خبرگزاری کار ایران

سردبیر سایت «باریکادا» در گفت‌وگو با ایلنا:

نتیجه‌گیری‌ها درباره قتل ویکتوریا مارینووا اشتباه و افراطی است/ خشونت علیه زنان چون طاعونی در جامعه ادامه دارد/ روزنامه‌نگاری در بلغارستان بسیار دشوار است

asdasd
کد خبر : ۸۱۸۹۲۷

ایران‌شناس اهل بلغارستان و سردبیر سایت تحلیلی خبری «باریکادا» گفت: در حرفه خبرنگاری گاه پیش می‌آید که رسانه‌ای اجازه دهد استانداردهای این حرفه زیر پا گذاشته شوند، آن هم زمانی که اطلاع دقیقی از فحوای محلی و حقایق مکان روی دادن این حادثه در دست نیست، مکانی که چندان توجهی در جهان به آن نمی‌شود که در این مورد همان شهر روسه در بلغارستان است.

به گزارش ایلنا، ششم اکتبر سال گذشته میلادی، زمانی که تمام خبرگزاری‌های جهان درگیر جزئیات قتل «جمال خاشقجی»، روزنامه‌نگار سعودی بودند، خبری جامعه بلغارستان را تکان داد: دادستان شهر روسه در شمال بلغارستان اعلام کرد که جسد «ویکتوریا مارینووا»، خبرنگار ۳۰ ساله در پارکی در این شهر یافت شده است. تلفن همراه او، سویچ خودرو، عینک و تکه‌ای از لباس این روزنامه‌نگار در محل حادثه مفقود شده بود. مارینوا با ضربه مهلکی به سرش به قتل رسیده و قبل از آن هم به طرز وحشیانه‌ای به او تجاوز شده است. وزارت خارجه آلمان با «وحشیانه و وحشتناک» خواندن قتل مارینوا، این اقدام را به شدت محکوم کرد. هرچند که واکنش‌ها آنچنان که باید و شاید فراگیر نبود، اما جامعه بلغارستان در شوکی عمیق فرو رفته بود. با پیدا شدن قاتل البته گمانه‌زنی‌هایی درباره احتمال قتل این خبرنگار از سوی مقام‌هایی سیاسی دهان به دهان شد، چراکه وی پیش از کشته شدن در برنامه‌ای تلویزیونی به موضوع فساد در میان مقام‌های اتحادیه اروپا پرداخته بود. چه این گمانه‌زنی‌ها درست باشد و چه نه، قتل مارینووا نیز به فهرست دیگر کشته‌های جهان رسانه در خاک اروپا پیوست، مانند «یان کوچیاک»، خبرنگار ۲۷ ساله اهل اسلوواکی و «دیمیتری پوپکوف»، خبرنگار ۴۲ ساله روس.  

«ولادیمیر میتف» روزنامه‌نگار، ایران‌شناس اهل بلغارستان و سردبیر سایت تحلیلی خبری باریکادا است. آنچه ذیل می‌‌آید، مشروح گفت‌وگوی او با ایلنا به بهانه سالگرد قتل «ویکتوریا مارینووا»، خبرنگار بلغار است. 

ولادیمیر میتف با اشاره به سالمرگ ویکتوریا مارینووا، تحقیقات درباره این پرونده و احتمال مرتبط بودن آن با انگیزه‌های سیاسی از جمله تحقیقات این خبرنگار درباره فساد در سطوح بالای اتحادیه اروپا به خبرنگار ایلنا گفت: ویکتوریا مارینووا چهره‌ای زیبا بر صفحه تلویزیون بود و در بلغارستان به‌خاطر برنامه‌ای معروف بود که در آن از آدم‌های جالب‌توجه، ایده‌های خوب و اعمال خیرخواهانه حرف می‌زد. وی خارج از فضای کاری فعالیت‌های خیریه انجام می‌داد و از کودکانی که موقعیت اجتماعی خوبی نداشتند حمایت می‌کرد. با این حال، او برخلاف چیزی که پس از قتل ظالمانه‌اش منتشر شد، خبرنگاری تحقیقاتی نبود. دلایل متفاوتی برای این سردرگمی و اطلاعات اشتباه وجود دارد. 

از یک سو، وی بلافاصله پس از آن کشته شد که نخستین قسمت از برنامه او با نام «کارآگاه» منتشر شد و در آن با دو روزنامه‌نگار بلغار و رومانیایی از سازمان‌های تحقیقاتی (سازمان «بیوول» در بلغارستان و «پروژه خیزش» در رومانی) گفت‌وگو کرد. پیشتر، در پاییز ۲۰۱۸، این دو روزنامه‌نگار که مشغول تحقیق روی سوءاستفاده از بودجه اتحادیه اروپا بودند، به‌طور موقت از سوی پلیس بلغارستان در شهر رودمیر بازداشت شدند. برنامه مارینووا گزارشی درباره این بازداشت‌ها منتشر کرد. به همین خاطر، رسانه‌های ملی و خارجی تصور کردند که میان این برنامه و مرگ مارینووا که چند روز بعد روی داد ارتباطی وجود دارد. 

نتیجه‌گیری‌ها درباره قتل ویکتوریا مارینووا اشتباه و افراطی است/ خشونت علیه زنان چون طاعونی در جامعه ادامه دارد/ روزنامه‌نگاری در بلغارستان بسیار دشوار است

وی در ادامه افزود: از سوی دیگر، در اکتبر ۲۰۱۸ و حتی تا به امروز، جامعه بلغارستان در زمینه اعتماد به مؤسسات در بحران قرار دارد. در این شرایط، هرگونه فرضیه یا گمانه‌زنی، همراه با شوکی که مردم در پی این قتل فجیع به آن دچار بودند، به‌آسانی می‌تواند به نتیجه‌گیری‌های افراطی یا اشتباه بینجامد. 

قتل ویکتوریا مارینووا ارتباطی به کارش به‌عنوان یک خبرنگار نداشت. اما زخم ناشی از این حادثه توجه تمام جهان را به مشکلات متعددی معطوف کرد که جامعه معاصر بلغارستان از آن رنج می‌برد؛ مانند خشونت علیه زنان، ناامنی شهروندان و همچنین روزنامه‌نگاران، فساد، تنش‌های قومیتی (عامل این قتل رومانیایی بود و این باعث شد احساسات انتقام‌جویانه اوج بگیرد، حال آن‌که اگر عامل چنین قتلی از اکثریت بلغار بود، چنین احساساتی زبانه نمی‌کشید) و غیره. 

میتف در ادامه گفت: در حرفه خبرنگاری گاه پیش می‌آید که رسانه‌ای اجازه دهد استانداردهای این حرفه زیر پا گذاشته شوند، آن هم زمانی که اطلاع دقیقی از فحوای محلی و حقایق مکان روی دادن این حادثه در دست نیست، مکانی که چندان توجهی در جهان به آن نمی‌شود که در این مورد همان شهر روسه در بلغارستان است. به نظر من، این خوانش اشتباه نشان داد که کشورها و مناطقی که در حاشیه گردش اخبار بین‌المللی قرار دارند، باید اخبار انگلیسی بیشتری درباره خود منتشر کنند. زمانی‌که کسی زبان محلی کشوری را نداند و ارتباط‌های کافی برای گزارش خود نداشته باشد، ممکن است بیش از آن‌چه که باید به منابع محدود بین‌المللی خود اعتماد کند و به بیراهه برود. 

وی اظهار داشت: نباید فراموش کرد که بلغارستان فقیرترین کشور در اتحادیه اروپا است و مشکلات اجتماعی بسیاری دارد. عده‌ای معتقدند که توجه بیشتر غرب به کشورمان می‌تواند به اصلاح مشکلات که تاکنون شمار اندکی از آن‌ها حل‌وفصل شده است کمک کند؛ مشکلاتی مانند فساد، بحران در رسانه و خشونت علیه زنان. در این چارچوب، درک می‌کنم که چرا از قتل مارینووا به‌عنوان «قتل یک خبرنگار تحقیقاتی» یاد می‌شود که مدارکی درباره فساد در سطوح بالا را منتشر کرده بود.

میتف افزود: تلاش برای بهود اوضاع اجتماعی در بلغارستان هر روزه صورت می‌گیرد. اما سردمداران این جنبش گمان می‌کنند که پیشرفت در این کشور بسیار آهسته است و حتی وضعیت رو به بدتر شدن می‌رود. بسیاری گمان می‌کنند که اگر زندگی‌مان را بکنیم و آنچه که باید انجام دهیم، تغییرات ضروری روی نخواهد داد. چنین به‌نظر می‌رسد که نیازمند نمادهایی مردمی هستیم، مانند شهدا یا قهرمان‌ها، چراکه برای حرکت در جهت ایجاد جامعه‌ای پیشرو باید تلاش‌ها را به‌شدت افزایش دهیم.

نتیجه‌گیری‌ها درباره قتل ویکتوریا مارینووا اشتباه و افراطی است/ خشونت علیه زنان چون طاعونی در جامعه ادامه دارد/ روزنامه‌نگاری در بلغارستان بسیار دشوار است

وی در رابطه با جایگاه پایین بلغارستان در زمینه آزادی مطبوعات (رتبه ۱۱۱ درمیان ۱۸۰ کشور)، علت آن و اقدام‌های صورت‌گرفته در این راستا گفت: دلایل افت آزادی مطبوعات در بلغارستان بسیارند و نمی‌توان به همه آن‌ها در اینجا پرداخت. شکی نیست مدل اقتصادی‌اجتماعی اولیگارشی در بلغارستان مستقر شد. منافع مالکان رسانه‌ها به میزان زیاد در سیاست‌های آن‌ها تاثیرگذار است. مالکان و حامیان بیشتر روزنامه‌های جدی و ملی بلغارستان یا طبقه اولیگارش هستند یا مؤسسه «آمریکا برای بلغارستان». 

میتف افزود: دلیل دیگر البته بی‌اعتمادی به مؤسسات است که البته شامل بی‌اعتمادی به روزنامه‌نگاران هم می‌شود. برای بسیاری از بلغارستانی‌ها، روزنامه‌نگاری به‌صورت خودکار بدان معناست که در جهت منافع سیاسی حریف، لابی ایدئولوژیک یا اقتصادی کار می‌کنید و بی‌کفایت و بی‌خاصیت هستید. بسیاری از بلغارها نه روزنامه می‌خوانند و نه تلویزیون می‌بینند، چراکه رویکرد مجرمانه یا احساسی شماری از رسانه‌ها منزجرشان می‌کند. روزنامه‌نگاران، بدون مردم، قدرتی ندارند. 

وی گفت: شکی نیست که افراد شاغل در تلویزیون و گزارشگران حقوق بالایی می‌گیرند و این جایگاهی اجتماعی به آن‌ها می‌دهد. اما بخش اعظم روزنامه‌نگاران در بلغارستان حقوق بسیار پایینی دارند. بسیاری از افراد جوان این حرفه را بسیار جذاب می‌دانند، اما در عین حال، آن را بدون هیچ‌گونه آینده‌ای می‌دانند. 

این خبرنگار بلغار در ادامه عنوان کرد: با در نظر گرفتن همین سه فاکتور هم می‌توان دید که روزنامه‌نگاری در بلغارستان بسیار دشوار است. باید همچنین اشاره کرد که همبستگی چندانی میان روزنامه‌نگاران و خبرنگاران بلغار وجود ندارد. ما به جای آن‌که همچون اجتماعی آگاه و متحد عمل کنیم، اجازه می‌دهیم عوامل اقتصادی و سیاسی ما را از یکدیگر جدا کند. 

وی خاطرنشان کرد: تعلیق «سیلویا ولیکووا»، خبرنگار رادیو ملی بلغارستان [امری که باعث شد بسیاری خواهان استعفای رئیس این رادیو شوند]، و همچنین قطع موقتی برنامه‌های این رادیو در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹، نشان داد که حدی برای بدرفتاری وجود دارد و چنانچه از این حد عبور شود، واکنش‌هایی در پی خواهد بود. اما احساس بسیاری از همکاران من این است که سیاستمدارانی که با رسانه‌ها و ارگان‌های مربوط سروکار دارند، فاقد درک حرفه‌ای و اخلاقی لازم برای کمک به این حرفه هستند. راه‌حل بسیاری از مصائب آزادی بیان در بلغارستان در چندین زمینه دچار بن‌بست شده است. پیشنهادهای قانونی مطرح شده از سوی اتحادیه روزنامه‌نگاران بلغارستان بیش از دو سال است که در پارلمان این کشور گرفتار آمده است و هیچ بحثی درباره آن صورت نگرفته است.

وی ادامه داد: اتحادیه روزنامه‌نگاران  سازماندهی روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در بلغارستان را ایفا می‌کند، اما در دوران انتقال قدرت بسیار تضعیف شده است. چه‌بسا این یکی از دلایل مطرح نشدن این پیشنهادها در پارلمان و توجه اندک رسانه‌ها به این موضوع باشد. 

نتیجه‌گیری‌ها درباره قتل ویکتوریا مارینووا اشتباه و افراطی است/ خشونت علیه زنان چون طاعونی در جامعه ادامه دارد/ روزنامه‌نگاری در بلغارستان بسیار دشوار است

او در ادامه گفت: یکی دیگر از سازمان‌هایی که تلاش دارد وضعیت را برای رسانه‌ها بهبود بخشد، «انجمن روزنامه‌نگاران اروپایی شاخه بلغارستان» است. این انجمن فعالیت‌هایی در رابطه با برگزاری دوره‌ها و سمینارهایی برای روزنامه‌نگاران، برنامه‌های رسانه‌ای برای بچه‌ها در مدارس و اقدامات بسیار دیگری را در دستور کار دارد. این سازمان همچنین ارتباط‌های بسیار خوبی با سازمان‌های روزنامه‌نگاری غربی دارد. این دو سازمانی که به آن‌ها اشاره کردم، از روزنامه‌نگاران دفاع و از منافع آن‌ها در برابر رؤسای رسانه‌ها و مراجع قانونی حراست می‌کنند. 

این فعال رسانه‌ای گفت: به گمان من، بخش دیگری از تلاش‌ها برای بهبود وضعیت رسانه‌ای در بلغارستان ایجاد رسانه‌های جدید در این کشور است، رسانه‌هایی که تحت انقیاد مدل‌های معمول قرار نداشته باشند. «باریکاد»، رسانه‌ای که خودم هم در آن کار می‌کنم، یکی از این رسانه‌های نوین است. این پایگاه دیدگاه‌هایی اصیل درباره رویدادهای بلغارستان و سراسر جهان ارائه می‌دهد و آن‌ها را از نظرگاهی پیشرو و نیاز به تغییر اجتماعی تحلیل می‌کند. آزادی رسانه‌ها از جمله موضوعاتی است که در اینجا بسیار به آن پرداخته می‌شود. 

وی افزود: این سه تلاش برای تغییر موقعیت در زمینه آزادی مطبوعات برآمده از خود روزنامه‌نگاران است. متاسفانه، اقدام‌های صورت‌گرفته از سوی نخبگان سیاسی کشور نشان می‌دهد که مقام‌های احزاب گوناگون درکی از مصائب آزادی رسانه‌ها ندارند و تنها به آن‌هایی علاقمندند که بهشان وفادار باشند.  

این ایران‌شناس اهل بلغارستان با اشاره به این‌که قتل مارینووا برآمده از موج زن‌کشی در این کشور است، در رابطه با ساختاریی که این دست قتل‌ها را ترویج می‌کند، گفت: قتل زنان بخشی از مشکلی بزرگ‌تر در زمینه خشونت خانگی و خشونت علیه زنان است. این مشکلات مربوط به سنت‌گرایی بخشی از جمعیت بلغارستان است. ساختارهایی که به آن‌ها اشاره کردید، مرتبط با تفکر طوایفی، محافظه‌کارانه و همچنین سنتی است. بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸، قتل زنان به دست همسران و شرکایشان ۵۰ درصد افزایش داشته است. به عقیده من، دلیل این دست اقدام‌ها این است که مردان نسبت به جایگاه و نقش‌شان احساس ناامنی می‌کنند. جامعه بلغارستان، به‌عنوان عضوی از اروپا و جامعه جهانی، شاهد تغییرات بسیاری بوده است که در آن نقش سنتی جنسیت‌ها از بین رفته و مدل‌های قدیمی روابط که هنوز هم پابرجا هستند دستخوش تغییر شده است. 

ولادیمیر میتف در ادامه گفت: متاسفانه، در حال حاضر گرایش‌های موجود در این زمینه چندان جالب‌توجه نیستند. مشکل خشونت خانگی و خشونت علیه زنان همچنان چون طاعونی در جامعه بلغارستان ادامه دارد. امید دارم که با مدرنیزاسیون جامعه بلغارستان و باز شدن درهای این جامعه به سوی جهان این مشکل حل شود. انتظار دارم مردم بیشتری درک کنند که مدل‌های رفتاری‌شان قدیمی و نابالغانه است و این امر باعث شود در رفتار خود تغییر ایجاد کنند. 

 

گفت‌وگو از: کامران برادران

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز