خبرگزاری کار ایران

محمدعلی زمانی:

جنگ، انسان را درگیر بحران هویت می‌کند

asdasd
کد خبر : ۷۳۹۷۳۶

کارگردان نمایش «آیا می‌‌شناسید راه شیری را؟» گفت: این متن مصادیق خیلی زیادی با فضایی که در آن هستیم، دارد. چون جنگ اساسا یک مسئله جهان‌شمول است و در همه جا، اغلب آنهایی که از جنگ برمی‌گردند درگیر برخی معضلات روحی، اجتماعی مشترک می‌شوند.

کارگردان نمایش «آیا می‌شناسید راه شیری را؟» در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره علت انتخاب این متن نمایشی جهت اجرا در خانه نمایش گفت: انتخاب متن برمی‌گردد به دوران دانشگاه. در آن زمان ما متون زیادی می‌خواندیم و با این متن هم اینطور آشنا شدم و از آنجایی که موضوع و قصه آن خیلی جذاب بود، باعث شد که این متن را به عنوان پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد ارائه دهم. چندین سال گذشت تا اینکه امسال شرایطی ایجاد شد تا اثر را اجرای عمومی کنیم. شاید به دلیل قرابت و نزدیکی که این متن با مسائل روز ما داشت، تصمیم گرفتم که این متن را اجرا کنم.

زمانی درباره شخصیت محوری این نمایش (ساموئل کیفر) گفت: در این نمایش شخصی به نام ساموئل کیفر از جنگ برمی‌گردد و دنبال هویت از دست رفته‌اش است. جنگ یک پدیده جهان‌شمول است و در جایی که ما هستیم خیلی اتفاق افتاده است. آدم این نمایش می‌تواند خیلی شبیه آدم‌های دور و بر خودمان باشد. آدمی که جنگ تمام هویت‌اش را گرفته است و تمام دلخوشی‌اش این است که بتواند یک هویت و جایگاهی برای خود در این اجتماع بسازد. آدمی که برای دفاع از کشورش جنگیده اما وقتی برمی‌گردد، متوجه می‌شود که آدم‌های پیرامونش عوض شده‌اند و آن چیزهایی که خودش داشت را دیگر ندارد. این روایت موازی؛ متن را واقعا یک اثر جهان شمول می‌کند.

این کارگردان تئاتر درباره ویژگی‌های این متن نمایشی افزود: همانطور که شخصیت این نمایش می‌گوید شاید همیشه در همه جای دنیا آتش جنگ شعله‌ور باشد. این نزدیکی و این نوع ادبیات که بعد از جنگ جهانی دوم رشد پیدا کرد در همه جای دنیا به‌خصوص اروپا که نحله‌ها و مکتب‌های ادبی از آن بیرون آمده این متن نمایشی را به متون ادبی برجسته و شناخته شده‌ای مانند سلاخ خانه شماره ۵ و سفر به انتهای شب نزدیک می‌کند و مثل کارهای دیگری که در آن، جنگ افرادی که در این عرصه پای گذاشتند را محک می‌زند.

او ادامه داد: انتخاب ما هم به همین دلیل بود به خاطر نزدیک بودن به آثار برجسته ادبی و یک روایت جذاب که از این ماجرا داشت. در واقع من این متن را یک متن جهان شمول می‌دانم که خیلی نزدیکی دارد به جریانی که ما خودمان آن را درک کرده‌ایم. نمی‌توانیم بگوییم که این متن برای یک جنگ خاص یا یک جغرافیای خاص است بلکه می‌توان آن را در همه جا اجرا کرد. به‌طوری‌که نویسنده‌اش نیز این نمایش را بارها اجرا کرده حتی یک جایزه به نام «گرت هات هاف پتمان» در آلمان نیز به خاطر اجراهای متعددی که از این متن نمایشی شده، دریافت کرده است.

زمانی در پاسخ به این سوال که آیا قرابت و نزدیکی خاصی بین شخصیت این نمایش با انسان‌های اطراف خودمان که در جنگ حضور داشته‌اند، می‌بیند، گفت: آدم‌هایی که درگیر جنگ می‌شوند، دیگر آن افراد قبل از جنگ نیستند. افرادی که به دلیل طی کردن یک دوره سخت، دچار نوعی پالایش ذهنی شده‌اند. وقتی این نمایشنامه را می‌خواندم یاد دیالوگ فیلم آژانس شیشه‌ای افتادم؛ آنجا صحبت از زمین و تراکتور بود و از تفاوت‌های پیش و پس از جنگ. از این منظر، این متن مصادیق زیادی با فضایی که در آن هستیم، دارد. چون جنگ اساسا یک مسئله جهان‌شمول است. مسئله‌ای که همه از آن متنفرند و آنهایی که از جنگ برمی‌گردند درگیر معضلات روحی، اجتماعی مشترک می‌شوند.

او همچنین افزود: آدم‌هایی که این سوی آب هستند با آدم‌های آن سو تفاوتی اساسی دارند. جنگ باعث شد که آدم‌های آن سو در جستجوی هویت‌شان باشند. به یک جهان‌شناسی برسند که بخواهند خودشان را بیشتر بشناسند که این جنگ با آنها چه کار کرد و چه ارزش‌های انسانی‌ای از بین رفته است. ولی پیامدهای جنگ ما مقداری با این ماجرا تفاوت داشت.

کارگردان «آیا می‌شناسید راه شیری را؟» درباره مهم‌ترین ویژگی این نمایش تصریح کرد: از نظر من مهم‌ترین خصوصیت این نمایش حرف جدی است که آن را در یک قالب کمدی سیاه می‌زند. شاید تماشاگری که این نمایش را ببیند لبخند بر لبش بنشیند ولی اساسا دلش برای جایگاه انسان می‌سوزد. جایگاه آدمی که بعد از جنگ هویت ندارد و فقط تلاش می‌کند که هویت‌اش را به دست بیاورد و حاضر است برای این کار، از اموال‌اش بگذرد تا دیگران بپذیرند که او ساموئل است؛ او می‌گوید اینجا متعلق به من است، بگذارید که زندگی کنم.

او افزود: آدمی که اینها را کسب نمی‌کند در نهایت خود را متعلق به ستاره دیگری می‌داند یعنی هنگامی که می‌بیند به زمین تعلق ندارد برای خود یک آرمان شهر می‌سازد و وقتی می‌‌بیند تمام دوستان‌اش در حق او خیانت کرده‌اند، تصمیم می‌گیرد آنقدر در دیوار مرگ بتازد که کارش به آسایشگاه روانی برسد.

زمانی درباره تاثیر این نمایش با توجه به درونمایه خاص‌اش گفت: ما رمان‌های برجسته‌ای در دنیای ادبی داریم که به فارسی ترجمه شده و مخاطبان زیادی هم داشته است. این نمایش مفاهیم جهان‌شمول و انسانی را در قالب یک قصه و در قالب یک خط منسجم، به قدری درست مطرح می‌کند که قطعا مخاطب ایرانی هم می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند.

او درباره مسئله بحران هویت گفت: جریانی که بعد از جنگ جهانی دوم پیش آمد، یک موقعیت کمدی به رنگ سیاه برای شخصیت این قصه پدید آورد. البته که در مورد جنگ تحمیلی، به‌خاطر تفاوت‌های ارزشی، آدم‌ها در فضایی دشوار قرار گرفتند. اما در نهایت، هویت مسئله‌ای است که همه‌جا مساله‌ای اساسی است. معتقدم تماشاگر، وقتی ببیند چه بحرانی گریبان‌گیر انسان عصر حاضر شده قطعا با نمایش ارتباط برقرار می‌کند.

محمدعلی زمانی ضمن اشاره به استفاده از سایر متون ادبی در اجرای این نمایش افزود: سعی کردیم از فاکتور اشتراکات این رمان‌ها و نمایشنامه‌ها به‌خوبی استفاده کنیم. مثلا جایی از رمان سلاخ خانه شماره ۵ استفاده کردیم و دیالوگ‌هایی به کار اضافه کردیم. سعی کردیم این بینامتنی‌ات را برای تماشاگرمان بیان کنیم.

او با اشاره به کاراکتر اصلی نمایش یعنی ساموئل کیفر گفت: این شخص تصمیم می‌گیرد زندگی‌اش را در قالب یک نمایش در جغرافیای یک آسایشگاه ارائه دهد و در این راستا از یک بازیگر نقش دوم استفاده می‌کند.

زمانی ادامه داد: ساموئل کیفر شخصیت بسیار سخت، پیچیده و پرلایه‌ای است. شاید داد نزند و اعتراض نکند اما در روند نمایش به این نتیجه می‌رسیم که او قربانی جنگ است.

این کارگردان جوان درباره علت انتخاب خانه نمایش برای اجرای این نمایشنامه گفت: این متن شدیدا درگیر سخت‌افرارهای اجرایی است چون زیر‌لایه‌های کاراکترها را با آن خیلی خوب می‌توانستیم عجین کنیم. در نتیجه اگر شرایط اجرا در سالنی بزرگتر و حرفه‌ای‌تر با سخت‌افزاری گسترده‌تر فراهم بود مسلما این پیچیدگی‌ها نمود بهتری پیدا می‌کرد. اما سعی کردیم شریف‌ترین کار را انجام دهیم.

او در پایان درباره وضعیت کنونی تئاتر کشور گفت: متاسفانه یا خوشبختانه، تئاتر به سمت خصوصی شدن پیش رفته است. خصوصی‌سازی قطعا شرایطی را پدید می‌آورد که در آن همه دوست دارند درآمدزایی کنند که این شرایط، معادلات خاصی را پدید می‌آورد و خیلی از کسانی که درس این رشته را خوانده‌اند نمی‌توانند خود را در این معادلات قرار دهند. گرفتن یک سالن و در اختیار داشتن بازیگر چهره به ضرر نسل من است. تئاترهایی هم هستند که زیر نظر مرکز هنرهای نمایشی هستند اما آن قدرت و گردش فکری تئاترهای دهه ۹۰ را ندارند. یعنی تماشاگر به سمت تئاترهای خصوصی رفته است چون چهره‌ها وارد تئاتر شده‌اند. من منکر این نیستم چون باید از تئاتر پول دربیاد و هنرمندان هم باید ارتزاق کنند.

نمایش «آیا می‌شناسید راه شیری را؟» نوشته کارل ویتلینگر و به کارگردانی محمدعلی زمانی تا ۲۴ اسفند ۹۷ هر روز ساعت ۱۷:۳۰ در خانه نمایش اداره تئاتر واقع در میدان فردوسی، خیابان موسوی (فرصت سابق)، کوچه محمدآقا، اداره تئاتر روی صحنه می‌رود.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز