بدیعی، ثقفی، حاجعلی اکبری و عبدی بررسی کردند:
محله و مشارکت در تهران/جمعیت تهران از ۱۲۰ کشور جهان بیشتر است
همایش «محله، مشارکت و توسعه» با حضور مجتبی بدیعی استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی، مراد ثقفی پژوهشگر اجتماعی، کاوه حاج علی اکبری رئیس سازمان نوسازی شهر تهران و عباس عبدی روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی صبح امروز برگزار شد.
به گزارش ایلنا، میزگرد نخست همایش «محله، مشارکت و توسعه» صبح امروز در محل سالن اشراق مجموعه فرهنگی ایوان شمس برگزار شد. در این میزگرد مجتبی بدیعی استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی، مراد ثقفی پژوهشگر اجتماعی، کاوه حاج علی اکبری رئیس سازمان نوسازی شهر تهران و عباس عبدی روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی به بیان دیدگاههای خود در مورد مفهوم محله در تهران و راههای تحقق مشارکت اجتماعی در محلهها پرداختند.
در ابتدای این میزگرد مهدی شیرزاد سرپرست ستاد سامان دهی مشارکتهای اجتماعی در محلات شهر تهران که اداره این میزگرد را بر عهده داشت به طرح مهمترین پرسشهای در این زمینه پرداخت.
شیرزاد با ارائه این پرسشها اظهارکرد: مفهوم محله چیست و تا چه اندازه مبتنی بر جغرافیا و کالبد است و تا چه اندازه مفهوم اجتماعی را به ذهن متبادر میکند؟ و تا چه اندازه میتوان تهران را بر مبنای محله محوری را اداره کرد؟ مفهوم مشارکت در سطح محلههای تهران چیست و چه اتفاقی باید بیفتد که ما عنوان مشارکت مردم را به آن اتلاق کنیم؟
شیرزاد با تاکید بر این نکته که در ایجاد محلههای تهران در برخی موارد عواملی چون قومیت و مذهب نقش جدی داشتهاند و نمیتوان در تعریف محله صرفا به عنصر جغرافیایی تاکید کرد، ادامه داد: به نظر در مورد مفهوم محله نوعی اختلاف بین متخصصان مدیریت شهری و جامعهشناسان وجود دارد. در حالی که متخصصان مدیریت شهری بر محدودیت جغرافیایی و جمعیتی در مورد محلهها تاکید داشته و بر این اساس معتقد هستند که تهران باید به ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ محله تقسیم شوند؛ برخی جامعهشناسان تاکید دارند که تهران را باید بر مبنای ناحیه محوری اداره کرد و از این جهت با حدود ۱۰۰ ناحیه امکان مدیریت شهر تهران وجود دارد.
در ادامه این میزگرد عباس عبدی به بیان نظرات خود در این مورد پرداخت و با طرح این پرسش که چه اصراری داریم که محله تعریف کنیم؟چه نیازی به محله محوری هست؟ گفت: چون قرار است مردم مشارکت داشته باشند بنابراین باید به تلقی مردم در مفهوم مدیریت محله توجه شود. مفهوم محله با هویت شهروندان گره خورده است و بنابراین در مورد مفهوم محله نباید تعریفی خارج از زندگی مردم ارایه کرد. شهرداری میتواند در سازمان اداری خود هر تقسیمبندی را لحاظ کند، اما در مورد مفهوم محله نمیتوان خارج از تلقی مردم تعریفی ارایه کرد.
عبدی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: این که حس تعلق کم شده است به دلیل آن است که مردم با وضعیت شهرشان بیگانه شدهاند. محله محوری باید منجر به تامین منافع شود. اگر مشکلی در محله هست باید خیلی سریع ارزان و مطمین حل شود. کم شدن جمعیت میتواند تا حدودی مشکلات محله را کم کند اما اگر محلهمحوری مد نظر باشد و بحث مشارکت، وظیفه اداره محله با کیست؟ تعریف محله اگر به منافع مردم گره بخورد زمینه برای جلب مشارکت مردم مهیا میشود. حس تعلق محلهای حس مهمی است که باید به خود مردم واگذار شود.
در ادامه میزگرد مراد ثقفی با تاکید بر این که در در بحث محلههاهم پیشینه تاریخی، هم واقعیت جغرافیایی و هم ملاحظات سیاسی دخیل است، گفت: وقتی تاریخ مباحث تمرکز زدایی را دنبال میکنیم؛ تاریخ تمرکززدایی جغرافیا دارد و جغرافیای تمرکز زدایی هم تاریخ دارد و تاریخ و جغرافیای تمرکززدایی هم سیاست دارد.
ثقفی در ادامه مباحث خود تصریح کرد: که از ابتدای مشروطه شوراها و انجمنهای شهری از مهمترین نهادهایی بودهاند که از زمان انقلاب مشروطه مردم به صورت مداوم خواستار تاسیس آن بودهاند.
ثقفی با تاکید بر تناقضی که بین قوه مجریه و شهرداریها در طول زمان شکل گرفته است بر لزوم حل این معضل برای اداره بهتر تهران تاکید کرد.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح کرد: باید ببینیم از محله چه انتظاری داریم؟ کارکردهای مورد نظر برای محله چیست؟ و محله باید حول چه محوری شکل بگیرد. به نظر من محله باید حول محور حل معضلات اجتماعی شکل بگیرد. مسئله مادر در تهران معضلات اجتماعی است و به همین دلیل نهادهای محلهای هم باید در این راستا شکل بگیرد.
ثقفی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: هویت در قرن ۲۱ مخمصهای شده که ابعاد مختلف دارد و به همین دلیل من مقوله «سرنوشت مشترک» را پیشنهاد میکنم. مردم باید مسائل مربوط به رفاه و امنیت خودشان را در چارچوب محلهها حل کنند، تا بعد بتوان در مورد مسایلی مثل مساحت و جمعیت بحث کرد. حس هویت باید از طریق سرویسهایی که محله به مردم میدهد، ایجاد شود.
کاوه حاج علی اکبری رییس سازمان نوسازی شهر تهران هم در این میزگرد با تاکید بر این که در تهران مرز محلهها بر اساس خیابانهای اصلی و مرز جدا کننده و نه چیز دیگری شکل گرفته است گفت: تاریخ محلهها هم در این مرزبندی باید لحاظ شود. به طور مثال محلههایی که بر اثر مهاجرت افراد از یک روستا به شهر شکل گرفته است.
حاج علی اکبری ادامه داد: ناشناس بودن افراد و بیتعلق بودن و نداشتن شبکه اجتماعی وابسته به مکان قطعا میتواند در مسیر مشارکت مردم معضل ایجاد کند. درحالی که در جامعه ایران مشارکت حول محور مسائل خانوادگی وجود دارد، در موضوعات مدنی خیلی نمودهای روشنی از مشارکت پذیری دیده نمیشود. مردم در سطوح خرد مشارکت ندارند، چون احساس میکنند مشارکتشان تاثیری ندارد. و به همین دلیل حل این معضل مشارکت باید از خردترین سطوح شروع شود و در همه فرآیندهایی که روی کیفیت زندگی مردم تاثیر میگذارد باید حضور و مداخله مردم همراه باشد.
مجتبی بدیعی هم در این میزگرد با تاکید بر این که دغدغه من مردمسالاری مشارکتی است، گفت: ما اصلاحطلبان، شعارهای قشنگی میدهیم اما وقتی در جایگاه اجرایی قرار میگیریم، تعارضاتی پیش میآید که با شعارهای سیاست متفاوت است. ما آرزوهای خوبی داریم اما همه اجماع داریم که وضع موجود نامطلوب است و باید روش تحقق این آرزوها را پیدا کنیم.
بدیعی ادامه داد: تهران یک ابرشهر_پایتخت است که جمعیت آن از ۱۲۰ کشور جهان بیشتر است. در واقع در تهران ۵ کلانشهر و ۱۲۳ شهر وجود دارد.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تایید دیدگاههای عبدی در مورد تمایز بین تقسیمبندی اداری مدیریت شهری و حیطه محلهها در شهر تاکید کرد: افراد باید از هم شناخت داشته باشند تا بتوانند مشارکت داشته باشند بنابراین باید به تلقی آنها توجه داشته باشیم و هویت آنها در این میان مهم است.
بدیعی ادامه داد: مشکل اصلی مدیریت شهری این است که حرف با عمل متفاوت است. واقعیت جامعه را ملکولها تشکیل میدهند نه اتمها. یعنی افراد تا با هم ترکیب نشوند جامعه و نیروی اجتماعی شکل نمیگیرد. اساس مشارکت هم سرشتی و هم سرنوشتی است. مردم باید درگیر مسائلی شوند که خیر و برکت آن را در زندگی خودشان ببینند. باید مسائل مدیریت شهری را با خود مردم پیش ببریم. واقعیترین نوع مشارکت هم مسئله تصمیمگیری است.مردم نباید مجری و عامل تحقق خواستههای مدیران شهری باشند، مردم باید در تحقق خواستههای خودشان مشارکت کنند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: تقسیمبندی جغرافیایی صرفا بر مبنای آن است که خدمترسانی به مردم از سوی حاکمیت تسهیل شود اما روش این خدماترسانی باید تغییر کند. به طور مثال عوارض اخذ شده از هر فردبه صورت کاملا مشخص صرف همان محدودهای شود که فرد در آن زندگی میکند.
بدیعی در مورد محدوده محله هم تصریح کرد: سطح محله سطح واقعی است که میتواند زمینه و فرصت مشارکت را ایجاد کند و یک محله می تواند با محله دیگر ده برابر اختلاف جمعیت و مساحت داشته باشد.
پس از پایان این میزگرد این همایش با برگزاری میزگرد دیگری در مورد مشارکت و مداخلات اجتماعی با حضور کیوان خلیجی، میثم صفرچی، علیرضا فراهانی و آرش نصر اصفهانی ادامه یافت. هم چنین در پنل بعد از ظهر برخی کنشگران مدنی به ارایه تجربیات خود در مورد مداخلات محلی خواهند پرداخت.