سقوط از بلندای آسمان نویسنده نیجری در ایران/ روایتهایی از زندگی زنان؛ از نیجریه تا آمریکا
کتاب «سقوط از بلندای آسمان» اثر «لزلی نکا آریما» با ترجمه سهند درویشی از سوی نشر خوب منتشر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کتاب «سقوط از بلندای آسمان» اثر «لزلی نکا آریما» با ترجمه سهند درویشی از سوی نشر خوب منتشر شد.
کتاب «سقوط از بلندای آسمان» اثر «لزلی نکا آریما» که پدیده امروز ادبیات نیجریه محسوب میشود، نام او را در فهرست دریافت جوایز متعددی قرار داده که نامزدی جایزه گودریدز از جمله آنهاست.
داستانهای کوتاه میتوانند گستره غیرمنتظرهای را در زمانی اندک پوشش دهند و این ویژگی در این مجموعه به بهترین وجه بهکار رفته است. هنر آریما این است که تاریخچه یک خانواده را در چند صفحه خلاصه میکند و از دل آن تمثیلات اخلاقی و آرمانی، روایات جادویی و کابوسهایی وحشتناک بیرون میکشد؛ و این کار به طرز شگفتانگیزی در حد فاصل کمدی و روانشناسی رئال صورت میپذیرد.
وقایع این داستانها با جهشهای ناگهانی از واقعیت به خیال و با اشارههای ظریف فمینیستی و از همه مهمتر، با گریزی به دنیای پساآخرالزمانی، یادآور آثار مارگارت آتوود است. این تشابه نه به معنای کتمان نوآوری و خلاقیت آریما، بلکه گواهی است بر توانمندی این نویسندهی جوان. نشر خوب این کتاب را با ترجمه روان سهند درویشی منتشر کرده است.
سهند درویشی در بخشی از مقدمه خود بر ترجمه این کتاب نوشته است: «داستانها سرزندهاند و گیرا. شخصیتها، فضاسازیها و کشمکشها را نمیتوان ندید، نچشید و بو نکشید. لزلی نکا آریما نویسنده جوانی است که اگر اتفاق خاصی نیافتد از او در آینده بیشتر خواهیم خواند و شنید. داستانهای این مجموعه تنوع و گستردگی بسیاری دارند: از رئالیسم گرفته تا رئالیسم جادویی و آخرالزمانی و افسانه. این تنوع در زاویه دید و نوع روایت هم مشهود است: در داستانهای "وحشی"، "داستانهای جنگ"، "فرصتهای دوباره" و "رستگاری" راوی درون رویداد و خودگوست (اول شخص)؛ از سوی دیگر، در داستانهای "آینده به نظر روشن است"، "روشنایی"، "چه کسی در خانه به پیشوازت میآید"، "دختران بوچی"، "سقوط کسی از آسمان به چه معناست"، "آتشفان چیست" و "گلوری" راوی از نوع برون رویداد (سوم شخص) است و راوی داستان "بادآورده" دوم شخص است و خواننده را مخاطب قرار میدهد و جالبتر این که تمامی این انتخابها هوشمندانه و بجا بودهاند.»
به گفته درویشی، در عین تنوع، یکدستی چشمگیری در این مجموعه وجود دارد و نقش زن در تمامی داستانها برجسته شده است. تمامی داستانها بین نیجریه و امریکا در رفت و آمدند و فرقی نمیکند در کدام یک بمانند، مضمون مشترک است؛ زنان و دختران و دغدغهها و چالشهایشان، نیجریه و هر آنچه که به آن مربوط است، مهاجرت و تاثیرات عمیقش، شکاف بین نسلها و رابطه پرتنش والدین با فرزندانشان، به ویژه مادرها و دختران که تکتک داستانها یا حول رابطه آنها میگردند و یا در پس زمینه داستان حضور دارند. فقر و طبقه و تاثیر آن در عدم موفقیت افراد. به قدری این یکدستی مشهود است که میتوان هر داستان را جزئی از یک کل، قطعهای از یک پازل برشمرد و این مجموعه را در حکم یک کلِ واحد خواند و لذت برد.
درویشی در این مقدمه با اشاره به اینکه ردپای فمینیسم در جای جای این مجموعه به چشم میآید، میگوید: تمامی داستانها زن محور هستند و یا زنان و مشکلاتشان در آنها برجسته شدهاند، در داستانِ "دختران بوچی"، بوچی زنی است که شوهرش را در تصادفی " مسخره، قابل پیشگیری و احمقانه" از دست میدهد و حالا او مانده است و دو دختر قد و نیمقد که باید برای بزرگ کردنشان در خانه خواهرش پرشس و شوهر خواهرش دیکسون کلفتی کند: "پرشس وقتی شرایط را بر زبان میآورد: بپز، بشور، کارهای خانه را مدیریت کن، حتی نمیتوانست به چشمان بوچی نگاه کند و بعد اضافه کرد که این شرایط را دیکسون گذاشته، انگار که این حرف از سنگینی برخوردش کم میکرد." در هر چهار داستانِ "وحشی"، "روشنایی"، "گلوری" و "داستانهای جنگ" شخصیتهای مرکزی دخترانی هستند که باید مطیع و فرمانبردار شوند و دست از سرِ ناسازگاری بردارند. همگی تحت فشار قرار دارند تا خارج از چهارچوبی که جامعه برای دختران در نظر گرفته رفتار نکنند. عنوان داستانِ "وحشی" به بهترین شکلِ ممکن گویای این موضوع است؛ دختری وحشی که باید رام شود و دست از کارهای احمقانه بردارد.
درویشی در ترجمه این مجموعه کوشیده واحد ترجمه متن را در نظر گرفته و روح اثر را منتقل کند؛ از طرف دیگر، تلاش نویسنده برای برجسته کردن فرهنگ نیجریایی در ترجمه نیز لحاظ شده است و هر کجا که کلمه و یا مفهومی با این منظور به کار رفته، در ترجمه فارسی نیز، تا حد امکان، گنجانده شده است.