خبرگزاری کار ایران

رییس سازمان نظام روانشناسی در گفت‌وگو با ایلنا:

۹۵ درصد ایرانی‌ها استرسِ تامین معاش دارند/بی‌توجهی به سلامت روان در طرح تحول سلامت

رییس سازمان نظام روانشناسی با اشاره به اینکه ۹۵ درصد ایرانی‌ها برای تامین معاش خود در استرس هستند، از بی‌توجهی به مسائل روان‌شناختی و بهداشت روان در طرح تحول سلامت انتقاد کرد.

عباسعلی اللهیاری (رییس سازمان نظام روان‌شناسی و عضو هیات علمی‌ دانشگاه تربیت مدرس) در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در واکنش به اینکه گفته می‌شود؛ ۳۴ درصد مردم تهران از اختلالات روانی رنج می‌برند، گفت: هنوز تحقیق جامعی با متدولوژی علمی و رعایت همه مولفه‌های تحقیقی در خصوص میزان اختلالات روانی در کشور انجام نشده است، اما به طور کلی این واقعیت که اختلالات روحی، روانی در کشور در حال افزایش است؛ احساس می‌شود.

وی با اشاره به اینکه اختلالات روانی یک مختصات به خصوصی دارد و نظام طبقه بندی و مشخصه‌هایی برای آن وجود دارد، افزود: به طور مثال وقتی از اضطراب و افسردگی نام می‌بریم؛ باید بر اساس معیارهای تشخیصی از ۱۰ نشانه افسردگی، ۶ مولفه برای مدت زمان مشخصی وجود داشته باشد و نشانه‌های اصلی آن نیز افت عملکرد فرد در حوزه‌های اجتماعی، شغلی و تحصیلی است.

اللهیاری افزود: به صرف اینکه یک حالتی از افسردگی نظیر پوچی، بی‌معنایی و بروز افکار خودکشی در شخصی دیده شود؛ نمی‌توان گفت که این فرد افسرده است، چراکه افسردگی و اختلالات روانی دارای تعریف ویژه خود هستند.

استرس و فشار روانی در جامعه بسیار بالاست

رییس نظام روان‌شناسی کشور، بیکاری را یکی از علت‌های ظهور و بروز اختلالات روانی و آسیب‌های اجتماعی دانست و بیان کرد: بر اساس متدولوژی علمی افرادی که اشتغال پیدا می‌کنند، هویت شغلی و رضایت از زندگی و در واقع نوعی آرامش و سلامت روانی پیدا می‌کنند، ولی افراد بیکار احساس پوچی، بی‌معنایی و بی‌هویتی دارند و اگر این بیکاری مزمن باشد؛ خود می‌تواند به نوعی اختلال روان‌شناختی تبدیل شود.

 وی ادامه داد: وقتی مدت زیادی فرد بیکار است؛ انواع و اقسام آسیب‌های اجتماعی برای وی مترتب می‌شود. بنابراین بیکاری یک از مسائلی است که اختلالات روانی و افسردگی را در جامعه تشدید می‌کند.

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که استرس و فشار روانی در آن بسیار بالا است به طوریکه شاخص رنج روانی که برای میزان سنجش استرسی است که شهروندان در طول روز برای امرار معاش خود تحمل می‌کنند؛ در جامعه ایرانی ۹۵ درصد اعلام شده است؛ یعنی از هر ۱۰۰ نفر ایرانی ۹۵ نفر برای امرار معاش خود استرس دارند که این استرس به خودی خود به بروز بسیاری از مسائل دیگر منجر می‌شود.

مهارت مقابله با تنش‌های عصبی به مردم آموزش داده نمی‌شود

اللهیاری با بیان اینکه در نظام آموزشی ما بیشتر محفوظات، رشد‌شناختی و افکار شهروندان مورد توجه است، گفت: کودکان ایرانی در زندگی اجتماعی، تحصیلی و شغلی مقابله با استرس و بحران‌های زندگی را یاد نمی‌گیرند و این مساله که اگر با مشکلی مواجه شدند، چطور باید آرامش خود را حفظ کنند و تفکر حل مساله‌ و صلح با خویشتن داشته باشند را آموزش نمی‌بینند.

وی با تاکید بر اینکه نوع آموزش‌هایی که به شهروندان داده می‌شود؛ آموزش‌های کارآمدی نیست و مهارت‌های زندگی به درستی آموزش داده نمی‌شود، افزود: افراد دچار عصبیت و ناراحتی و دچار تنش‌های روانی می‌شوند بدون اینکه مهارت مقابله با این تنش‌ها را فرا گرفته باشند.

4

کمتر از ۳ درصد بودجه سلامت کشور صرف سلامت روان می‌شود

رییس سازمان نظام روان‌شناسی با بیان اینکه مفهوم سلامت یک مفهوم جامع است و تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد سلامت جسمانی را در برمی گیرد، گفت: نزدیک به ۸۰ درصد سلامت روان‌شناختی سلامت روانی و معنوی است، ولی متاسفانه ما بر اساس یک تصور سنتی غلط و موروثی از گذشته سلامت را سلامت جسمانی گرفته‌ایم و وزارت بهداشت را هم متولی سلامت از تولد تا مرگ قلمداد می‌کنیم.

وی تصریح کرد: در کشور‌های اروپایی ۷۵ درصد از بودجه سلامت صرف سلامت روان‌شناختی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی می‌شود، اما در ایران از کل بودجه سلامت کمتر از ۳ درصد صرف سلامت روان می‌شود که این مقدار نیز تنها به تخت‌های بیمارستانی و بیمارانی که در بیمارستان‌های روانی بستری می‌شوند؛ تخصیص می‌یابد.

حفظ سلامت روان در کشور‌‌ رها شده است

اللهیاری بیان کرد: متاسفانه حفظ سلامت روان و سلامت اجتماعی در کشور ما‌‌ رها شده است و به همین دلیل هم هست که حتی خانواده‌ها هم بیشتر به فکر سلامت فیزیکی و جسمانی هستند و وقتی فرزندانشان بیمار می‌شوند؛ سریعا به پزشک مراجعه می‌کنند، ولی اگر همان فرد حال روان‌شناختی خوبی نداشته باشد؛ توجهی به او نمی‌شود.

وی افزود: در کشور ما متاسفانه برای سلامت اجتماعی و سلامت روان برنامه‌ریزی نمی‌شود و تمام برنامه‌ریزی‌ها در وزارت بهداشت بدنبال سلامت جسمانی است و هنوز به اهمیت سلامت روانی شهروندان پی برده نشده است.

نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه برای پاسخگویی به نیاز شهروندانی که دچار اختلالات روحی روانی هستند؛ باید روان‌شناسی، روانکاوی، روان‌شناسی بالینی و مشاوره علمی تقویت شود، گفت: در غیر اینصورت مردم به سراغ عرفان‌های کاذب، رمالی، جادوگری و مسائلی از این قبیل می‌روند و مسائل متعددی برای خود و جامعه ایجاد می‌کنند.

ضرورت حضور روان‌شناس خانواده در کنار پزشک خانواده

اللهیاری با اشاره به اینکه حضور روان‌شناس خانوادگی در کنار پزشک خانوادگی یک ضرورت است، گفت: اما متاسفانه ما هنوز در این مسائل مشکلات فرهنگی داریم و رفتن به مطب روان‌شناس یک انگ و برچسب برای فرد به دنبال دارد.

رییس سازمان نظام روان‌شناسی با بیان اینکه در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان تاکید کردند؛ «چه خوب است هر خانوده یک روان‌شناس داشته باشد» اظهار کرد: امروزه مراجعه به روان‌شناس به معنای داشتن اختلال روانی نیست، بلکه به معنای تلاش برای داشتن زندگی سالم‌تر و باکیفیت‌تر است.

نگاه پزشک سالارانه حاکم بر حوزه بهداشت و درمان کشور

اللهیاری نگاه حاکم بر حوزه بهداشت و درمان کشور را نگاه پزشک سالارانه توصیف کرد و افزود: سال‌ها است به دنبال این هستیم که خدمات روان‌شناسی، مشاوره و روان‌شناسی بالینی را بیمه کنیم اما هنوز موفق نشده‌ایم؛ چرا که نگاه پزشک سالاری و نگاه جسمی‌نگری بر کشور حاکم است.

نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه حاکم بودن نگاه پزشک سالارانه در کشور اجازه نداده است که روان‌شناسی و سلامت روان نیز در اولویت قرار بگیرد، تصریح کرد: البته حرکت ما در این زمینه رو به جلو است و اگر نسبت به یک دهه گذشته جامعه و مسوولان را بسنجیم تقریبا در حال حاضر همه پذیرفته‌اند که سلامت روان نیز در سلامت جامعه نقش اساسی دارد.

بی‌توجهی به مسائل روان‌شناختی و بهداشت روان در طرح تحول سلامت

اللهیاری با انتقاد از بی‌توجهی به مسائل روان‌شناختی و بهداشت روان در طرح تحول سلامت اظهار کرد: بودجه‌ طرح تحول سلامت تنها به معقوله جسمانی تخصیص داده شده و به هیچ وجه سلامت روان در اختصاص بودجه دیده نشده است.

وی ادامه داد: باور به این مساله که سلامت روان و سلامت اجتماعی باید در اولویت برنامه‌های سلامت محور کشور قرار گیرد؛ در بین مسئولان درمانی و بهداشتی وجود ندارد و اگر این باور وجود داشت در خیلی از برنامه‌ریز‌های کلان کشور در نظر گرفته می‌شد؛ همانطور که وقتی در دنیا برنامه‌های کلان اجرایی می‌شود، اثر شاخص‌های مختلف در آن سنجیده می‌شود و اگر اثر مثبتی داشته باشد، اجرا می‌شود.

 

کد خبر : ۳۷۱۸۳۵