر این باورند که مدار 38 درجه استقلال کره‌شمالی را کلید زد. از آن زمان تاکنون یعنی از زمان حکومت کیم ایل سونگ تا زمان کنونی که کیم جونگ اون بر پیونگ‌یانگ حکومت می‌کند، به دلیل پیروی از مکتب کمونیسم، مدل ارتباط‌گیری با دنیای خارج از کره‌شمالی کاملاً به دور از آداب و شان بین‌المللی بوده و در داخل برای توجیه خط سیاسی خود که بر پایه نظامی گری ایجاد و اجرا می‌شود، تهدیدهای غربی و همسایه جنوبی در دستور کار قرار دارد.

مساله این است که کره‌شمالی از جمله کشورهایی است که شورای حقوق بشر سازمان ملل آن را به عنوان یکی از کشورهای ناقض حقوق بشر قلمداد کرده است که دلایل عمده آن به آزمایش‌های گاه و بیگاه موشک‌ها و راکت‌ها مربوط می‌شود که اخیراً دامنه آن به سمت تست موشک‌های هسته‌ای کشیده شده است. این‌که چرا کره‌شمالی در شرق آسیا یک تهدید خوانده می‌‌شود، موضوعی نیست که صرفا بخواهیم مقام‌های پیونگ‌یانگ را به عنوان مقصر اصلی آن معرفی کنیم.

کشورهای حامی کره شمالی یعنی چین (به صورت مشهود) و روسیه (به صورت غیر علنی و غیر مشهود) سهمی اجرایی شدن این فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی کره‌شمالی دارند. گرایش و میل به شرق که توسط واشنگتن در دستور کار قرار گرفته است عامل دیگری خواهد بود که چین را به تحریک پیونگ‌یانگ وا دارد. به صورتی که فرمانده یگان‌های دریایی آمریکا که در دریای چین مستقر هستند رسماً اعلام می‌کند که ما به گشت‌های هوایی خود در این منطقه به صورت روزانه ادامه می‌دهیم و طبیعی‌ است که چین علاوه بر آماده‌باش یگان‌های خود، ابزار فشاری به نام کره‌شمالی را آماده نگه می‌دارد تا بتواند از آن به ضرر کشورهایی مانند تایوان، کره‌جنوبی، تبت و به طورکلی متحدان آمریکا استفاده کند.

میل به شرق و نقل مکان از غرب‌ آسیا

علاوه بر تهدیدهای امنیتی که آمریکا در شرق آسیا برای چین و متحدانش رقم زده است، نفوذ اقتصادی غربی‌ها همواره به عنوان نگرانی و دغدغه مقام‌های پکن تلقی می‌شود. برای درک این موضوع کافی است به جزیره ماکائو در جنوب دریای چین اشاره کنیم که بخشی از خاک کشور چین محسوب می‌شود و در گذشته مستعمره پرتغال بوده است. آمریکایی‌ها عمیقا در این جزیره سیاحتی که منبع درآمد مهمی تلقی می‌شود، نفوذ پیدا کرده‌اند و برخی سیستم‌های مالی در آن کاملا با مناطقی مانند لاس‌وگاس در ارتباط است.

از سوی دیگر و به خصوص پس از تولید و پخش فیلم سینمایی جنجالی «مصاحبه» که توسط شرکت فیلم‌سازی سونی ساخته شد، علاوه بر تهدیدهای نظامی و لفاظی‌های سیاسی شاهد به راه افتادن حملات سایبری علیه آمریکا از ناحیه چین و به نظر برخی‌ کره شمالی بودیم که مقام‌های آمریکا چین را مبداء این حملات اعلام کردند. شاید تاثیر فیلم مذکور تا این حد نبود که رفتار کره به این جا برسد اما به هر حال عامل تحریک کننده‌ای برای کیم جونگ اون به شمار می‌آید. از سمتی دیگر اینکه چرا کشورهایی مانند آمریکا و آلمان به پشتیبانی از کره‌جنوبی و علیه پیونگ‌یانگ بیانیه صادر می‌کنند یا مواضع تند اتخاذ می‌کنند، باید بگوییم که علاوه بر ژست حقوق بشری که امروزه به نقل محافل بین‌المللی از سرزمین‌های شمالی گرفته تا قاره سبز و غرب‌ آسیا تبدیل شده است، به خطر افتادن منابع درآمدی و مبادلات تجاری – اقتصادی دولت‌های مذکور را گوشزد می‌کند.

فرجام سخن:

همگان به این امر واقف هستند که اگر حتی یک فشنگ در کره جنوبی فرود آید اقتصاد خیلی از کشورها از شرق آسیا تا آمریکا به خطر می‌افتد. چراکه به دنبال آن چین هم مورد اتهام قرار می‌گیرد و این به منزله تهدید اقتصاد جهانی قلمداد می‌شود. چیزی که ممکن است آمریکا را برای مدت کوتاهی خوشحال کند اما از حیث نظامی و امنیتی مخاطرات فراوانی را به همراه خواهد داشت. بنابراین هر قدر که کره‌شمالی تحریم و تهدید شود باز هم ما شاهد آزمایش‌های موشکی و حتی هسته‌ای خواهیم بود. آزمایش چند روز گذشته کره‌شمالی که با شلیک موشک بالستیک از زیر دریایی مستقر در دریای ژاپن صورت گرفت، چنان احساس خطری برای جهان قرن بیست و یکمی به وجود آورد که همه مدل تهدید و تذکر از سوی دولت‌ها را شاهد بودیم. اما به هر حال روش اتخاذ شده در برابر کره شمالی در حالت فعلی مدل مناسبی ارزیابی نمی‌شود. چراکه هر قدر تحریم‌ها و تهدیدها بالا روند، این کشور بیشتر دست خود را روی ماشه خواهد فشرد و تنها راه حل این موضوع اجماع و «مذاکرات غیر قهری» خواهد بود. چراکه تنها فناوری و تولید این کشور تسلیحات نظامی است که اگر کشورها بتوانند با راه حل منطقی و سناریوی صحیح با پیونگ‌یانگ مذاکره کنند، اوضاع از حالت فعلی تغییر چهره خواهد داد.


گزارش: فرشاد گلزاری

کد خبر : ۳۶۴۹۹۴