خبرگزاری کار ایران

ضرورت تغییر رویکرد کلان در تولید برق

asdasd
کد خبر : ۱۱۱۷۷۹۳

مسأله کمبود برق در ایران مسأله جدیدی نیست و هر سال، به خصوص در فصل گرما و به دلیل افزایش مصرف تجهیزات برودتی، این موضوع بیش از پیش احساس می‌شود.

ظرفیت نصب شده تولید برق در ایران در حدود 85000 مگاوات است که در حال حاضر در حدود 57000 مگاوات قابل تأمین می‌باشد. تعمیرات، فرسودگی تجهیزات، خشکسالی و کاهش شدید آب پشت سدها از جمله عوامل اصلی در کاهش ظرفیت تولید برق کشور هستند. علاوه بر آن، بخشی از این ظرفیت باید برای تنظیم فرکانس مورد استفاده قرار گیرد.

عمده تولید برق ایران از سوختهای فسیلی است و در حدود 7000 مگاوات از تولید برق کشور از نیروگاههای برق آبی و بر اساس آمارهای منتشر شده، حداکثر حدود 700 مگاوات از محل انرژی‌های تجدیدپذیر است.

مهندس تورج تسلیمی، طراح و مشاور برق در این باره می‌گوید: «طبق برنامه ششم توسعه کشور، در حال حاضر باید حدود 6 درصد از برق کشور از محل انرژی‌های تجدید پذیر باشد. در حالیکه در حال حاضر کمتر از یک سوم این مقدار محقق شده است. نظر شخصی من است که این عدم تحقق به شرایط تحریم ارتباطی ندارد و ریشه در شیوه مدیریت دارد».

مصرف برق نیز در ایران بطور عمده در گروههای صنعتی و مسکونی است. تسلیمی در این مورد افزود: «با توجه به زمان پیک مصرف، می‌توان گفت که عمده‌ترین مصرف برق کشور، مصارف روشنایی است. چرا که مصرف برق در ساعات اولیه شب افزایش چشمگیری می‌یابد. این موضوع در ماه رمضان و در هنگام سحر نیز مشاهده می‌شود. از طرفی، در فصل گرما و در ساعات اولیه بعد از ظهر به دلیل استفاده از تجهیزات برودتی مصرف برق افزایش می‌یابد. در این زمانها، یا باید برق به مقدار کافی در اختیار مصرف‌کنندگان قرار گیرد، یا اینکه به ناچار خاموشی در برخی نقاط رخ خواهد داد».

ضرورت تغییر رویکرد کلان در تولید برق

وی در پاسخ به این سؤال که با وجود ظرفیت نصب شده 85000 مگاوات و تولید واقعی حدود 57000 مگاوات، آیا با خارج شدن از فصل گرما، مشکل قطعی برق حل می‌شود گفت: «تأمین برق مسأله‌ای نیست که بتوان آن را به فصل و شرایط جوی واگذار کرد. باید همواره بدترین شرایط را تصور کرد و بر اساس آن تصمیم گرفت. در تابستان 1399 نیروگاه‌ها با تمامی ظرفیت در مدار بوده‌اند، آمارها نشان می‌دهد ظرفیت نامی 84770 مگاواتی کشور، قادر به 57887 مگاوات تولید همزمان در لحظه پیک بوده است که این مقدار، مصرف پیک سال 99 که در حدود 58000 مگاوات بود را پوشش می‌داد.

نسبت ظرفیت نصب شده به ظرفیت تولید در سال 1399 در حدود 7/ 0 بوده که این نسبت در پیک سال‌های 1396 تا 1398 نیز به ترتیب 69/ 0، 61/ 0 و 69/ 0 بوده است. با حفظ این روند، چنانچه در سال 1405 طبق برآوردهای برنامه ششم توسعه، ظرفیت نامی کشور به 98639  مگاوات برسد، با در نظر گرفتن ضریب تبدیل 69/ 0، انتظار می‌رود تولید همزمان معادل 68060 مگاوات شود. طبق پیش‌بینی شرکت توانیر، پیک مصرف در سال 1405، به میزان 81831 مگاوات است که اختلاف 13771 مگاواتی را نشان می‌دهد.

پس اگر بخواهیم تأمین برق به صورتی باشد که مشکلی برای مصرف‌کنندگان پیش نیاید، باید تا قبل از تابستان سال 1405 این اختلاف جبران شود. با در نظر گرفتن ضریب 69/ 0 باید حدود 20000 مگاوات دیگر تا پایان بهار 1405 به ظرفیت برق کشور افزوده شود که به عبارتی می‌شود سالی 5000 مگاوات. یعنی در بهار 1405 باید حدود 118000 مگاوات ظرفیت نصب شده برق کشور باشد. اما آیا این محقق می‌شود؟ با این روند، من می‌گویم نه! طبق آمار عملکردی، سالیانه به میزان 2200 مگاوات به ظرفیت نامی برق کشور افزوده شده است، در حالیکه می‌بینیم که باید این مقدار در چهار سال پیش رو حداقل 5000 مگاوات باشد»

به نظر می‌رسد که صنعت برق ایران در قسمت تولید با مشکلات جدی دست و پنجه نرم می‌کند. با توجه به تحریمهای ظالمانه آمریکا، افزایش شدید قیمت ارز و همچنین کاهش شدید منابع درآمدی بخش دولتی، شاید نتوان از دولت انتظار داشت که بتواند چنین مقدار تولیدی را فراهم کند.

تسلیمی در مورد اینکه آیا می‌توان به بخش خصوصی اتکا کرد یا خیر، گفت: «بخش خصوصی از چند سال قبل وارد این عرصه شده است. اما مشکلاتی وجود دارد. نیروگاههای گازی و سیکل ترکیبی بسیار آلاینده هستند. بنابراین در مرحله اول، محل نصب نیروگاه باید از سازمانهای مربوطه از جمله سازمان محیط زیست مجوزهای لازم را اخذ کند. از طرفی، تمام هزینه‌های انتقال سوخت فسیلی به نیروگاه بر عهده سرمایه‌گذار است. قیمت زمین در این چند سال افزایش چند برابری پیدا کرده و زمینهایی که تا چند سال قبل ارزشی نداشتند، امروز بسیار گران هستند. اما اینها مشکلات اساسی نیستند. مشکل آنجا شروع می‌شود که تأمین‌کننده سوخت نیروگاه، مبلغ کالای عرضه شده را بلافاصله طلب می‌کند.

اما خریدار که عملاً وزارت نیرو است، همیشه به نیروگاه‌ها بدهکار است و مقدار این بدهی‌ها هم کم نیست. از طرف دیگر نیروگاههای مبتنی بر انرژی‌های تجدیدپذیر، به زمین بیشتری احتیاج دارند اما در کنار آن هزینه‌ای برای تأمین ماده اولیه ندارند. در ضمن لزومی ندارد که نیروگاه خورشیدی در مقیاس بزرگ باشد. نیروگاههای کوچک وقتی هر کدام به شبکه متصل شوند، می‌توانند توان زیادی را به شبکه تزریق کنند. در ایران از 365 روز سال به طور متوسط حدود 300 روز آفتابی داریم. اما چقدر از تولید برق ما با انرژی خورشیدی انجام می‌شود؟ در جزایر جنوبی کشور همواره باد وجود دارد. آیا از انرژی باد استفاده می‌کنیم؟ اما بدون تعارف، بخش خصوصی هم چندان تمایلی به سرمایه‌گذاری در این بخش ندارد. وزارت نیرو بدهی‌هایش را پرداخت نمی‌کند و خسارت تأخیر در پرداخت را هم لحاظ نمی‌کند. کالای یک نیروگاه تولید برق، برق است و تنها خریدار وزارت نیرو.

از طرفی سرمایه‌گذاری در حوزه نیروگاه سنگین است و بازگشت سرمایه برای یک نیروگاه خورشیدی حدود 18 سال طول می‌کشد که در این شرایط به همراه چنین نوسانی در اقتصاد کشور تمایل چندانی برای حضور در این بخش نمی‌ماند. البته نباید فقط از مشکلات گفت. باید راهکار هم ارائه داد.

چیزی که به نظر من می‌رسد، همانطور که پیش از این گفتم، تغییر نگرش در مدیریت کلان است. به عقیده من وزارت نیرو باید از تصدی‌گری دست بردارد و به عنوان نهاد حاکمیتی عمل کند. به فوریت نهاد مستقل تنظیم‌گر بخش برق تشکیل شود تا ضوابط مالی مشخصی برای قیمت‌گذاری خرید برق نیروگاه‌ها در بازار برق و بورس انرژی تدوین شود؛ به‌طوری‌که تعدیل سقف قیمت انرژی و نرخ پایه آمادگی بر اساس تغییرات نرخ ارز و تورم تضمین شود. قراردادهای خرید برق از نیروگاه‌ها به شکلی اصلاح شود که خسارت تأخیر در تأدیه پرداخت در آن منظور شود. تسهیلات ویژه و کافی برای سازندگان نیروگاهها، به خصوص با استفاده از انرژی تجدیدپذیر در نظر گرفته شود. تامین منابع مالی به‌منظور کاهش بدهی وزارت نیرو به نیروگاه‌های غیردولتی در اولویت قرار گیرد. با انجام این کارها حقوق مالکیت صاحبان نیروگاه محترم شمرده می‌شود و اعتماد ازدست‌رفته سرمایه‌گذاران به وزارت نیرو جلب خواهد شد. بدین ترتیب قیمت تمام‌شده برق با اقداماتی از قبیل گسترش حضور بخش خصوصی – و البته نه خصولتی - در ساخت و توسعه نیروگاه‌ها، نیروگاه‌های قدیمی با راندمان پایین و بسیار پرهزینه از مدار خارج و ساختار حکمرانی صنعت برق اصلاح خواهد شد».

ضرورت تغییر رویکرد کلان در تولید برق

در سمت مصرف نیز باید تغییراتی صورت پذیرد. مهمترین تغییر، شیوه مصرف و بهینه‌سازی توسط مصرف‌کنندگان است. وجود تجهیزات برودتی پرمصرف، عدم رعایت الگوهای مصرف و نیز مصارف پمپهای آب کشاورزی از جمله مواردی هستند که باعث هدر رفت برق می‌شوند. در سالهای گذشته وزارت نیرو و شرکت توانیر با انجام تبلیغات گسترده و نصب کنتورهای چند زمانه سعی کردند تا تغییراتی در الگوی مصرف ایجاد کنند.

تسلیمی در پاسخ به این سؤال که آیا این کارها مؤثر بوده و آیا باید کار دیگری نیز انجام شود گفت: «بدون شک مؤثر بوده. الان اگر جایی بگویید مصرف بی‌رویه، طرف مقابل بلافاصله می‌گوید کار خیلی بدیه (خنده). این نشان می‌دهد که تبلیغات اثر خودش را گذاشته است. اما باید ادامه‌دار باشد. ما الان فقط در فصول گرم سال تبلیغات مصرف بهینه را می‌بینیم در حالیکه باید همه سال آن را ببینیم. از طرفی نسل جدید تجهیزات برقی بسیار کم‌مصرف‌تر از گذشته شده‌اند.

در ضمن باید کارهایی هم در جاهایی مانند شهرداری صورت پذیرد. بعنوان مثال چراغهای سولار الان وجود دارند. این چراغها هر آنچه که لازم است را در خود دارند و هیچ نیازی به برق و حتی کابل‌کشی و تابلوی برق هم ندارند.

مصرف روشنایی معابر و پارکهای ما در کل کشور چقدر است؟ اگر الان همه این چراغها را با چراغهای سولار عوض کنند و چراغهای موجود را حتی به صورت ضایعات بفروشند، با فروش مس موجود در کابلها می‌توانند چند برابر هزینه چراغهای جدید را به دست آورند. اما همانطور که از اول گفتم، همه اینها از تولید گرفته تا مصرف، نیازمند تغییر نگرش مدیریتی است. این تغییر نگرش در یکی از کشورهای همسایه ما به وجود آمد. بطوریکه تا سال 2025 قرار است در آن کشور 40000 مگاوات برق از انرژی خورشیدی تأمین شود. چرا ما این کار را نکنیم؟»

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز