خبرگزاری کار ایران

قیمت دلار و نقل و انتقالات استقلال و پرسپولیس؛ پایان رویا، ما تحریم هستیم!

asdasd
کد خبر : ۹۴۹۵۳۶

«ما تحریمیم» تا مدت‌ها سنگر و پناهگاه خوبی برای دفاع از ناکارآمدی بود. می‌شد حتی با آسمان به ریسمان بافتن‌های اقتصادی، گران شدن کود حیوانی را هم به شکل کاملاً متقاعدکننده‌ای به تحریم ربط دارد.

به گزارش ایلنا، در اینکه تحریم فشار خردکننده‌ای بر پیکره اقتصادی و اجتماعی و در نتیجه سیاسی کشور وارد کرده است کسی تردیدی ندارد، اما این روزها کمتر کسی یک بهانه بسیار تکرارشده را قبول می‌کند. اگر قرار باشد مدیران و مسئولان کشور به بهانه «ما تحریمیم» سپر بیندازند چه فرقی بین مردم عادی و آنها هست؟ قرار بود چاره‌اندیشی کنند، راهکار بسازند، بسته پیشنهادی بدهند و به داد مردم برسند؛ همان چیزی که در نشست‌های اداری اسمش را می‌گذارند «بسته پیشنهادی!» بعد از جدایی کارلوس کی‌روش، برانکو، استراماچونی، ویلموتس و... به نظر می‌رسد تا اطلاع ثانوی باید با حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران خداحافظی کنیم. کرونا هم قوز بالای قوز شد.

 

در روزهایی که کسی به ناکارآمدی مدیریت ورزشی تردیدی ندارد، بخش بزرگی از هواداران فوتبال همه چیز را از چشم آنها می‌بینند و نمی‌خواهند باور کنند که شرایط سیاسی و اقتصادی ما در دنیا هم چنان تغییر کرده که دیگر کار از دست مدیران داخلی خارج شده و اگر هنرمند باشند همین شرایط موجود را حفظ می‌کنند.

در چنین روزهایی فرهاد مجیدی جوان جای استراماچونی را می‌گیرد و یحیی گل‌محمدی روی صندلی کالدرون می‌نشیند. گرچه یحیی چیزی کم ندارد اما اگر کالدرون نرفته بود او هنوز در مشهد احتمالاً برای سهمیه می‌جنگید. در رشته‌های دیگر هم همینطور. گذشته از اتفاقات باشگاهی، انگار به ناگزیر باید به گزینه داخلی برای نشستن روی نیمکت‌ها عادت کنیم. ایرانی، جنس ایرانی بخر. بعضی این دست اتفاقات را به فال نیک می‌گیرند. می‌گویند به‌جای صرف هزینه بسیار برای سرمربی خارجی که یکی دو سالی می‌ماند و یا جامی می‌گیرد یا نمی‌گیرد و با یک بغل دلار می‌رود و عملاً «میراثی» به‌جا نمی‌گذارد بهتر است روی سرمایه‌های داخلی خودمان حساب کنیم که در تحریم و جنگ و آشوب‌های بین‌المللی ترک‌مان نمی‌کنند، وفادارند به این سرزمین و می‌مانند و می‌جنگند، گیرم که مثل سرمربی خارجی دانش نداشته باشند.

منتقدان اما بر این باورند که ما در یک جزیره زندگی نمی‌کنیم. وقتی بحث مسابقات بین‌المللی پیش می‌آید چطور انتظار داریم «پیکان» ما مثل «فراری» دیگران بدرخشد؟! مربیان داخلی برای مصرف داخلی جواب می‌دهند، یک لیگ داخلی که شبیه دورهمی است و می‌شود حتی لذت هم برد، اما وقتی قرار است در مسابقات باشگا‌ه‌های آسیا حاضر شویم یا برای مقدماتی جام‌جهانی به تقابل با تیم‌هایی برویم که بهترین مربیان خارجی را دارند مگر می‌شود به همین بضاعت اکتفا کرد؟ وقتی توقعات مردم را با تکرار «ما بهترین تیم آسیا هستیم» بالا برده‌ایم، با شکست‌های آتی که اعتماد به نفس مردم را مخدوش می‌کند باید چه کار کنیم؟

 

موافقان و مخالفان می‌توانند تا ابد با هم بحث کنند و به نتیجه نرسند، اما بین وضع موجود و وضع مطلوب راه بسیار زیادی وجود دارد. سال‌هاست هیچ تیم بزرگ و ممتازی با ما حتی مسابقه دوستانه برگزار نمی‌کند، جز دو مورد استثنایی حضور آلمان در ورزشگاه آزادی و بازی مقابل برزیل که خارج از ایران انجام شد و یک‌بار حضور یک‌روزه بایرن‌مونیخ برای بازی با پرسپولیس؛ چند مثال دیگر را در 40 سال اخیر می‌توانید ذکر کنید؟ این یادداشت قرار بود در مورد انتصاب پرویز مظلومی به‌عنوان سرمربی تیم جوانان باشد؛ موضوعی که در شبکه‌های اجتماعی مورد نقد قرار گرفته، «حالا که قرار است به سرمایه داخلی دل ببندیم و مثل همیشه در نتیجه ناکام شویم، چرا فرصت این تجربه‌اندوزی را در اختیار یک مربی جوان‌تر نگذاریم؟» پرویز مظلومی بازیکن و سرمربی قابل احترامی است. مثل هر مربی دیگری در دنیا نقاط تاریک و روشن در کارنامه‌اش دارد اما وقت آن رسیده که کمی این دایره بسته مربیان را بشکنیم و فرصت را به جوان‌ترها بدهیم.

 

وقتی قرار نیست افتخاری به دست بیاوریم -و عملاً انتظاری هم وجود ندارد- سرمایه‌گذاری روی یک مربی جوان‌تر عاقلانه‌تر به نظر می‌رسد تا آزمودن آقای مظلومی که چند ماه پیش زمزمه نشستن او روی نیمکت استقلال به‌عنوان سرپرست هم مطرح شد. آیا ما برای افراد دنبال شغل و صندلی می‌گردیم یا برای صندلی‌ها دنبال فرد مناسب؟ پاسخ به این سؤال می‌تواند گره‌گشا باشد.

بحث بر سر انتخاب و انتصاب پرویز مظلومی نیست، به سراغش رفته‌اند و کدام مربی است که زاهدانه به چنین پیشنهادی «نه» بگوید؟ جدل بر سر این رویکرد است که قانع‌کننده نیست. افکار عمومی حق دارد بداند که «چرا» یه نفر به‌عنوان سرمربی انتخاب می‌شود؟ بر اساس کدام استراتژی؟ وگرنه در حکم انتصاب تمام مدیران لایق و نالایق و فاسد و سالم همیشه واژگانی مثل «بنا بر شایستگی، توانمندی، تجارب، تخصص، تعهد، کارآمدی و...» ردیف می‌کنند که احتمالاً خود آنها که منصوب شده‌اند هم وقتی به حکم نگاه می‌کنند، لبخند می‌زنند! به‌شخصه برای آقای مظلومی و بازیکنان جوانش آرزوی سربلندی دارم. این تیم «مظلومی» نیست، تیم «ایران» است و وظیفه داریم تنهایش نگذاریم اما طلب پاسخ برای پرسش‌ها هم حق طبیعی ماست.

 

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز