کارآفرینی در هنر یا دویدن در سنگلاخ !

 این در حالی است که ورودی هرساله ی دانشگاه های هنر تنها به عاشقان و شیفتگان جذابیت های گرایشات هنری منحصر نمی شود، بلکه خیلی از آنها شاید جاماندگان دیگر رشته ها چون پزشکی و مهندسی باشند. اما دست آخر فارغ التحصیلان رشته های هنری تنها ٥درصدشان به بازارکار جذب خواهند شد. از این بین بنگاه‌های اقتصادی کوچکی نیز با دریافت مجوزهای لازم خود را آموزشگاه آزاد هنری می خوانند.

پس از برگزاری هر دوره اموزش جمعی به قشر ٩٥درصدی بیکار هنر اضافه می شود.

 آموزشگاه های آزاد هنری که امروز در شرایط کرونایی در آستانه ورشکستگی می‌باشند، شاید لازم است سازوکار فعالیت خود را تغییر دهند حقیقت این است که اینها صرفا دوره برگزار می کنند و تقریبا خروجی آنها صفر است چرا که هنرجویان پس از دوره پشت صفِ عریض و طویل "بازار کار" حتما علف به زیر پایشان سبز خواهد شد.

پس تا همین جای کار کافیست تا "شغل" و  جذب به بازارکار را بزرگترین چالش فعالین هنری دانست. معضلات بازار کار هر صنفی معمولا با کارآفرینان و ایجاد اشتغال در بخش خصوصی و دولتی به تعادل میرسد اما در حوزه ی فرهنگ و هنر کمتر کسی را سراغ داریم که به عنوان کارآفرین در این عرصه سرمایه گذاری کند حتی معدود فرصت های شغلی که از سوی بخش دولتی ایجاد شده یا به قشر خاصی تعلق گرفته و یا با رانت ها و پارتی ها به ازمابهتران می رسد.

اما چندی‌است یکی از همین جاماندگان بازار کار هنر با رصد جامعه هنری و اشتغال هنرمندان جوامع پیشرفته همچون سوئد، دست به کار بزرگی زده، او با مهندسی معکوس مدل آموزش کاربردی این کشورها طرحی نو و بدعتی تازه در راه رشد، آموزش، شکوفایی و اشتغال هنرمندان پدیدآورده است. دخترجوان جویای نام دیروز که عشق بازیگری را به جهت فضای ناسالم برخی طیف هاو مراکز هنری با مخالفت خانواده دید، اکنون آلترناتیوی نه برای خود بلکه برای قشر و آینده‌سازان جامعه هنر کشورمان تدارک دیده است.

همانیکخواه اکنون بانویی آب‌دیده و از خم راه آمده اما همچنان پرنشاط از فائق آمدن بر موانع بازارکار می گوید. او معتقد است هر آنچه مانع پیشرفت من در هنر بود در آموزشگاه نماآباد وجود نخواهد داشت.

این که زن باشی و کارآفرینی در عرصه هنر، خود دلی به وسعت دریا می‌خواهد و پوستی روئین تن!

نیکخواه در خصوص کارآفرینی در زمینه فرهنگ و هنر گفت:

من برای کارافرینی در زمینه فرهنگ و هنر راهی پر پ را پیج و خم را گذارندم تا جایی که حتی وسایل گران بهای خود را به فروش رساندم تا از این راه بتوانم به مقداری پول برای راه اندازی کسب و کارم دست پیدا کنم.

 مدیرآکادمی هنرهای نمایشی نماباد در خصوص تشکیل کلاس ها افزود:

 بااینکه در شرایط مالی بسیار بدی بودم ولی به هر سختی بود مجوزم را گرفته و حدودا پس از دریافت مجوز 6ماه طول کشید تا اولین دوره آموزشی را برگزار نمایم.

نیکخواه همچنین توضیح داد:

در روزهای کرونایی کلاس‌هایمان را مجازی برگزار کردیم و حدود 80 درصد هنرجویان از شهرهای دور که هیچ امکاناتی ندارند در این کلاس ها شرکت می کنند و می توان گفت علاقه مندان از سرتاسر ایران درکلاس های مجازی ما شرکت می کنند.

وی با تاکید بر اشتغال پایدار برای فارغ‌التحصیلان نماباد گفت: در تلاشیم تا به زودی سریالی تولید کنیم و در حال گذراندن مراحل اولیه می باشیم. این مجموعه قراراست برای شبکه نمایش خانگی تولید و منتشر شود به طبع تمام خروجی ادوار مختلف نماباد در این اثر مشغول به هنرنمایی خواهند شد.

وی درپایان از تفاوت های آموزش های اروپایی با ایرانی گفت:

بدنه آموزش ایرانی با بدنه آموزش اروپایی بسیار متفاوت است و ما در تلاشیم که بتوانیم این تفاوت هارا کم کنیم ولی در ایران به دلیل محدویت‌های خاص امکان دقیق مدل اروپایی میسر نخواهد بود از آن گذشته برخی تاریک اندیشان مشکل ساز می‌شوند و از سر بخل سنگ اندازی می کنند. حقیقتا کارافرینی در فرهنگ و هنر برای یک زن ایرانی به مثابه دویدن در سنگلاخ است اما وی اعتقاد دارد هر چه موانع برای او بیشتر می شود بر انگیزه اش برای ادامه راه نیز اضافه می گردد.

این فعال فرهنگی اضافه کرد: چندی پیش از معاونت سینمایی وزارت ارشاد فراخوانده شدم و از من سوالاتی گردید مبنی بر اینکه بدانند ساز و کارم در این حوزه چگونه است که رقبا توان دیدن این مدل کار ندارند و بعد از توضیحاتم و نشان دادن مدارک، متوجه شدند که با شهریه بسیار پایین تر از مراکز دیگر خدمات ارزنده ای را ارایه می دهم و جالب اینکه ثابت کردم هر آنچه به عنوان اتفاق یا کنش جدیدی در نماباد اطلاع رسانی می شود به فاصله کمتر از ٢٤ساعت توسط اموزشگاه‌های رقیب کپی خواهد شد که همین موضوع نشانگر این مهم است که کار را درست انجام داده ام آنچنان درست که همچون لیدری سرمشق می دهم.

وی در پایان رعایت اخلاقیات را در فرایند اموزش هنرجویان از مهمترین موارد اموزشگاه طرح کرد و افزود: ما روی تمام حساسیت های خانواده ها حساسیم. مواردی وجود داشت که خانواده‌ای با سبک زندگی مذهبی همراه فرزند خود می‌آمد و منتظر می‌شد تا او را بدرقه کند اما به تدریج فضای مناسب و رعایت تمام و کمال اخلاقی مجموعه او را به اطمینان خاطر رساند که این فضا با تصورات ذهنی که از فضای هنر وجود دارد متفاوت است.

وی در خاتمه گفت: اکنون به عنوان اموزشگاه همکار شرکت سروش  صوت و تصویر درصدد  راه‌اندازیه مدل جدید آموزش هنرهای نمایشی هستیم تا افراد و علاقمندان در اقصی نقاط کشور هم در امر آموزش و هم در مقوله اشتغال به مجموعه نماآباد متصل شوند.

هم اکنون بازیگران و مجریان بسیاری توانسته اند از طریق آموزش در نمآباد جذب بازار کار شوند.