خبرگزاری کار ایران

اینجا لیورپول است اما آنفیلد نیست

مرثیه‌ای برای فوتبال رشت؛ KHODADAD OUT

asdasd
کد خبر : ۶۵۲۲۶۹

اتفاقات تلخی در بازی دو تیم سپیدرود و سپاهان رخ داد.

به گزارش ایلنا، مهمترین اتفاق هفته دوم رقابت های لیگ برتر نه صدرنشینی پرسپولیس بود؛ نه توقف مجدد استقلال و تراکتور. ویژه ترین رویداد در ورزشگاه سردار جنگل رشت رخ داد. در دقیقه چهارم وقت اضافه نیمه اول و بعد از گل چهارم سپاهان. وقتی که دوربین به سمت نیمکت سپیدرود چرخید و صحنه هایی را به تصویر کشاند که نباید. شات هایی گرفته شد که نشان دهنده واقعیت تلخ فوتبال ایران بود و فقط جای تاسف باقی می گذاشت و تاسف.

کیس های مشابه در داخل و خارج

خداداد عزیزی با هواداران خودی درگیر و از کنار زمین اخراج شد. این خبری بود که در فاصله کسری از ثانیه در تمامی سایت ها و کانال های مجازی منتشر شد و کلیک خورد و ویورهایش دقیقه به دقیقه بالا و بالاتر رفتند. وقتی هوادار در نیمه اول بازی دوم طاقتش تاخت شد و شعار سر داد و خداداد هم رسم مربیگری را به جا نیاورد و به تبعیت از بقیه هم قطارهایش در سرتاسر جهان به جای سکوت، فریاد زد و مقابله به مثل کرد.

در اوج ناراحتی خداداد و وقتی که کسی جلودارش نبود قلعه نویی روبرویش قرار گرفت و به او گفت:" به من هم 70 هزار نفر فحش دادند." بله. کسی که تمام قهرمانی های لیگ استقلال به نامش سنجاق شده هم در امان بی مهری سکوها نماند اما دم نزد؛ شاید اگر قرار بود کسی بغض بترکاند و جواب دهد ژنرال آبی ها بود اما این کار را نکرد و زکات شهرتش را داد. الگوی قلعه نویی هم روزگاری هواداران را مقابلش دید؛ درست متوجه شدید. علی پروین هم از سکوها ناسزا شنید. مرحوم پورحیدری هم همینطور؛ وقتی که رولند کخ رفته بود و باید تیم مریض را درمان می کرد و نتوانسته بود. حمید استیلی در دقیقه 40 بازی اولی که روی نیمکت نشست شعار شنید و دم نزد و خیلی زود هم بار و بندیلش را بست. علی دایی هم شعار علی کریمی را مانند پتکی که به سر اصابت می کرد بارها تحمل کرد اما کضم غیظ پیشه کرد و دم نزد.

به آن سوی مرزها می رویم. نمونه بارز این مساله آرسن ونگر بود و "ونگر آوت" معروف. این سرمربی حدود دهه برای آرسنال سرمربی گری کرد و در نهایت با بی مهری از این تیم جدا شد؛ گرچه نباید فراموش کرد که توپچی ها سال ها به پای سرمربی خود ایستادند و اوج بی احترامی شان همین جمله بود نه فحش و بد و بیراه به خود و خانواده اش. مورینیو، بنیتز، سن پائولی؛ اسکولاری و ... هم نمونه های دیگری از سرمربی هایی بودند که هو شدند؛ سوت شنیدند ولی حرفی نزدند و واکنشی انجام ندادند.

یک شرط مهم: هر فوتبالیست بزرگی، مربی بزرگی نخواهد شد!

نمی توانید کسی را در جای جای ایران پیدا کنید که قبول نداشته باشد خداداد یکی از بزرگترین فوتبالیستهای تاریخ این مرز و بوم است. برای اثبات این قضیه به توپ طلایی که گرفت اشاره نمی کنیم؛ نیازی نیست به حضور چند ساله اش در خارج از ایران و بازی در لیگ های آلمان و آمریکا اشاره ای داشته باشیم؛ گل به اولیور کان هم مدنظرمان نیست. به 8 آذر 1376 رجوع کنید. به دقیقه 31 نیمه دوم. وقتی که جوان فریمانی فوتبال کشورمان آرزوی میلیون ها نفر را برآورده کرد و مارک بوسنیچ را تسلیم کرد و شد غزال تیزپای ایران.

خداداد در دوران بازیگری به حق واقعی اش نرسید و می توانست خیلی بهتر از اینها را ببیند اما عصر مربیگری اش ابری بود، ابری است وابری خواهد بود. عجب جمله قشنگی است این جمله که می گوید: " هر فوتبالیست بزرگی لزوما مربی بزرگی هم نخواهد بود."

خیلی از اوقات خداداد به خاطر صراحت لهجه اش پشت دیوار ماند و به جایگاهی که می بایست نرسید اما در دوران مربیگری اش فرصت زیاد به دست آورد و هیچ وقت بهره ای نبرد. نه در ابومسلم، نه در پیام مشهد، نه در استقلال اهواز، نه سیاه جامگان، نه شهرداری تبریزی و نه در سپیدرود رشت! خداداد همانقدر که فوتبالیست به نامی بود و انسان پاکی هم هست؛ مربی توانایی نبوده است.

برای سکوها باید خون گریه کرد

به سراغ سپیدرود و هوادارانش برویم. تیمی که از همین الان با فاصله مدعی اصلی سقوط است. آنها تا همین چند روز پیش دو تیم بودند با دو سرمربی و دو مالک و دسته بازیکن و شاید دو دسته هوادار! آنها برای اولین بار سال قبل لیگ برتری شدند و هر طور بود به لطف حضور تیمهای فوق العاده ضعیفی چون سیاه جامگان و نفت تهران ماندنی شدند بدون حتی یک برد خارج از خانه! اگر این فصل دو باخت پیاپی داشته اند؛ فصل قبل هم با نظرمحمدی که تیم خودش را نگه داشته بود در سه هفته اول هیچ امتیازی دشت نکرد. فی الواقع برای سرخپوشان گیلانی چه کاری شده که انتظار کار محیر العقول از خداداد دارند؟ بیورپول قریب به سی سال است که در لیگ برتر جام نگرفته اما هیچ وقت در طول این سال ها یک صندلی خالی هم در آنفیلد وجود نداشته و هواداران کمترین حاشیه ای درست نکرده اند. هوادار وظیفه اش هواداری کردن است نه ایجاد فشار و حمله به بازیکن و مربی و خانواده شان.

به امید روزی که در فوتبال ما فرهنگ هواداری به وجود بیاید و طوری نشود که همگی مثل قلعه نویی غرور را کنار طاقچه بگذاریم و به حال فوتبال خون گریه کنیم....

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز