خبرگزاری کار ایران

غرب درباره بحران اقلیمی، چه چیزی را درک نمی‌کند؟

asdasd
کد خبر : ۸۷۵۲۷۱

علی‌رغم تمام ویرانی‌هایی که تغییرات اقلیمی در جهان رو به توسعه پدید می‌آورد فرض بر این است که وقتی فروپاشی زیست‌محیطی رخ می‌دهد ثروتی که طی قرن‌ها ساخته شده نازبالشی را فراهم می‌کند.

رمان جدید و تحسین‌شده آمیتا گوش(Amitav Ghosh)*، با نام جزیره تفنگی Gun Island، از تغییرات اقلیمی به عنوان پس زمینه استفاده می‌کند. او درباره تفاوت دیدگاه‌های شرق و غرب به دویچه‌وله می‌گوید.او وقتی که بچه بود، آمیتا گوش، همیشه می‌دانست آناناس‌ها از کجا می‌آیند. «آنها از باغی می‌آمدند که می‌دیدم مردم در حال چیدن آنها هستند.» او همینطور خودمانی گفت.

باغ او در کلکته و در هند بود درحالی که باغچه من در حومه منچستر و در انگلستان است که شامل مقداری چمن بعلاوه یک درخت و یک زمین فوتبال قدیمی می‌شود. با این حال من هنوز آناناس‌هایم را دارم اگر چه در یک قوطی فلزی چیده شده‌اند. و من به سختی تصوّر می‌کردم از کجا آمده‌اند.

برای توضیح این که چطور از دیدارم در بروکلین، با آمیتا گوش هندی و نویسنده، این خاطره میوه‌ای را به یاد آوردم باز خواهم گشت. اما این وقفه یکی از همان چیزهایی است که مجموعه مقالات گوش با عنوان «اختلال بزرگ» (The Greatest Derangement ۲۰۱۶) و در بخش «تغییرات اقلیمی و غیرقابل تصوّر» (Climate Change and The Unthinkable) به آن می‌پردازد.

کتاب با این کنجکاوی آغاز می‌شود که چرا وارد کردن تغییرات اقلیمی به یک رمان انگلیسی زبان مدرن بسیار دشوار می‌شود مگر اینکه «علمی تخیلی» باشد. او نتیجه می‌گیرد در بیش از ۲۰۰ سال گذشته، ادبیات غرب در دام جهانی گرفتار شده است که در آن تراژدی، و کمدی انسانی از طبیعت راهش را جدا کرده است. به همین ترتیب گوش توجه دارد به اینکه که دینامیک قدرت، بحثهای اقلیمی را در شرق و غرب متفاوت می‌کند.

به اعتقاد او رمان‌های غربی عمدتا با دو قید اصلی محدود می‌شوند: باورپذیری Plausibility و عاملیت انسانی Human Agency (به‌پرسش‌گیری اهداف و اقدام انسانی با بکارگیری سنجش‌های اخلاقی) آیا چنین چیزی ممکن است؟ و آیا قهرمان ما می‌تواند در عین حالی که در مسیرش می‌جنگد از میان ماجراجویی‌های اخلاقی خود گذر کند؟ در بعضی موارد رمان جدید او جزیره تفنگی Gun Island پر شده است از طوفانهای گرمسیری وحشت‌آفرین در دریای چین(Typhoons) و اتفاق‌های بعیدی که تلاشی آگاهانه برای رهایی از قیدها در رمان هستند و بنابراین جایی برای استفاده از تغییرات اقلیمی به عنوان پس‌زمینه فراهم می‌کنند.

بحران و درک اوضاع

«اختلال بزرگ» متفاوت است با سایر کتابهای نابودی محیط زیست که در سالهای اخیر منتشر شده‌اند. برای مثال کتاب «زمین غیرقابل‌سکونت» اثر دیوید والاس-ولز (David Wallace-Wells, The Uninhabitable Earth ۲۰۱۹) و «اعترافات یک محیط‌زیست‌گرای به‌هوش آمده» اثر پاول کینگس‌نورت (Paul Kingsnorth, Confessions of Recovering Environmentalist ۲۰۱۷) کتابهای بسیار مهمّی هستند امّا آنها بوسیله مردان آمریکایی و انگلیسی نوشته شده‌اند که مسبب وضعیت فاجعه‌بار کنونی هستند و تلاش می‌کنند راهی برای کنار آمدن با آن پیدا کنند.

امّا گوش نه آنکه کمتر از آنها از تهدید وجودی آگاه باشد بلکه بنظر می‌رسد از اضطراب آنها رهایی دارد. این عمدتا به این خاطر است که او فکر می‌کند وضعیت فعلی بیشتر از آنچه درباره آینده با احتمالات پراکنده به ما بگوید، درباره امتداد و تداوم تاریخ استعمار است. برای برخی از مردم، فاجعه همین حالا اتفاق افتاده است.

«من دوست فیلسوفی دارم که می‌گوید: تمام چشم‌اندازها برای آینده بطور بنیادین دورنماهایی از قدرت هستند.» گوش گفت. «به‌همین دلیل است که تقریبا همیشه مردان سفید این دورنما‌ها را ترسیم می‌کنند. من از آینده هیچ چیز نمی‌دانم.»

«من از بخشی از دنیا می‌آیم که در آنجا چشم‌اندازهای خیلی درخشانی نسبت به آینده نداشتیم.» گوش گفت. «ما می‌دانستیم دگرگونی‌های بزرگی بوقوع خواهند پیوست و ما اولین دسته از قربانیان این دگرگونی‌ها خواهیم بود، بنابراین به این جهت فکر می‌کنم غربی‌ها معتقد به ثباتی هستند و نوید آینده‌ای را می‌دهند که من آن را (در رمانم) قسمت نمی‌کنم.»

غرب نیز به آن چیزی متکی است که گوش آن را «گفتمانی تخصصی» (An expert discourse) در مباحث دانشمندان می‌نامد. به عقیده او، نتیجتا، علم به غربی‌ها آن امیدواری هولناکی را می‌دهد که می‌توانند به کمک کسب‌و‌کارهای «توسعه پایدار» دوستانه، سوختهای زیستی، و یا فن‌آوری‌های جذب کربن، سیستم را قبل از فروپاشی‌اش نجات دهند.

البته چاره، یک دگرگونی بزرگ اقتصادی در ابعاد وسیع برای بازتوزیع منابع که تصوّر آن بسیار ترسناک است: پایان سرمایه‌داری به اندازه پایان دنیا نامساعد خواهد بود.

«مردمی که بحران اقلیمی را در خط مقدّم دیدند به آخر خط رسیدند: کشاورزان، ماهیگیران، اسکیموها، بومیان آمریکایی، و مردمی که در جنگلهای هند زندگی می‌کنند. آنها قبلا مجبور شده‌اند خود را سازگار کنند. اکثرا از طریق جابجایی و جستن مکانی تازه.» گوش می‌گفت. « و مردمان بومی همین حالا در پایان جهان زندگی می‌کنند و راهی برای بیشتر زنده ماندن پیدا کرده‌اند.»

امپراطوری

گوش فکر می‌کند تصادفی نیست همزمان با اینکه غرب شروع به استفاده از سوخت‌های فسیلی می‌کرد تا قدرت خود را در جهان گسترش دهد محدودیت‌های رمان بورژوازی شکل گرفت.

«تغییرات اقلیمی اساسا جنبه‌ای از امپراطوری است» او اضافه ‌کرد: «امپراتوری بریتانیا اساسا بر روی سوختهای فسیلی ساخته شده‌بود. مهارت به‌کارگیری و تسلط بریتانیایی‌ها بر روی ذغال‌سنگ بود که به آنها مزیّت نظامی بزرگی نسبت به سایرین در جهان داد.»

این همچنین یکی از دلایلی است که چرا انرژی‌های تجدیدپذیر تهدید برای سیستمی هستند که غرب، قرنها آن را ساخته و از آن دفاع کرده است. «چیزی که می‌توان از آن مطمئن بود» گوش گفت. «اگر واقعا انرژی‌های تجدیدپذیر در مقیاس وسیع گسترش پیدامی‌کرد، می‌توانست نظم‌سیاسی جهانی را به کلّی تکان دهد.» او استدلال می‌کند کنترل مسیر تجارت نفت و گاز از طریق گلوگاه‌های دریایی، توسط ایالات متحده، کانادا، انگلستان و استرالیا به آنها بطور کامل، مزیّتی جغرافیایی سیاسی می‌دهد.

قدرت و عدالت

از این زاویه، جای تعجب نیست اضطراب غربی‌ها درباره تغییرات اقلیمی بر روی فروپاشی اجتماعی و انقراض تمرکز دارد.گوش گفت: «من فکر می‌کنم غربی‌ها حسّ می‌کنند تغییرات به گونه‌ای خواهد بود که بطور فزاینده‌ای آنها را تهدید می‌کند.»

برای همین است که در شرق بحث بی‌عدالتی تاریخی در موضوع تغییرات اقلیمی نقش اساسی دارد. «اگر شما بروید و از هر اندونزیایی، هندی و یا چینی و یا هر مردمی که از تهدید تغییر اقلیم آگاه است سوال کنید که چرا همین امروز انتشار گازهای‌گلخانه‌ای را قطع نمی‌کنند به شما خواهند گفت غربی‌ها این مشکل را بوجود آوردند پس بگذارید ابتدا خود آنها دست به کار  شوند. این است همان معضل فاجعه‌باری است که ما به آن دچار شده‌ایم.

علی‌رغم تمام ویرانی‌هایی که تغییرات اقلیمی در جهان رو به توسعه پدید می‌آورد فرض بر این است که وقتی فروپاشی زیست‌محیطی رخ می‌دهد ثروتی که طی قرن‌ها ساخته شده نازبالشی را فراهم می‌کند.

« ما همیشه می‌گفتیم کشورهای ثروتمند بهتر تطبیق پیدا خواهند کرد: من فکر نمی‌کنم این درست باشد من فکر می‌کنم کشورهایی که نظام‌های خیلی پیچیده دارند مانند ایالات متحده و اروپا در موارد زیادی، بسیار بیشتر شکننده خواهند بود. کافی است توزیع غذا را در نظر بگیرید.»

و این گونه است که ما به آناناس‌ها برمی‌گردیم. آسان‌تر است آنها را داشته باشی اگر که در باغت باشند.

*پانویس: آمیتاو گوش، نویسنده پست مدرن وازاهالی بنگال هند است.اونویسنده ای ورزیده با گرایش های انسان شناسی،فلسفی، تاریخی، علوم اجتماعی و زبان شناسی محسوب می شود. او به ویژه نسبت به تاثیرات جهانی فعالیت های بشر بر محیط زیست وخطرات هولناک انتشارگازهای گلخانه ای، وبی توجهی تاریخی نسبت به این تحولات ، حساس و نگران است. مجموعه ای از سه رمان او تحت عنوان "سه گانه ایبیتس" که به استعمار انگلیس، نئو لیبرالیسم و جنگ تریاک در پهنه هندوچین می پردازد شهرت جهانی دارد.

- این مقاله توسط Ben Knight در تاریخ ۰۶.۱۱.۲۰۱۹ در دویچه‌وله انگلیسی منتشر شده است.

مترجم: امید رستمیان مقدم

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز