تحلیلگر مصری در گفت‌وگو با ایلنا:
گزارش قتل خاشقجی برای باج‌خواهی از ریاض افشا شد/ آمریکا رژیم سعودی را بین اعتراف به جنایت یا انجام کودتا توسط شاهزادگان درباری، مخیر کرد
تحلیلگر مصری تاکید کرد که افشای گزارش پرونده قتل روزنامه‌نگار منتقد سعودی اقدامی باج‌خواهانه از عربستان با تعیین ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته برای پاسخ به درخواست آمریکا بوده است.
«جمال عبدالعظیم» نویسنده و تحلیلگر سیاسی مصر در تشریح ابعاد گزارش سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) درباره پرونده قتل «جمال خاشقچی»، روزنامه‌نگار منتقد سعودی و انفعال غیرمنتظره دولت «جو بایدن» رئیس‌جمهوری آمریکا پس از روشن شدن اتهام شخص «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی در این پرونده، در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا گفت که گزارش سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا درباره قتل خاسقجی به دو سال پیش بازمی‌گردد و در صحت دخالت بن سلمان تردیدی وجود ندارد؛ چنانکه تحقیقات ترکیه نیز پیشتر دخالت مقام‌های نزدیک به ولیعهد در قتل این روزنامه‌نگار سعودی را تأیید کرده بود. همه جهان نیر شاهد این جنایت وحشیانه و تزلزل مقام‌های سعودی و تلاش های بیهوده آنها برای دور کردن این اتهام از ولیعهد بودند.
دولت آمریکا از گزارش قتل خاشقجی به عنوان ابزاری برای باج‌خواهی از رژیم سعودی استفاده کرد
عبدالعظیم در ادامه گفت: اما در گزارشی که دو سخنگوی وزارت خارجه آمریکا و سخنگوی کاخ سفید در شهادت خود روز دوشنبه اول مارس ارائه دادند، تزلزل و انفعال موضع واشنگتن کاملا بر گزارش حاکم بود. این دو سخنگو در جمع خبر نگاران هیچ توجیهی برای دلیل معافیت بن سلمان از محکومیت ارائه نکردند و دیگر از آن لحن تند و تیزی که دولت بایدن پیشتر به کار می‌برد، خبری نبود. این صحنه نشان می‌دهد که دولت آمریکا از گزارش اطلاعاتی درباره قتل خاشقجی به عنوان ابزاری برای باج‌خواهی از رژیم سعودی جهت موافقت با موضوعی خاص استفاده کرده است.
این تحلیلگر مصری در ادامه توضیحات خود تصریح کرد: کاخ سفید این گزارش را روز جمعه ۲۶ فوریه ۲۰۲۱ اعلام کرد و جهانیان چنین تصور کردند که در پی این افشای این گزارش، بن‌سلمان مجازات می‌شود اما لحن واشنگتن روز دوشنبه به شدت تغییر کرد و موضع آمریکا دچار چرخشی غیر منتظره شد.
وی افزود: سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز شروع به اظهاراتی درباره اصلاح و استاندارد سازی روابط بین آمریکا و عربستان سعودی کرد. وی گفت که دولت آمریکا بر رفتار آینده ریاض تمرکز می‌کند و همچنین به عربستان سعودی توصیه کرد که واحد ویژه تحت کنترل ولیعهد سعودی در ارتباط با قتل روزنامه‌نگار منتقد این کشور را منحل کند و فشار بر فعالان حقوق بشر را کاهش دهد.
عبدالعظیم گفت: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا حتی از تمایل کشورش برای ادامه همکاری با عربستان سعودی اما بر اساس روحیه مسئولیت‌پذیری و رعایت ارزش های آمریکایی صحبت و تاکید کرد که مهمترین اقدام، تضمین عدم تکرار جنایت قتل خاشقجی است. از اینجا در می‌یابیم که این نحوه بیان و لحن خطاب با پیام‌های پی در پی که از تمایل دولت بایدن برای جانشینی ولیعهد سعودی حکایت می‌کرد، کاملا متفاوت بوده و با آن ها در تعارض است. دولت بایدن پیشتر با اعلام اینکه خواهان تعامل با شخص «سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه سعودی است نه ولیعهد، این پیام را القا می کرد که بن سلمان دیگر جایگاهی ندارد و آمریکا او را نادیده می‌گیرد تا بدین وسیله برای اعلام مسئولیت مستقیم وی در قتل خاشقجی و سپس برکناری او از قدرت، زمینه‌سازی کند. بلافاصله نیز گزارش مرتبط، صادر و گروه مداخله سریع محکوم شد.
وزارت خارجه آمریکا در عمل در برابر جنایت بن‌سلمان، مسامحه کرد
این تحلیلگر مصری در ادامه گفت: فرض بر این بود که اثبات اتهام علیه واحد مداخله سریع همان اثبات دخالت بن‌سلمان در جنایت است، زیرا این واحد از دستورها و اوامر شخص ولیعهد اطاعت می‌کند. اما وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه خود ارتباط نزدیک این واحد با بن سلمان را نادیده گرفت و حتی در برابر این جنایت مسامحه و اعلام کرد که مهم این است چنین جنایتی دیگر تکرار نشود.
وی تاکید کرد: بین صحنه‌های ترسیم شده در روز جمعه و دوشنبه تناقضی سوال‌برانگیز وجود دارد، اینکه راز تغییر لهجه آمریکا چیست که این چنین نسبت به بن سلمان مسامحه کرده است؟ آیا واقعاً تصمیمی برای انزوای بن سلمان و بازآرایی و مهره‌چینی مجدد در دربار سعودی وجود دارد؟
عبدالعظیم در ادامه گفت: نتیجه دو صحنه متناقض نشان می‌دهد که بیانیه کاخ سفید درباره گزارش سازمان سیا از پرونده قتل خاشقجی پیام تهدیدآمیزی برای رژیم سعودی بود تا در برابر اوامر آمریکا که از پشت پرده تحمیل شده و به او ۴۸ ساعت فرصت داده تا تصمیم خود را بگیرد، تسلیم شود در غیر این صورت تحریم‌ها علیه رژیم و ولیعهد در بیانیه اول مارس اعلام خواهد شد.
وی افزود: واضح و مبرهن است که این فشارهای شدید آمریکا نتیجه داده و رژیم عربستان تسلیم دستورات آمریکا شده است. اما حال این پرسش پیش می آید که آن خواسته‌ها و دستوراتی که رژیم سعودی به آنها گردن نهاده است، چیست؟
این تحلیلگر مصری تصریح کرد: در ابتدا باید گفت که تاریخ روابط عربستان سعودی و ایالات متحده عاری از این برخوردهای تند است ، زیرا رژیم های پی در پی سعودی همیشه خواسته‌های آمریکا را اجرا کرده و تسلیم و فرمانبردار اوامر واشنگتن بوده اند، طوری که کاخ سفید هرگز مجبور به چنین تقابل و به زانو درآوردن آشکار حکام پادشاهی نشده بود.
آمریکا رژیم سعودی را بین اعتراف به جنایت یا انجام کودتا از سوی شاهزادگان درباری مخیر کرد
وی در ادامه گفت: از صحنه موجود به نظر می رسد که دولت آمریکا در خواسته خود مصر بوده و به طرف سعودی اجازه رد درخواست یا اقدام نمایشی نداده است و این رژیم را بین انتخاب دو گزینه یعنی اعتراف و قبول درخواست و یا انجام کودتا از سوی شاهزادگان درباری که واشنگتن عملا پوشش سیاسی آن را مهیا کرده مخیر کرده است.
عبدالعظیم گفت: بر اساس این دیدگاه، در صورت رد درخواست‌های آمریکا، سناریوی برکناری بن سلمان طراحی و در دست اجرا بود. اما طبیعتا عقب‌نشینی آمریکا از اجرای سناریوی مجازات علیه ولیعهد نشان از آن دارد که رژیم سعودی در برابر خواسته های کاخ سفید سر فرود آورده است. حال باید پرسید این خواسته های تا این حد مهم آمریکا چه می‌تواند باشد؟
وی تصریح کرد: در راستای درک خواسته‌های آمریکا ابتدا به تخریبی که دولت «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری پیشین این کشور در ساختار روابط با کشورهای عربی به ویژه کشورهای حوزه خلیج‌فارس ایجاد کرد، اشاره می‌کنیم.
پدرخوانده زیر و رو کردن روابط عربستان و آمریکا، جرد کوشنر است
این تحلیلگر مصری در ادامه گفت: پدرخوانده و پشت صحنه چنین زیر و رو کردن ساختار روابط، «جرد کوشنر»، مشاور ترامپ و داماد یهودی وی قرار داشت که با سفر به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و انتقال کفالت رژیم‌های عربی، حامی این رژیم‌ها را از آمریکا به اسرائیل تغییر داد. در همین چارچوب بود که اعراب حوزه خلیج‌فارس به سمت قطار عادی‌سازی شتافتند و چنین شد که توازن قدرت در منطقه به نفع دشمن صهیونیستی بر هم خورد.
وی افزود: در دوره ترامپ، اسرائیل روابط خود را با اعراب توسعه داد و به طور سنتی آنها را با این ترفند که قادر به تاثیر گذاری بر کانون تصمیم‌گیری در آمریکاست، تشویق می‌کرد به این رژیم نزدیک شوند. اسرائیل در سایه دولت ترامپ به عنوان قدرتی عمل می‌کرد که خود به تنهایی و در راستای منافعش بر منطقه سیطره دارد و این موضوع به ارتباط این رژیم با آمریکا و توان نفوذش در تصمیم این کشور ارتباطی ندارد.
وی تاکید کرد: بدون تردید، این سیاست نتایج خاص خود را محقق کرد، زیرا کاخ سفید، خود، منطقه خاورمیانه را به رژیم صهیونیستی واگذار کرده بود و اسرائیل برای اعراب چنین به تصویر کشیده شد که افسار تصمیم‌گیری در کاخ سفید برای منطقه را در دست دارد.
عبدالعظیم افزود: هدف از این سلسله مراتب، تبدیل اسرائیل به یک ابرقدرت از نیل تا فرات بود. اما دولت بایدن اکنون تلاش می‌کند خاور میانه را از سلطه اسرائیل که در دوره ترامپ بر آن تحمیل شد، باز پس گیرد. به همین دلیل دولت جدید آمریکا اعراب را تحت فشار قرار می‌دهد تا اعتبار و استقلال خود را در برابر اسرائیل نشان دهند و در همین راستا در اواخر ماه ژانویه تصمیم به توقف موقت قرارداد تسلیحاتی با عربستان سعودی و امارات گرفت. قراردادی که شامل فروش سه هزار بمب هوشمند به عربستان سعودی به ارزش ۲۹۰ میلیارد دلار وتحویل نسل پنجم جنگنده های اف- ۳۵ به امارات به ارزش ۲۳ میلیارد دلار می‌شد.
آمریکا، اعراب را برای لغو دیدارها با نتانیاهو تحت فشار قرار داده است
این تحلیلگر مصری تاکید کرد که آمریکا همچنین اعراب را برای لغو دیدارها و نشست ها با «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در پایتخت های عربی به موازات عدم تماس بایدن با نتانیاهوتحت فشار قرار داده است.
دولت بایدن اکنون آمده است تا خاورمیانه را باز پس گیرد
وی افزود: خلاصه اینکه سیاست ترامپ، واگذاری خاورمیانه به اسرائیل به منظور گسترش این رژیم و تحقق رؤیای اسرائیل از نیل تا فرات بود اما دولت بایدن اکنون آمده است تا خاورمیانه را باز پس گیرد و البته این به مفهوم خصومت با اسرائیل نیست. چرا که دولت بایدن نیز از هیچ یک از دولت‌های پیشین آمریکا مستثنی نبوده و همچنان به امنیت اسرائیل متعهد باقی خواهد ماند اما در عین حال نیز متعهد نیست که این رژیم را به یک ابرقدرت مسلط بر مجموعه نفتی خاورمیانه تبدیل کند تا درآمدهای نفتی آن را برای خود گرد‌آوری کرده و ورودی‌ها و خروجی‌های منطقه را با بر هم زدن توازن امپراطوی آمریکا کنترل کند.
این تحلیلگر مصری در پایان گفت: بر اساس این دیدگاه، فشارهای وارد شده بر رژیم سعودی طی ساعات گذشته هشدار جدی برای همه اعراب خلیج‌فارس درباره لزوم بازگشت به سیطره آمریکا و عدم وابستگی به حامی اسرائیلی به شمار می‌رود.
