خبرگزاری کار ایران

در مراسم تشییع محسن ابوالقاسمی عنوان شد؛

آموزگار: او عاشق ایران بود/ پورنامداریان: در آموزش بسیار سختگیر و دقیق بود/ محمود نیلی: دیر قدر ایشان را شناختیم

asdasd
کد خبر : ۷۲۶۱۶۶

همکاران و اساتید دانشگاه تهران در فضایی غم‌بار با محسن ابوالقاسمی، همکار سابق خود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، خداحافظی کردند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در مراسم تشییع پیکر دکتر محسن ابوالقاسمی، استاد گروه زبان و ادبیات باستانی ایران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، جمع زیادی از اساتید و فرهیختگان دانشجویان دانشگاه‌های مختلف حضور داشتند.

نخستین سخنران مراسم ژاله آموزگار (استاد اسطوره‌شناسی دانشگاه تهران) بود که سخنان خود را چنین آغاز کرد: با اندوهی بزرگ بزرگمردی را به سرمنزل ابدی‌اش بدرقه می‌کنیم. همه داغداریم و چشم به راه تسلیت. خانواده محترم وی، جامعه علمی و ادبی ایران و خانواده بزرگ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران سوگوار هستند و در این میان استادان و دانش‌آموختگان علاقه‌مند به فرهنگ زبان‌های باستانی، چه امثال من که از همکاران قدیمی او بودند و چه اساتید جوانی که در سالیان اخیر به جمع اساتید این گروه پیوستند، جملگی سوگوارند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: نه زمان و نه مکان مناسبی است که من از عمق دانش او بگویم و از تالیفات سودمندش نام ببرم و در موقعیت‌های دیگر کاملاً بدان‌ها خواهیم پرداخت. فقط به دو ویژگی او اشاره می‌کنم و کلام را به دیگران می‌سپارم؛ او یک معلم واقعی بود و عاشق تعلیم دادن بود. او غم دانشجویانش را داشت و به ویژه در سال‌های اخیر ارتباطی بسیار صمیمانه با آنها داشت. او دانشمندی آگاه و پرعمق بود که عاشق ایران بود و تمامیت ارضی ایران را  چون جان خویش عزیز می‌داشت و از همه بالاتر عاشق و نگران زبان پارسی بود.

آموزگار اظهار داشت: دکتر ابوالقاسمی از نسل استادانی بود که به معنای واقعی کارش را دوست داشت گرچه در این اواخر بیماری رنجور و شکسته‌اش کرده بود ولی هیچ تمایلی به مرگ نداشت! همچنان ذوب در تعلیم و آموختن به دیگران بود. ما و خانواده محترمش و همچنین خاندان بزرگ دانشکده ادبیات غم رفتن او را به جان داریم. جای خالی‌اش هرگز پر نخواهد شد و آرزو کنیم که در سرای ابدی در آرامش کامل باشد.

در ادامه، تقی پورنامداریان (استاد ادبیات فارسی دانشگاه تهران) ضمن عرض تسلیت به همکاران و خاندان وی اظهار داشت: با شنیدن این خبر آنچنان در خویش فرو رفتم که هنوز نتوانستم قامت خود را راست کنم. استاد محسن ابوالقاسمی هم در قلمروی دانش و هم در سلوک اجتماعی شخصیتی بی‌بدیل بود. او علاوه بر تخصص در زبان‌های باستانی بر چند زبان مسلط بود و به ادبیات فارسی نیز اشراف داشت. در بنیاد فرهنگ ایران و پژوهشکده فرهنگ ایران پرسش‌ها و مشکلات دانشجویان را همواره پاسخ می‌داد و رفتاری خاضعانه و بسیار ریاگریز داشت. به جاه و مقام دنیوی سخت بی‌اعتنا بود. بسیار بیش از آنچه می‌نمود، می‌دانست و بیشتر از آنچه که در نگاه صاحبان جاه و مقام مغرور می‌نمود، متواضع بود. در کار آموزش بسیار سختگیر و دقیق بود. بی‌مضایقه و بی‌ادعا می‌آموخت و بی‌مجامله از دانشجویان پاسخ می‌خواست.

وی افزود: در پژوهشکده فرهنگ دانشجویی فارغ‌التحصیل نمی‌شد مگر اینکه در حد توقع ابوالقاسمی آموخته باشد. نسبت به همه چیزهایی که می‌دانست سخت مطمئن بود و تردیدهایش را چنان به یقین تبدیل کرده بود که هیچ گاه پرسش‌های نو به نوی دانشجویان غافلگیرش نمی‌کرد. حافظه قوی داشت و تاریخ مجسم معاصر بود. جزئیات خاطراتش را نسبت به وقایع و اشخاص به خوبی در یاد داشت. سخت واقع‌بین بود و بسیار می‌خندید. قهر و لطفش دائماً شدید بود و گاه با دوام. آراستگی باطن را ارج می‌نهاد و آراستگی ظاهر را به هیچ می‌گرفت. در تابستان که هوا گرم می‌شد اشکالی نمی‌دید که آستین‌های پیراهنش را با قیچی کوتاه کند و هرکاری را که یقین داشت انجامش مفید فایده است لحظه‌ای در انجام آن تردید نمی‌کرد.

این استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: دکتر ابوالقاسمی به قانون و مقررات درسی، جایی که بی‌فایده می‌نمود سخت بی‌اعتنا بود و خود از احدی هیچ درخواست و تمنایی نداشت اما درخواست و تمنای دیگران را اگر به‌جا بود و می‌توانست برمی‌آورد. سستی و روی پیری را چون واقعیتی گریزناپذیر با روی باز می‌پذیرفت و با صبوری تحمل می‌کرد. دو ماه پیش که با تنی چند از شاگردان در جایی مهمانش بودیم، دیدم که به سختی می‌نشیند و با زحمت برمی‌خواست و حوصله حرف زدن نیز نداشت و حرف‌های خنده‌دار چون گذشته به خنده‌اش نمی‌آورد. در برابر واقعیتی که می‌دانست به زودی فرامی‌رسد شکایتی نداشت و خویش را آراسته رفتن نموده بود. یاد و مرامش گرامی باد.

محمود نیلی احمد‌آبادی (رئیس دانشگاه تهران) دیگر سخنران این نشست بود که سخنانش را اینگونه آغاز کرد: این را وظیفه خود می‌دانم که به نمایندگی از دانشگاه تهران و جامعه علمی کشور به اندیشمندان و خانواده معزز دکتر ابوالقاسمی تسلیت بگویم. متاسفم که زمانی بیش از گذشته توانمندی، دانش و روح این اساتید آگاه و وارسته را می‌شناسیم که آنها دیگر در میان ما نیستند و سجایای اخلاقی و دانش این استاد بزرگ را چون تمام اساتید بزرگ پیشین آنچنان که باید قدر ندانستیم.

وی افزود: در رابطه با شخصیت علمی و اخلاقی این استاد گرانقدر، همکاران و دوستان نزدیک‌شان حق کلام را ادا کردند و آنچه که مسلم است نه تنها یک شخصیت علمی، آموزشی و پژوهشی بودند بلکه استاد اخلاق بودند و دانشجویانشان از ایشان درس اخلاق می‌آموختند. در محضر استاد شفیعی کدکنی که بودیم، ایشان فرمودند که ما دوباره در محضر استاد ابوالقاسمی درس گذراندیم. بسیار مهم است که بتوانیم یاد و خاطره این اساتید بزرگ را زنده نگه داریم و تلاش کنیم تا اساتیدی در قواره این بزرگان تربیت کنیم و به جامعه علمی کشور تقدیم کنیم. لذا با گرامیداشت یاد و خاطره این اساتید بزرگ، باید با همفکری عمومی بیندیشیم که چگونه خاطر این بزرگان را پاس بداریم و تلاش کنیم تا کشور و دانشگاه را با دانشجویانی توانمند بسازیم. متاسفم که علوم انسانی و ادبیات فارسی در کشور، جلوه گذشته را ندارد. دانشگاه تهران به عنوان مهم‌ترین مرکز آموزشی – پژوهشی ادبیات فارسی در ایران وظیفه خطیر و بار بزرگی در این زمینه بر دوش دارد. از همگان تقاضا می‌کنم تا نگذارند این جریان ارزشمند در ادبیات فارسی بخشکد و تلاش کنیم تا این رود چون گذشته پر آب بماند.

آخرین سخنران این نشست، حسینعلی قبادی (رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) که از شاگردان استاد ابوالقاسمی نیز بود، ضمن عرض تسلیت به جامعه علمی کشور عنوان داشت: من در سفر شهرستان بودم و خود داغدیده از داغی دیگر که خبر رسید استاد ممتاز ادبیات کشور دار فانی را وداع گفتند و من برای حضور در اینجا تفالی به قرآن زدم که آیه اول سوره مریم آمد. استادی که همواره درب اتاقش به روی دانشجویانی که بی‌پایان سوال می‌پرسیدند باز بود و با پاسخ‌های دقیقش و همواره گره‌گشایی و رفع اشکال می‌کرد. استادی بود که هیچ‌گاه سخنان غیر دقیق که مبنای پژوهشی استوار نداشته باشند بر زبان نمی‌آورد. من به عنوان یکی از دانشجویان سال‌های نه چندان دور ایشان خوب به خاطر دارم که دایره شاگردنوازی‌شان زمان نمی‌شناخت. معمولاً اساتید بزرگ در دل دانشجویان هیبت و خشیتی ایجاد می‌کردند اما ایشان هرگز پا را از دایره تواضع فراتر ننهاد و همواره با دانشجویانش در کمال صمیمیت به کار علمی مشغول بود. امیدوارم تمامی اساتید که هم‌سنگ استاد ابوالقاسمی و سایر بزرگان هستند تا سال‌ها منشاء خیر و برکت علمی برای کشور باشند و مجدداً به خانواده ایشان تسلیت می‌گویم.

ازجمله چهره‌های حاضر در این مراسم می‌توان به محمدرضا شفیعی کدکنی، جمال میرصادقی و حسین معصومی همدانی  اشاره کرد.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز